صفحات

۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

به آیت الله خزعلی تسلیت می گویم

 شیرین عبادی حقوق‌دان و برنده جایزه صلح نوبل، در گفتگو با سایت ندای سبز آزادی، با تسلیت به آیت الله خزعلی بابت مرگ کلیه ارزش هایش، ضمن تحسین اراده خلل ناپذیر دکتر مهدی خزعلی در ادامه اعتصاب غذای 46 روزه خود، از او خواست تا به اعتصاب خود پایان دهد.
دکتر مهدی خزعلی، نویسنده و فعال سیاسی حامی جنبش سبز، و زندانی بند 350 زندان اوین  در بامداد روز یک شنبه، در حالی که بر اثر  45 روز  اعتصاب غذا به کما رفته بود، توسط ماموران امنیتی، شبانه از بیمارستان طالقانی ربوده  شد. این در حالی است که منابع خبری  روز گذشته از انتقال او به یک بیمارستان وابسته به وزارت اطلاعات  و تحت تدابیر شدید امنیتی خبر دادند. در آخرین رویداد در این خصوص، اعلام شد که دکتر خزعلی به بند 350 اوین بازگردانده شده است.
متن این گفتگو به شرح زیر است :
خانم عبادی در چند روز گذشته خبر های نگران کننده ای در مورد  آخرین وضعیت آقای  مهدی خزعلی زندانی سیاسی زندان اوین شنیده شده است. ایشان بیش از 46 روز در اعتصاب غذاست. به نظر شما وقوع این حوادث در زندان های ایران و برای زندانیان سیاسی ناشی از چیست؟
این وضعیت را در درجه اول،  ناشی از عدم استقلال قوه قضاییه می بینم، وقتی که دستگاه قضا،  آلت دست مامورین امنیتی می شود و قانون را نادیده می گیرند، ما شاهد رفتاری مشابه با آنچه که بر این طبیب شجاع رفته خواهیم بود.
ضمن تحسین اراده خلل ناپذیر آقای دکتر خزعلی، من هم به عنوان فردی از افراد این جامعه از ایشان خاضعانه درخواست می کنم اعتصاب غذایشان را بشکنند چرا که ایران به وجود ایشان احتیاج دارد . در عین حال بابت مرگ کلیه ارزش های آیت الله خزعلی، پدر آقای دکتر خزعلی، به ایشان تسلیت می گویم. مردی که می بیند در کشور چه می گذرد، کسی که نام «آیت الله» بر خود گذاشته و شاهد این است که جگر گوشه اش چگونه اعلام می کند که " قبل از آنکه به خاطر غم از دست رفتن ارزش هایم دق کنم، بگذارید بر اثر اعتصاب غذا بمیرم". متاسفانه این پدر  (آیت الله خزعلی) به خاطر آنکه دو  روز بیشتر روی صندلی مجلس خبرگان بنشیند، حرفی نمی زند. من برای این پدر متاسفم و از درگاه خداوند برایش طلب بخشش می کنم. متاسفم که چگونه حب دنیا، چشم افراد را کور کرده و تحسین می کنم شهامت خانواده دکتر خزعلی را که در نهایت صبوری، چشم به این شمع گداخته دوخته اند و لحظات عمر او را دعا می کنند. همه ما دست به دعا برداشته ایم و برای سلامت ایشان دعا می کنیم.
خانم عبادی در روزهای گذشته گزارش شده که وضع برخی دیگر از زندانیان سیاسی در زندان های رجایی شهر و اوین نیز رو به وخامت رفته است؛ درحالی که شاهد خودداری مسئولان زندان ها از انتقال زندانیان سیاسی به بیمارستان های تخصصی هستیم. شما این گونه برخورد با متهمان سیاسی را چگونه ارزیابی می کنید؟
باید بگویم کهریزک فقط یک زندان نبود که بسته شد، زندان های دیگر ما هرچند که نام کهریزک ندارند، اما برای برخی از­­ زندانیان سیاسی و عقیدتی شجاع، مشابه کهریزک هستند. این افراد شجاع چون حاضر نیستند تن به خواست غیرقانونی و نامشروع بازجویان امنیتی بدهند و علیه خودشان و اعتقاداتشان سخنی بگویند از کلیه حقوق یک زندانی عادی یا جنایتکاری که به زندان افتاده نیز محروم هستند. مقامات امنیتی و قضایی، زندان ها را برای زندانیان سیاسی و عقیدتی به صورت بازداشتگاه کهریزک در آورده اند. تصور نکنید کهریزک بسته شده است. وقتی که استخوان شانه آقای سحر خیز بر اثر ضرب و شتم مامورین امنیتی می شکند و او را آنقدر به درمانگاه معرفی نمی کنند  تا استخوان کج جوش می خورد؛ یا وقتی که مسئولان امنیتی و قضایی اوین مانع از ادامه درمان آقای امین زاده در خارج از زندان با وجود تایید و تاکید بهداری زندان می شوند؛ یا وقتی که آقای کبودوند در اثر عدم رسیدگی دوبار سکته قلبی و مغزی می کند؛ یا آقای تاج زاده با وجود کسالت شدید جسمی و بیماری سنگین هنوز هم معلوم نیست به چه دلیلی در قرنطینه نگه داشته می شود؛ و شاهد موارد مشابه برای برخی دیگر از زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم، باید بگوییم پس زندانی که آنها به سر می برند، همان کهریزک است. مردم خیال نکنید کهریزک بسته شد، کهریزک های دیگری برای زندانیان سیاسی، برای فرزندان آزاده ایران ایجاد کرده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر