صفحات

۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

محمدعلی ولایتی در آستانه فلج شدن است

Photo: ‎محمدعلی ولایتی در آستانه فلج شدن است

متاسفانه پس از مدتها تلاش و پیگیری و به رغم قولهای مکرر مسئولان با مرخصی استعلاجی موافقت نشده است.بنا بر نظر پزشکان زندان مبنی بر شرایط حاد دیسک کمر، اگر هرچه سریعتر درمان صورت نگیرد عوارض بسیار بدی برجای خواهد گذشت و امکان فلج شدن وجود دارد. 

متاسفانه در آخرین مرخصی بدون آنکه سیر درمان ایشان کامل شود دستور بازگشت به زندان داده.(منبع کلمه )‎
متاسفانه پس از مدتها تلاش و پیگیری و به رغم قولهای مکرر مسئولان با مرخصی 
استعلاجی موافقت نشده است.بنا بر نظر پزشکان زندان مبنی بر شرایط حاد دیسک کمر، اگر هرچه سریعتر درمان صورت نگیرد عوارض بسیار بدی برجای خواهد گذشت و امکان فلج شدن وجود دارد.

متاسفانه در آخرین مرخصی بدون آنکه سیر درمان ایشان کامل شود دستور بازگشت به زندان داده
Muhammad Ali is on the verge of becoming crippled hand

Unfortunately, after a long effort and track and despite frequent istelaji with qolhai is not agreeing to leave officials. According to the prison's doctors consider acute low back disc conditions, if nothing very quickly if you treat bad effects will be passed and the possibility of becoming paralyzed peace there.

Unfortunately on the last full treatment without their leave be garlic ordered back to prison.

۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

دلنوشته ای از پریا، دختر زندانی سیاسی صالح کهندل

Photo: ‎دلنوشته ای از پریا، دختر زندانی سیاسی صالح کهندل

صالح کهندل زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۱۰ سال زندان محکوم شده است، با وجود مشکلات حاد جسمی و تشخیص «مشکوک به سرطان خون» از سوی بهداری زندان، از اقدامات درمانی و اعزام به بیمارستان جهت آزمایشات تجویز شده محروم بوده است.

پریا کهندل، دختر این زندانی سیاسی طی نامه ای که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است می‌گوید: "و من این رنگ را دوست می‌دارم چرا که پدرم به من آموخت که چگونه این رنگ‌ها را تغییر دهم! او استاد تغییر رنگ‌های زندگیست چرا که رنگ نگاه من به زندگی را او تغییر داده و می‌دهد."

متن کامل این نامه را در زیر می‌خوانید:

من آن سرودم که از پشت می‌له‌های مورب زندان برای دیدن لحظه‌ای از برق امید در چشمان پدرم آواز آسمان‌ها می‌شوم

آه‌ای تنگ راه روهای طولانی و پیچ در پیچ... آه‌ای سیم‌هایی که غرور کاذب بی‌مقدار خار به شما پیوست، آه‌ای دیوارهای بلند با یادگاری‌های حک شده در دل‌هایتان.. از کسانی که به شما چشم می‌دوختند و می‌دوزند...

مرا می‌شناسید؟!

من مسافر هفته‌ای شما هستم، که در زیر سایهٔ تاریک شما بزگ گشته‌ام، من همانم که تاریکی راه رو‌ها را با شعر‌ها و نوشته‌های کودکانه‌ام در ذهن و وجودم نقاشی کردم.

من آن مسافرم که در کودکی‌ام تفریحم دویدن در میان گرد و خاک‌های سالن ملاقات بوده و خنده‌هایم از برای سخنان اطرافیانم از روی درد، خنده‌ها و شادی‌های مدفون اشک در ظلمات...

من آن صدای مبهم از پشت شیشه‌های گرد و خاک گرفتهٔ گوهردشتم!...

من آن سرودم که از پشت می‌له‌های مورب زندان برای دیدن لحظه‌ای از برق امید در چشمان پدرم آواز آسمان‌ها می‌شوم...

من آن...

بگذریم...

روز‌ها می‌گذرند چه سخت و چه آسان...

پیاپی...

و من قادر به متوقف کردن آن نیستم، ولی برای تغییرش چرا!

من تغییرم، همانکه پدر گفت...

تغییری از جنس دل کندن، دل بریدن، تنهایی و...

تغییری تهی از اشک و غم و سرشار از غرور و افتخار...

من تغییر اشک به لبخندو تغییر لبخند به رنگ، رنگی با یادگاری‌ها و سوغاتی‌های زندان...

و اینگونه خاطراتم رنگ زندان گرفت...

و من این رنگ را دوست می‌دارم چرا که پدرم به من آموخت که چگونه این رنگ‌ها را تغییر دهم!

او استاد تغییر رنگ‌های زندگیست چرا که رنگ نگاه من به زندگی را او تغییر داده و می‌دهد.

بازی با رنگ‌ها...

چه جالب...

چه سردر گمی زیبایی وقتیکه می‌دانی این دنیا پر است از رنگ‌هایی که باید تغییر یابند.

من آن اشکم، اشک مقدس و با ارزشی که از چشم‌های هزاران نفر هر روز بروی کف پوش‌های بی‌ارزش زندان می‌ریزد.

شاید چیزی برای این...

این...

نمی‌دانم چه نامی برای این نمی‌دانم‌ها بگذارم...

شاید چیزی نباشم، ولی می‌دانم که می‌دانی من تغییرم و با تو از پشت می‌له‌های زندان اینگونه شدم.

من صدایم و لبخند، من نقاشی پدرم در زندان...

من صدایم...

صدایی که آواز خواندن را از تو یاد گرفت و برای تو نوشت و تنها برای تو می‌خواند آواز تغییرش را...

آه‌ای وطنم شاید با کنار آمدن این کلمات از خود بپرسی که من کیستم و از جنس کیستم؟!

من برگرفته از پدرم.

من روزی بوسهٔ اسارت خواهم شد بر دستان پاک آزادی و روزی خنده خواهم شد اشکی از جنس عدالت،‌‌ همان اشکی که پرم برای تو بازی‌های کودکانهٔ مرا با زندان قسمت کرد.

و روزی پرواز خواهم کرد بر آسمان سرخ زیبا‌ترین وطنم ایران...

پری ۱۵ سالهٔ خوش الحان بهاران پدر...

۷بهمن۹۱

هرانا‎
صالح کهندل زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۱۰ سال زندان محکوم شده است، با وجود مشکلات حاد جسمی و تشخیص «مشکوک به سرطان خون» از سوی بهداری زندان، از اقدامات درمانی و اعزام به بیمارستان جهت آزمایشات تجویز شده محروم بوده است.

پریا کهندل، دختر این زندانی سیاسی طی نامه ای که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است می‌گوید: "و من این رنگ را دوست می‌دارم چرا که پدرم به من آموخت که چگونه این رنگ‌ها را تغییر دهم! او استاد تغییر رنگ‌های زندگیست چرا که رنگ نگاه من به زندگی را او تغییر داده و می‌دهد."

متن کامل این نامه را در زیر می‌خوانید:

من آن سرودم که از پشت میله‌های مورب زندان برای دیدن لحظه‌ای از برق امید در چشمان پدرم آواز آسمان‌ها می‌شوم

آه‌ای تنگ راه روهای طولانی و پیچ در پیچ... آه‌ای سیم‌هایی که غرور کاذب بی‌مقدار خار به شما پیوست، آه‌ای دیوارهای بلند با یادگاری‌های حک شده در دل‌هایتان.. از کسانی که به شما چشم می‌دوختند و می‌دوزند...

مرا می‌شناسید؟!

من مسافر هفته‌ای شما هستم، که در زیر سایهٔ تاریک شما بزگ گشته‌ام، من همانم که تاریکی راه رو‌ها را با شعر‌ها و نوشته‌های کودکانه‌ام در ذهن و وجودم نقاشی کردم.

من آن مسافرم که در کودکی‌ام تفریحم دویدن در میان گرد و خاک‌های سالن ملاقات بوده و خنده‌هایم از برای سخنان اطرافیانم از روی درد، خنده‌ها و شادی‌های مدفون اشک در ظلمات...

من آن صدای مبهم از پشت شیشه‌های گرد و خاک گرفتهٔ گوهردشتم!...

من آن سرودم که از پشت می‌له‌های مورب زندان برای دیدن لحظه‌ای از برق امید در چشمان پدرم آواز آسمان‌ها می‌شوم...

من آن...

بگذریم...

روز‌ها می‌گذرند چه سخت و چه آسان...

پیاپی...

و من قادر به متوقف کردن آن نیستم، ولی برای تغییرش چرا!

من تغییرم، همانکه پدر گفت...

تغییری از جنس دل کندن، دل بریدن، تنهایی و...

تغییری تهی از اشک و غم و سرشار از غرور و افتخار...

من تغییر اشک به لبخندو تغییر لبخند به رنگ، رنگی با یادگاری‌ها و سوغاتی‌های زندان...

و اینگونه خاطراتم رنگ زندان گرفت...

و من این رنگ را دوست می‌دارم چرا که پدرم به من آموخت که چگونه این رنگ‌ها را تغییر دهم!

او استاد تغییر رنگ‌های زندگیست چرا که رنگ نگاه من به زندگی را او تغییر داده و می‌دهد.

بازی با رنگ‌ها...

چه جالب...

چه سردر گمی زیبایی وقتیکه می‌دانی این دنیا پر است از رنگ‌هایی که باید تغییر یابند.

من آن اشکم، اشک مقدس و با ارزشی که از چشم‌های هزاران نفر هر روز بروی کف پوش‌های بی‌ارزش زندان می‌ریزد.

شاید چیزی برای این...

این...

نمی‌دانم چه نامی برای این نمی‌دانم‌ها بگذارم...

شاید چیزی نباشم، ولی می‌دانم که می‌دانی من تغییرم و با تو از پشت می‌له‌های زندان اینگونه شدم.

من صدایم و لبخند، من نقاشی پدرم در زندان...

من صدایم...

صدایی که آواز خواندن را از تو یاد گرفت و برای تو نوشت و تنها برای تو می‌خواند آواز تغییرش را...

آه‌ای وطنم شاید با کنار آمدن این کلمات از خود بپرسی که من کیستم و از جنس کیستم؟!

من برگرفته از پدرم.

من روزی بوسهٔ اسارت خواهم شد بر دستان پاک آزادی و روزی خنده خواهم شد اشکی از جنس عدالت،‌‌ همان اشکی که پرم برای تو بازی‌های کودکانهٔ مرا با زندان قسمت کرد.

و روزی پرواز خواهم کرد بر آسمان سرخ زیبا‌ترین وطنم ایران...

پری ۱۵ سالهٔ خوش الحان بهاران پدر...

۷بهمن۹۱
 
 

۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

بازداشت کیوان مهرگان و حسین یاغچی


Photo: ‎بازداشت کیوان مهرگان و حسین یاغچی

بازداشت روزنامه نگاران و فشار بر رسانه ها داخل کشور همچنان ادامه دارد.

به گزارش سایت ملی-مذهبی بعد از حمله دیروز نیروهای امنیتی به روزنامه های شرق، آرمان، اعتماد ، بهار و هفته نامه آسمان و بازداشت روزنامه نگاران اصلاح طلب امروز هم کیوان مهرگان روزنامه نگار سابق شرق و حسین یاغچی به جمع بازداشت شدگان اضافه شدند. 

این در حالی است که در کنار بازداشت این روزنامه نگاران فشارها بر رسانه ها  نیز افزایش یافته است. سایت بازتاب بعد از حمله سنگین سایبری نیروهای امنیتی سرانجام موفق شد به فعالیت خود ادامه دهد.

سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی به بهانه انتشار کامنت های غیراخلاقی مسدود شد.

سایت تاریخ ایرانی فیلتر شد و سایت بهار نیوز نیز با دریافت اخطار مجبور به خود سانسوری شده است.

این فشارها در حالی است که معمولا با نزدیک شدن به فضای انتخابات برخوردهای امنیتی تا حدودی کاهش می یابد اما این بار بر عکس ادوار گذشته فشار بر روزنامه نگاران به صورت عجیبی افزایش یافته است.

هنوز دادستانی در مورد علت بازداشت روزنامه نگاران اصلاح طلب توضیح نداده است اما سایت های وابسته به نهادهای امنیتی از جمله فارس در خبرهایی به نقل از منابع آگاه مدعی شده اند آنها با رسانه های غربی و ضد انقلاب در ارتباط بوده اند.

هرانا‎بازداشت روزنامه نگاران و فشار بر رسانه ها داخل کشور همچنان ادامه دارد.

  بعد از حمله دیروز نیروهای امنیتی به روزنامه های شرق، آرمان، اعتماد ، بهار و هفته نامه آسمان و بازداشت روزنامه نگاران اصلاح طلب امروز هم کیوان مهرگان روزنامه نگار سابق شرق و حسین یاغچی به جمع بازداشت شدگان اضافه شدند.

این در حالی است که در کنار بازداشت این روزنامه نگاران فشارها بر رسانه ها نیز افزایش یافته است. سایت بازتاب بعد از حمله سنگین سایبری نیروهای امنیتی سرانجام موفق شد به فعالیت خود ادامه دهد.

سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی به بهانه انتشار کامنت های غیراخلاقی مسدود شد.

سایت تاریخ ایرانی فیلتر شد و سایت بهار نیوز نیز با دریافت اخطار مجبور به خود سانسوری شده است.

این فشارها در حالی است که معمولا با نزدیک شدن به فضای انتخابات برخوردهای امنیتی تا حدودی کاهش می یابد اما این بار بر عکس ادوار گذشته فشار بر روزنامه نگاران به صورت عجیبی افزایش یافته است.

هنوز دادستانی در مورد علت بازداشت روزنامه نگاران اصلاح طلب توضیح نداده است اما سایت های وابسته به نهادهای امنیتی از جمله فارس در خبرهایی به نقل از منابع آگاه مدعی شده اند آنها با رسانه های غربی و ضد انقلاب در ارتباط بوده اند.

۱۳۹۱ بهمن ۷, شنبه

Oslo
در دفاع از کارگران زندانی و فعالین سیاسی
26.01.2013

Oslo in defence of imprisoned political activists and workers 26.01.2013
Oslo در دفاع از کارگران زندانی و فعالین سیاسی 26.01.2013

حکم زندان منصوره بهکیش را لغو کنید



Photo: ‎حکم زندان منصوره بهکیش را لغو کنید!‎
Photo: ‎منصور اسانلو (رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه) از کشور خارج شد.

کمیته برای آزادی زندانیان سیاسی‎منصور اسانلو (رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه) از کشور خارج شد.


Mansour Osanloo (Board of syndicate of Tehran and suburbs bus) abroad.

The Committee for the release of political prisoners)

۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

Iranian filmmaker Behrouz Ghobadi released from prison following Amnesty campaign with Hollywood artists

Photo: Iranian filmmaker Behrouz Ghobadi released from prison following Amnesty campaign with Hollywood artists

Amnesty International USA announced today that Kurdish Iranian filmmaker Behrouz Ghobadi – a younger brother of internationally acclaimed film director Bahman Ghobadi (Rhino Season) – has been freed from prison in Iran, following a campaign demanding his release that engaged prominent Hollywood directors, actors and independent filmmakers.

Behrouz Ghobadi was wrongfully held incommunicado in an undisclosed location since his arrest on November 4, 2012. His lawyer and members of his family were refused repeated requests to see him.

"Ghobadi never should have been imprisoned," said Frank Jannuzi, deputy executive director of Amnesty International USA. "His imprisonment was one of a series of attacks on freedom of expression by the Iranian authorities. Stifling creative expression by harassing artists and their families shows the depths of Iran's desperate effort to cut off dialogue, much less criticism. These are the actions of a closed government."

Last December, prominent Hollywood artists including Martin Scorsese, Paul Haggis, Liam Neeson, James Franco and Mila Kunis joined Amnesty's campaign demanding Ghobadi's release by speaking out and signing a petition. Actress Nazanin Boniadi, an Amnesty International USA spokesperson, helped to launch the campaign, together with journalist, author and activist Roxana Saberi.

In a joint statement, they said, "We are delighted that he has been reunited with his family, particularly his newborn son, Harmang. We are grateful to the countless people who took action with Amnesty International to ensure his freedom. Our collective voices always have the potential to create a din of protest that is too loud to ignore."

Behrouz Ghobadi is still in Iran. He is the director of three short films titled "That Man," "Hunt," and "Those Two People," and has worked as an executive producer and production manager for six of his brother's controversial films. His family has heard that he is accused of acting against national security, but maintains his innocence given that he has never been involved in politics and has no connections to dissident activities other than his brother's films.
His brother, Bahman Ghobadi, is an outspoken government critic currently living in exile. Bahman’s films A Time for Drunken Horses (2000), Turtles Can Fly (2004), Marooned in Iraq (2002) and Half Moon (2006) have won numerous prizes at film festivals. Several of his films are banned in Iran. One of Bahman's recent films, No One Knows About Persian Cats (2009), chronicles the struggles of young Iranian musicians attempting to evade censorship, while his most recent film, Rhino Season (2012), tells the story of a poet who spent 27 years in prison in Iran.

The call for Behrouz Ghobadi’s release was part of an ongoing Amnesty International campaign to expose and bring an end to the imprisonment of dissenters and peaceful protestors in Iran. Acclaimed filmmaker Jafar Panahi was the subject of a campaign during which Amnesty International delivered a stack of petitions demanding his release to the Iranian embassy in New York. Panahi still faces a six-year prison sentence.

Amnesty International USA announced today that Kurdish Iranian filmmaker Behrouz Ghobadi – a younger brother of internationally acclaimed film director Bahman Ghobadi (Rhino Season) – has been freed from prison in Iran, following a campaign demanding his release that engaged prominent Hollywood directors, actors and independent filmmakers.

Behrouz Ghobadi was wrongfully held incommunicado in an undisclosed location since his arrest on November 4, 2012. His lawyer and members of his family were refused repeated requests to see him.

"Ghobadi never should have been imprisoned," said Frank Jannuzi, deputy executive director of Amnesty International USA. "His imprisonment was one of a series of attacks on freedom of expression by the Iranian authorities. Stifling creative expression by harassing artists and their families shows the depths of Iran's desperate effort to cut off dialogue, much less criticism. These are the actions of a closed government."

Last December, prominent Hollywood artists including Martin Scorsese, Paul Haggis, Liam Neeson, James Franco and Mila Kunis joined Amnesty's campaign demanding Ghobadi's release by speaking out and signing a petition. Actress Nazanin Boniadi, an Amnesty International USA spokesperson, helped to launch the campaign, together with journalist, author and activist Roxana Saberi.

In a joint statement, they said, "We are delighted that he has been reunited with his family, particularly his newborn son, Harmang. We are grateful to the countless people who took action with Amnesty International to ensure his freedom. Our collective voices always have the potential to create a din of protest that is too loud to ignore."

Behrouz Ghobadi is still in Iran. He is the director of three short films titled "That Man," "Hunt," and "Those Two People," and has worked as an executive producer and production manager for six of his brother's controversial films. His family has heard that he is accused of acting against national security, but maintains his innocence given that he has never been involved in politics and has no connections to dissident activities other than his brother's films.
His brother, Bahman Ghobadi, is an outspoken government critic currently living in exile. Bahman’s films A Time for Drunken Horses (2000), Turtles Can Fly (2004), Marooned in Iraq (2002) and Half Moon (2006) have won numerous prizes at film festivals. Several of his films are banned in Iran. One of Bahman's recent films, No One Knows About Persian Cats (2009), chronicles the struggles of young Iranian musicians attempting to evade censorship, while his most recent film, Rhino Season (2012), tells the story of a poet who spent 27 years in prison in Iran.

The call for Behrouz Ghobadi’s release was part of an ongoing Amnesty International campaign to expose and bring an end to the imprisonment of dissenters and peaceful protestors in Iran. Acclaimed filmmaker Jafar Panahi was the subject of a campaign during which Amnesty International delivered a stack of petitions demanding his release to the Iranian embassy in New York. Panahi still faces a six-year prison sentence.

۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

رد حکم عدم تحمل کیفر سیامک مهر توسط دادستانی تهران


Photo: ‎رد حکم عدم تحمل کیفر سیامک مهر توسط دادستانی تهران 

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: با عدم تائید حکم «عدم تحمل کیفر» محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) توسط دادستانی تهران، علیرغم وضعیت به شدت وخیم جسمانی این زندانی سیاسی، احتمال آزادی موقت وی منتفی گردید.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) زندانی سیاسی تبعیدی به زندان قزلحصار کرج که هم اکنون به علت وخامت وضعیت قلبی خود در وضعیت بسیار خطرناکی به سر می برد، با عدم تائید حکم عدم تحمل کیفر خود توسط دادستانی تهران ناچار به تحمل باقی مانده محکومیت زندان خود در وضعیت بسیار نامساعد جسمانی خود می باشد.

آقای مهر نوزدهم ماه جاری و با مشایعت ماموران زندان قرلحصار برای معاینه به جهت صدور حکم عدم تحمل کیفر به نزد پزشک معتمد دادستانی تهران اعزام شده بود که وی نیز با بررسی وضعیت جسمی این زندانی سیاسی نظر به عدم تحمل کیفر این زندانی سیاسی داد که این مساله نهایتاً روز پنج شنبه پس از بررسی توسط دادستانی تهران مورد تائید ایشان قرار نگرفت.

آقای پورشجری از سه ماه پیش تاکنون از مشکل حاد قلبی رنج می برد که حتی منجر به بیهوشی این زندانی سیاسی در سلول خود گردید. بر اساس نظر پزشکان وی که از گرفتگی دو رگ قلب خود رنج می برد می بایستی به سرعت مورد عمل جراحی قلب قرار گیرد، اما علیرغم این مساله تاکنون مقامات زندان و مقامات قضایی اقدام جدی و عاجلی برای درمان این زندانی سیاسی و حفظ جان وی به عمل نیاورده اند.

سیامک مهر مدیر وبلاگ نویس «گزارش به خاک ایران» در بیست و یکم شهریورماه سال 89 بازداشت و پس از تحمل ماه ها شکنجه و انفرادی در زندان رجایی شهر کرج، بطور غیرقانونی به زندان قزلحصار کرج منتقل گردید و به علت عدم وجود بند سیاسی در این زندان وی در میان زندانیان دیگر جرایم همچون قتل و شرارت به سر می برد.‎
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: با عدم تائید حکم «عدم تحمل کیفر» محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) توسط دادستانی تهران، علیرغم وضعیت به شدت وخیم جسمانی این زندانی سیاسی، احتمال آزادی موقت وی منتفی گردید.

  محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) زندانی سیاسی تبعیدی به زندان قزلحصار کرج که هم اکنون به علت وخامت وضعیت قلبی خود در وضعیت بسیار خطرناکی به سر می برد، با عدم تائید حکم عدم تحمل کیفر خود توسط دادستانی تهران ناچار به تحمل باقی مانده محکومیت زندان خود در وضعیت بسیار نامساعد جسمانی خود می باشد.

آقای مهر نوزدهم ماه جاری و با مشایعت ماموران زندان قرلحصار برای معاینه به جهت صدور حکم عدم تحمل کیفر به نزد پزشک معتمد دادستانی تهران اعزام شده بود که وی نیز با بررسی وضعیت جسمی این زندانی سیاسی نظر به عدم تحمل کیفر این زندانی سیاسی داد که این مساله نهایتاً روز پنج شنبه پس از بررسی توسط دادستانی تهران مورد تائید ایشان قرار نگرفت.

آقای پورشجری از سه ماه پیش تاکنون از مشکل حاد قلبی رنج می برد که حتی منجر به بیهوشی این زندانی سیاسی در سلول خود گردید. بر اساس نظر پزشکان وی که از گرفتگی دو رگ قلب خود رنج می برد می بایستی به سرعت مورد عمل جراحی قلب قرار گیرد، اما علیرغم این مساله تاکنون مقامات زندان و مقامات قضایی اقدام جدی و عاجلی برای درمان این زندانی سیاسی و حفظ جان وی به عمل نیاورده اند.

سیامک مهر مدیر وبلاگ نویس «گزارش به خاک ایران» در بیست و یکم شهریورماه سال 89 بازداشت و پس از تحمل ماه ها شکنجه و انفرادی در زندان رجایی شهر کرج، بطور غیرقانونی به زندان قزلحصار کرج منتقل گردید و به علت عدم وجود بند سیاسی در این زندان وی در میان زندانیان دیگر جرایم همچون قتل و شرارت به سر می برد.

۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

اعتصاب غذای زندانی سیاسی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه و عدم درمان


Photo: ‎اعتصاب غذای زندانی سیاسی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه و عدم درمان 

بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» شکنجه وحشیانه زندانی سیاسی تبعیدی ایرج محمدی در زندان مخوف مرکزی زاهدان.

روز شنبه ۳۰ دی ماه زندانی سیاسی تبعیدی ایرج محمدی با توهین و ضرب و شتم به یکی از سلولهایی که محل شکنجه زندانیان می باشد برده شد. این زندانی سیاسی بیمار توسط ۸ نفر از شکنجه گران رژیم ولی فقیه احاطه شد و از هر طرف آماج ضربات آنها قرار گرفت.شکنجه این زندانی سیاسی به مدت یک ساعت ادامه داشت.

فردی بنام محسن نمرودی افسر نگهبان زندان مرکزی زاهدان، گلوی این زندانی را به حدی فشرد که او در آستانه خفگی و مرگ قرار گرفت و شدت فشردگی گلوی او به حدی بود که آثارناخن های وی بر گلوی این زندانی باقی مانده است. این شکنجه گر وحشی علاوه بر ضرب و جرح اقدام به توهینهای اخلاقی علیه وی نمود. این رفتار حاکی از عطوفت اسلامی نوع علی خامنه ای ولی فقیه رژیم آخوندها می باشد.

این زندانی سیاسی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه جسمی ، توهینهای اخلاقی و عدم درمان از روز گذشته اقدام به اعتصاب غذا نموده است. شکنجه گران ولی فقیه او را تهدید به حذف فیزیکی نموده اند.

شکنجه ها و رفتارهای وحشیانه به دستور بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران که اخیرا نام و هویت آنها افشا شده است صورت گرفته است نام این ۲ شکنجه گر و عناصر اصلی سرکوب که در استان آذربایجان غربی مشغول جنایت علیه بشریت می باشد سرهنگ ۲ پاسدار رضا حسن زاده و سرهنگ تمام پاسدارجهانگیر نعمتی است. این ۲ جنایتکار علیه بشریت مدتی پیش برای تشدید فشار عاطفی علیه این زندانی سیاسی همسر وی را با تهدید و تطمیع وادار به تقاضای طلاق نموده اند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، شکنجه زندانی سیاسی بشدت بیمار را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه می خواهد که پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و سایر آخوندها را به دادگاه های بین المللی جهت محاکمه این جنایتکاران علیه بشریت ارجاع دهند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

اول بهمن ۹۱ برابر با ۲۰ ژانویه ۲۰۱۳


گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

سازمان عفو بین الملل‎
 شکنجه وحشیانه زندانی سیاسی تبعیدی ایرج محمدی در زندان مخوف مرکزی زاهدان.

روز شنبه ۳۰ دی ماه زندانی سیاسی تبعیدی ایرج محمدی با توهین و ضرب و شتم به یکی از سلولهایی که محل شکنجه زندانیان می باشد برده شد. این زندانی سیاسی بیمار توسط ۸ نفر از شکنجه گران رژیم ولی فقیه احاطه شد و از هر طرف آماج ضربات آنها قرار گرفت.شکنجه این زندانی سیاسی به مدت یک ساعت ادامه داشت.

فردی بنام محسن نمرودی افسر نگهبان زندان مرکزی زاهدان، گلوی این زندانی را به حدی فشرد که او در آستانه خفگی و مرگ قرار گرفت و شدت فشردگی گلوی او به حدی بود که آثارناخن های وی بر گلوی این زندانی باقی مانده است. این شکنجه گر وحشی علاوه بر ضرب و جرح اقدام به توهینهای اخلاقی علیه وی نمود. این رفتار حاکی از عطوفت اسلامی نوع علی خامنه ای ولی فقیه رژیم آخوندها می باشد.

این زندانی سیاسی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه جسمی ، توهینهای اخلاقی و عدم درمان از روز گذشته اقدام به اعتصاب غذا نموده است. شکنجه گران ولی فقیه او را تهدید به حذف فیزیکی نموده اند.

شکنجه ها و رفتارهای وحشیانه به دستور بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران که اخیرا نام و هویت آنها افشا شده است صورت گرفته است نام این ۲ شکنجه گر و عناصر اصلی سرکوب که در استان آذربایجان غربی مشغول جنایت علیه بشریت می باشد سرهنگ ۲ پاسدار رضا حسن زاده و سرهنگ تمام پاسدارجهانگیر نعمتی است. این ۲ جنایتکار علیه بشریت مدتی پیش برای تشدید فشار عاطفی علیه این زندانی سیاسی همسر وی را با تهدید و تطمیع وادار به تقاضای طلاق نموده اند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، شکنجه زندانی سیاسی بشدت بیمار را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه می خواهد که پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و سایر آخوندها را به دادگاه های بین المللی جهت محاکمه این جنایتکاران علیه بشریت ارجاع دهند.

تداوم ممنوع الملاقات دو زندانی سیاسی سیاسی محکوم به اعدام


Photo: ‎تداوم ممنوع الملاقات دو زندانی سیاسی سیاسی محکوم به اعدام

در زندان مرکزی ارومیه دو زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام همچنان ممنوع الملاقات میباشند.

علی افشاری به همراه برادرش حبیب الله افشاری که از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده اند ازدو ماه گذشته به دستور مقامات امنیتی زندان ارومیه ممنوع الملاقات شده اند.

یکی از اعضای خانواده این دو زندانی سیاسی به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفت که بیش از دو ماه است که خانواده ام موفق به ملاقات با علی و حبیب افشاری نشدند و همان طور که می دانید و بنا به اخباری که از زندان بدستمان رسیده علی همچنان در وضعیت وخیم جسمی قرار دارد وی گفت از طرفی دیگر حکم اعدام این دو عضو خانوادمان در دادگاه تجدید نظر تایید شده و همین امر نگرانی خانواده ما را دو چندان کرده است.

لازم به یادآوری است که علی افشاری و حبیب افشاری دو برادر مهابادی محکوم به محارب(اعدام) که از طرف دادسرای ارومیه شعبه 32 حکم قطعی اعلام شده که علی افشاری به خاطر تیراندازی از طرف مأ موران رژیم ایران بیشتر اعضای بدنش دچار عفونت شده است و مسئولین زندان از بردن وی به بیما رستان خودداری می کنند وهر روز که می گذرد عفونت بدن وی بیشتر می شود. از طرفی دیگر دو تن از برادرانش به نامهای جعفر افشاری و ولی افشاری که هر کدام به ٥ سال حبس محکوم شده اند که هر چهار برادر افشاری همگی در زندان ارومیه به سر می برند.

‌ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی‎
در زندان مرکزی ارومیه دو زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام همچنان ممنوع الملاقات میباشند.

علی افشاری به همراه برادرش حبیب الله افشاری که از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده اند ازدو ماه گذشته به دستور مقامات امنیتی زندان ارومیه ممنوع الملاقات شده اند.

یکی از اعضای خانواده این دو زندانی سیاسی به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفت که بیش از دو ماه است که خانواده ام موفق به ملاقات با علی و حبیب افشاری نشدند و همان طور که می دانید و بنا به اخباری که از زندان بدستمان رسیده علی همچنان در وضعیت وخیم جسمی قرار دارد وی گفت از طرفی دیگر حکم اعدام این دو عضو خانوادمان در دادگاه تجدید نظر تایید شده و همین امر نگرانی خانواده ما را دو چندان کرده است.

لازم به یادآوری است که علی افشاری و حبیب افشاری دو برادر مهابادی محکوم به محارب(اعدام) که از طرف دادسرای ارومیه شعبه 32 حکم قطعی اعلام شده که علی افشاری به خاطر تیراندازی از طرف مأ موران رژیم ایران بیشتر اعضای بدنش دچار عفونت شده است و مسئولین زندان از بردن وی به بیما رستان خودداری می کنند وهر روز که می گذرد عفونت بدن وی بیشتر می شود. از طرفی دیگر دو تن از برادرانش به نامهای جعفر افشاری و ولی افشاری که هر کدام به ٥ سال حبس محکوم شده اند که هر چهار برادر افشاری همگی در زندان ارومیه به سر می برند.

۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

دادگاه سعید مدنی جامعه‌شناس و از نیروهای ملی- مذهبی ۲۷ دی ماه به ریاست قاضی پیر عباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد.

Photo: ‎دادگاه سعید مدنی برگزار شد

دادگاه سعید مدنی جامعه‌شناس و از نیروهای ملی- مذهبی ۲۷ دی ماه به ریاست قاضی پیر عباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد.

بنا به گزارش تارنمای کلمه، دادگاه، سعید مدنی را که آخرین دفاع خود را در این جلسه ارایه کرد، به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی محکوم کرده و قرار است طی یک هفته آینده حکم او صادر شود.

سعید مدنی در میان زندانیان سیاسی تاکنون به شکل کم سابقه‌ای از طریق نگهداری در بازداشتگاه‌های امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است به شکلی که تاکنون قریب به ۱۱ ماه در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس بوده است.

سعید مدنی که هفدهم دیماه سال گذشته توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد، دو ماه ونیم در سلول انفرادی نگهداری شد و در جلسات بازجویی متعدد تحت شدید‌ترین فشار‌ها و شکنجه‌ها قرار گرفت. این استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی پس از بازداشت بیش از سه ماه از هرگونه ارتباطی با خانواده خود محروم بود.

در ابتدای تیر ماه سال جاری به دستور بازپرس پرونده و علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات وی به بند ۳۵۰ منتقل شد که به دستور بازجویان یک روز بعد مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ بازگردانده شد. در همین حال و با آغاز دور جدیدی از فشار‌ها به این فعال سیاسی و پژوهشگر جنبش سبز یکبار دیگر مقامات امنیتی با انتقال وی به بند ۳۵۰ زندان اوین مخالفت کردند.

بازجویان سعید مدنی از ابتدا به وی تاکید کرده بودند که تنها در صورت اعتراف به خواسته‌های آن‌ها با انتقال او به زندان عمومی موافقت می‌کنند که این خواسته هیچگاه از سوی وی مورد قبول واقع نشد.

سعید مدنی، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی است که در گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران و گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی مشغول به فعالیت علمی بوده است.

هرانا‎
دادگاه، سعید مدنی را که آخرین دفاع خود را در این جلسه ارایه کرد، به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی محکوم کرده و قرار است طی یک هفته آینده حکم او صادر شود.

سعید مدنی در میان زندانیان سیاسی تاکنون به شکل کم سابقه‌ای از طریق نگهداری در بازداشتگاه‌های امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است به شکلی که تاکنون قریب به ۱۱ ماه در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس بوده است.

سعید مدنی که هفدهم دیماه سال گذشته توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد، دو ماه ونیم در سلول انفرادی نگهداری شد و در جلسات بازجویی متعدد تحت شدید‌ترین فشار‌ها و شکنجه‌ها قرار گرفت. این استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی پس از بازداشت بیش از سه ماه از هرگونه ارتباطی با خانواده خود محروم بود.

در ابتدای تیر ماه سال جاری به دستور بازپرس پرونده و علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات وی به بند ۳۵۰ منتقل شد که به دستور بازجویان یک روز بعد مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ بازگردانده شد. در همین حال و با آغاز دور جدیدی از فشار‌ها به این فعال سیاسی و پژوهشگر جنبش سبز یکبار دیگر مقامات امنیتی با انتقال وی به بند ۳۵۰ زندان اوین مخالفت کردند.

بازجویان سعید مدنی از ابتدا به وی تاکید کرده بودند که تنها در صورت اعتراف به خواسته‌های آن‌ها با انتقال او به زندان عمومی موافقت می‌کنند که این خواسته هیچگاه از سوی وی مورد قبول واقع نشد.

سعید مدنی، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی است که در گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران و گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی مشغول به فعالیت علمی بوده است.

اعتصاب غذای صالح مرادی و کسری نوری

Photo: ‎اعتصاب غذای صالح مرادی و کسری نوری

صالح مرادی و کسری نوری در اعتراض به انتقال وکلای دراویش به سلول های انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند.

به گزارش رسیده به مجذوبان نور، این دو درویش که ۱۶ ماه است که در زندان عادل آباد شیراز محبوس هستند، و هنوز حکم قطعی دریافت نکرده اند روز گذشته مورخ ۹۱/۱۰/۲۷ طی یاداشت زیر با اعتراض به انتقال وکلای زندانی دراویش در زندان اوین به سلول های انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند.

گفتنی است که این دو درویش به اتهام های تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در گروه مجذوبان و همچنین مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، توهین به رهبری، اقدام علیه نظام ، در زندان عادل آباد شیراز زندانی اند و پرونده آنها در دادگاه انقلاب شیراز پس از ۱۶ ماه ، همچنان در حال رسیدگی است.
ما دراویش گنابادی زندانی در زندان عادل آباد شیراز نیز از محبوس ساختن برادرانمان در سلول انفرادی مطلع شدیم، و حال که جانمان از شنیدن این خبر در عذاب است، جسمان را نیز در اعتراض به انتقال برادران ایمانی مان، آقایان حمید مرادی، مصطفی دانشجو، فرشید یداللهی، امیر اسلامی، افشین کرم پور، امید بهروزی و رضا انتصاری به سلول های انفرادی زندان اوین، معذب کرده و دست به اعتصاب غذا زده‌ایم و اعلام می داریم با توجه به مشکلات جسمانی شدید ۳ تن از ایشان، مسئولیت عواقب این اقدام غیرقانونی متوجه مسئولین زندان و شخص قاضی پرونده، آقای صلواتی است.
و تا زمانی که این دراویش زندانی به بند ۳۵۰ اوین بازگردانده نشوند و تحت درمان قرار نگیرند، به اعتصاب غذای خود ادامه خواهیم داد.

ماییم نوای بی نوایی‌               بسمه‌لله اگر حریف مایی

صالح الدین مرادی، کسری نوری
زندان عادل آباد شیراز‎

صالح مرادی و کسری نوری در اعتراض به انتقال وکلای دراویش به سلول های انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند.

  این دو درویش که ۱۶ ماه است که در زندان عادل آباد شیراز محبوس هستند، و هنوز حکم قطعی دریافت نکرده اند روز گذشته مورخ ۹۱/۱۰/۲۷ طی یاداشت زیر با اعتراض به انتقال وکلای زندانی دراویش در زندان اوین به سلول های انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند.

گفتنی است که این دو درویش به اتهام های تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در گروه مجذوبان و همچنین مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، توهین به رهبری، اقدام علیه نظام ، در زندان عادل آباد شیراز زندانی اند و پرونده آنها در دادگاه انقلاب شیراز پس از ۱۶ ماه ، همچنان در حال رسیدگی است.

۱۳۹۱ دی ۲۸, پنجشنبه

بازاداشت دو عضو خانوادە حسین‌پناهی

Photo: ‎بازاداشت دو عضو خانوادە حسین‌پناهی

دو تن دیگر از نزدیکان انور حسین پناهی، زندانی سیاسی توسط مأموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

بر پایە گزارشی کە بە آژانس خبررسانی کُردپا رسیدە‌ است، دو برادر با نام‌های "شیرزاد حسین پناهی" و "فایق حسین پناهی" ساکن روستای "قوروچای" از توابع شهرستان دهگلان در استان کُردستان توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت گردیدند.

گزارش ارسالی می‌افزاید، نیروهای امنیتی، صبح روز چهارشنبە ٢٧دی‌ماه بە خانە‌ی دو تن از نزدیکان انور حسین‌پناهی مراجعه و پس از بازداشت دو عضو این خانواده، آنان را به مکان نامعلومی منتقل می‌کنند.

هفته‌ی گذشته "سیروان حسین‌پناهی" فعال مدنی و خواهرزاده‌ی انور حسین‌پناهی در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان بازداشت شدە بود.

انور حسین‌پناهی به 16 سال حبس محکوم شده است و دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی سنندج سپری می‌کند.‎
دو تن دیگر از نزدیکان انور حسین پناهی، زندانی سیاسی توسط مأموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

  دو برادر با نام‌های "شیرزاد حسین پناهی" و "فایق حسین پناهی" ساکن روستای "قوروچای" از توابع شهرستان دهگلان در استان کُردستان توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت گردیدند.

  نیروهای امنیتی، صبح روز چهارشنبە ٢٧دی‌ماه بە خانە‌ی دو تن از نزدیکان انور حسین‌پناهی مراجعه و پس از بازداشت دو عضو این خانواده، آنان را به مکان نامعلومی منتقل می‌کنند.

هفته‌ی گذشته "سیروان حسین‌پناهی" فعال مدنی و خواهرزاده‌ی انور حسین‌پناهی در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان بازداشت شدە بود.

انور حسین‌پناهی به 16 سال حبس محکوم شده است و دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی سنندج سپری میکنند

حکم فرا قانونی منصوره بهکیش را لغو کنید!


همیشه دیده شده وقتی موجودی در باتلاق می افتد برای ماندن تقلا می کند، مدام دست و پا میزند و به هر دستاویزی می آویزد تا بلکه نجات یابد غافل از آن که هر چه بیشتر تلاش کند بیشتر فرو رفته و به مرگ نزدیکتر می شود. این حکایت حکومت جمهوری اسلامی ایران است، بار دیگر تنور آدم سوزی را گرم کرده است، مادرانی را که کودک شیرخوار و نوپا دارند همراه فرزندشان به اسارت می گیرد، هر روز بر شمار زندانیان سیاسی می افزاید، عده ای از آنان را در زیر شکنجه از بین می برد و ناجوانمردانه بر آنانی که بیمار هستند فشار می آورد، و چه بی شرمانه به این جنایات دست می زند.

این بارحاکمان قصد دارند حکم ضد انسانی و فرا قانونی زندان را در مورد منصوره بهکیش به اجرا در آورند. در تاریخ 9 دی از اجرای احکام اوین با وی تماس می گیرند تا خود را برای اجرای حکم معرفی کند. چهار روز بعد اخطاریه ای برای ضامن های او آماده می کنند و  در تاریخ 20 و 21 دی ماه اخطارنامه ها را به درب منزل ضامن ها می برند و بدون اینکه آنها در منزل باشند و نامه را تحویل بگیرند، "نامه بر" آن ها را امضا کرده و درون خانه ها می اندازد و 24 دی منصوره خبردار می شود که ضامن های اش را برای اجرای حکم تحت فشار قرار داده اند. مطابق این اخطاریه، منصوره بهکیش حداکثر تا 10 بهمن مهلت دارد تا خود را برای گذراندن حکم غیرقانونی 6 ماه حبس تعزیری و 3 سال و نیم حبس تعلیقی به اداره اجرای احکام معرفی کند.

منصوره، زنی چون کوه استوار، که با وجود تمام ناملایمات این سی و سه سال (کشته شدن شش تن از اعضای خانواده اش در سال های سیاه دهه 60 تنها و تنها به جرم دگراندیشی) و از دست دادن پدر مهربانی که تاب تحمل این همه داغ را نداشت، هم چنان به پشتیبانی از صبورترین مادر این سرزمین، مادر بهکیش، ایستاده و دادخواه این همه ظلم و بیداد است. این در حالی است که منصوره پرستاری از مادر بیمارخود را نیز به عهده دارد.  مادری که با سن بالا هم چنان دادخواه فرزندانش است.

منصوره سی و چند سال است که برای طبیعی ترین حق خود به عنوان یک خانواده داغدار و آسیب دیده، حکومت جمهوری اسلامی را مورد پرسش قرار می دهد که چرا آنها را کشتید؟ به چه جرمی کشتید؟ چرا جنازه آنها را تحویل ندادید؟ چرا محل دقیق دفن آنها را اعلام نمی کنید؟ چرا وصیت نامه شان را تحویل نمی دهید؟ چرا اجازه برگزاری مراسم آزادانه نمی دهید؟ چرا دایم برای رفتن به خاوران خانواده ها را مورد اذیت و آزار قرار می دهید؟ چرا درب خاوران را می بندید؟ و ... هم چنان پیگیر و پیگیر است و سال هاست که ماهی دوبار به خاوران می رود تا همراه دیگر خانواده ها آنجا را گل باران کند و یادشان را زنده نگاه دارد.

او هم چنین غیر از دادخواهی خانواده خودش، همراه با مادران خاوران و مادران پارک لاله دادخواه تمامی مادران و خانواده های آسیب دیده در جمهوری اسلامی بوده است و با صدای بلند نیز همواره اعلام کرده است که تمامی آسیب دیدگان خانواده من هستند و با آنها همدردی می کنم و پشتیبان شان هستم. و به دلیل همین پایداری و پیگیری اش، دایم مورد اذیت و آزار وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی بوده است و بارها و بارها احضار و بازداشت موقت شده، خانواده اش را تحت فشار قرار داده اند، از تابستان 88 از کار اخراج شد، در اسفند 88 پاسپورت اش در فرودگاه ضبط و ممنوع الخروج شد و عملا در طی این مدت او را بیرون از زندان به بند کشیده اند. حال این وضعیت راضی شان نکرده و می خواهند او را به زندانی کوچک تر ببرند.

سیاه اندیشان بر این تصور هستند که با این کار مهر سکوتی بر لب های او خواهند زد. غافل از آن که نه تنها منصوره ساکت نمی شود، بلکه هزاران منصوره دنباله رو او و دادخواه بی عدالتی سی و چند ساله حکومت اسلامی هستند و می شوند.

آری ای بی شرمان جزم اندیش، بیهوده آب در هاون می کوبید. پس به خود آیید و در این لحظات آخر اینقدر دست و پا نزنید و با آرامش به پیشواز مرگ لاجرم خود بروید. 

ما مادران پارک لاله به جمهوری اسلامی هشدار می دهیم، به جای اعتراف و پاسخ به پرسش های دادخواهان، باز تکرار جنایت نکنید، بدانید که بالاخره روزی باید پاسخ گوی تمامی خانواده های داغدار و آسیب دیده در طول حکومت خود باشید. ما مصرانه می خواهیم که هر چه سریع تر حکم فراقانونی منصوره بهکیش را لغو کنید.


۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه

نامه ای از مادر میثاق یزدان نژاد به احمد شهید

Photo: ‎نامه ای از مادر میثاق یزدان نژاد به احمد شهید

 اکرم السادات سنجری مادر میثاق یزاد‌نژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر خواهان توجه وی به وضعیت فرزندش در زندان شد.

در بخشی از نامه وی آمده است: "اکنون حدود ۵ سال و نیم از دستگیری میثاق گذشته است بدون حتی یک روز مرخصی، این در حالیست که فرزندم از سال ۱۳۸۱ به بیماری افسردگی شیزوفرنی مبتلا می‌باشد."

متن نامه مادر این زندانی سیاسی که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:

جناب آفای احمد شهید گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران:

با سلام و احترام

اینجانب اکرم السادات سنجری به استحضار می‌رسانم فرزندم میثاق یزدان‌نژاد که در مورخه ۱۳۸۴/۱۲/۵ با حکم دادگاه انقلاب شهرری دستگیر و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد گردید.

سپس در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۹ با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب دستگیر و بطور جداگانه در دادگاه شهر ری ابتدا به ۵ سال و سپس به ۴ سال حبس و نهایتا به ۳ سال و تبعید به سمنان محکوم گردید. اما در دادگاه شعبهٔ ۱۵ تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان رجایی شهر محکوم شد و در دادگاه تجدید نظر نیز این حکم تایید گردید.

اکنون حدود ۵ سال و نیم از دستگیری میثاق گذشته است بدون حتی یک روز مرخصی، این در حالیست که فرزندم از سال ۱۳۸۱ به بیماری افسردگی شیزوفرنی مبتلا می‌باشد.

در مورد حکم ناعادلانهٔ ۱۰ سال زندان شعبهٔ ۱۵ به عرض می‌رسانم که حتی یکی از بازجویان اذعان کرده بود که حکمش بیش از حد سنگین بوده است، شاید علت اصلی اینکه چنین حکم سنگینی برایش صادر کرده ان این باشد که پدر و مادرش از زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ می‌باشند و اینکه دایی‌هایش در رژیم شاه زندانی سیاسی بوده‌اند و در سال ۱۳۶۰ در رژیم جمهوری اسلامی ۳ تن از دایی‌هایش به شهادت رسیده‌اند.

جناب آقای احمد شهید، متاسفانه شما از بسیاری از زندانیان سیاسی ازجمله میثاق غافل شده‌اید و فقط از تعداد معدودی از زندانیان سیاسی نام می‌برید. آقای شهید نمی‌دانم شما فرزندی داریید یا نه، اما می‌دانم که خود می‌فهمید که دیدن فرزند در پشت میله‌های زندان و آب شدن تریجی او برای پدر و مادر چقدر دردناک است.

امیدوارم شما صدای گویای ما خانواده‌های دردمند باشید.

اکرم السادات سنجری

مادر زندانی سیاسی دربند میثاق یزدان‌نژاد

هرانا‎

اکرم السادات سنجری مادر میثاق یزاد‌نژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر خواهان توجه وی به وضعیت فرزندش در زندان شد.

در بخشی از نامه وی آمده است: "اکنون حدود ۵ سال و نیم از دستگیری میثاق گذشته است بدون حتی یک روز مرخصی، این در حالیست که فرزندم از سال ۱۳۸۱ به بیماری افسردگی شیزوفرنی مبتلا می‌باشد."

متن نامه مادر این زندانی سیاسی که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:

جناب آفای احمد شهید گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران:

با سلام و احترام

اینجانب اکرم السادات سنجری به استحضار می‌رسانم فرزندم میثاق یزدان‌نژاد که در مورخه ۱۳۸۴/۱۲/۵ با حکم دادگاه انقلاب شهرری دستگیر و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد گردید.

سپس در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۹ با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب دستگیر و بطور جداگانه در دادگاه شهر ری ابتدا به ۵ سال و سپس به ۴ سال حبس و نهایتا به ۳ سال و تبعید به سمنان محکوم گردید. اما در دادگاه شعبهٔ ۱۵ تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان رجایی شهر محکوم شد و در دادگاه تجدید نظر نیز این حکم تایید گردید.

اکنون حدود ۵ سال و نیم از دستگیری میثاق گذشته است بدون حتی یک روز مرخصی، این در حالیست که فرزندم از سال ۱۳۸۱ به بیماری افسردگی شیزوفرنی مبتلا می‌باشد.

در مورد حکم ناعادلانهٔ ۱۰ سال زندان شعبهٔ ۱۵ به عرض می‌رسانم که حتی یکی از بازجویان اذعان کرده بود که حکمش بیش از حد سنگین بوده است، شاید علت اصلی اینکه چنین حکم سنگینی برایش صادر کرده ان این باشد که پدر و مادرش از زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ می‌باشند و اینکه دایی‌هایش در رژیم شاه زندانی سیاسی بوده‌اند و در سال ۱۳۶۰ در رژیم جمهوری اسلامی ۳ تن از دایی‌هایش به شهادت رسیده‌اند.

جناب آقای احمد شهید، متاسفانه شما از بسیاری از زندانیان سیاسی ازجمله میثاق غافل شده‌اید و فقط از تعداد معدودی از زندانیان سیاسی نام می‌برید. آقای شهید نمی‌دانم شما فرزندی داریید یا نه، اما می‌دانم که خود می‌فهمید که دیدن فرزند در پشت میله‌های زندان و آب شدن تریجی او برای پدر و مادر چقدر دردناک است.

امیدوارم شما صدای گویای ما خانواده‌های دردمند باشید.

اکرم السادات سنجری

مادر زندانی سیاسی دربند میثاق یزدان‌نژاد

۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

خودداری بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از انجام ملاقات

خودداری بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از انجام ملاقات

 بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به ممنوع الملاقات بودن علی معزی، از انجام ملاقات با خانواده‌های خود خودداری نمودند.

 روز دوشنبه ۲۵ دی ماه بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض به ۳ ماه ممنوعیت ملاقات علی معزی، با وجود حضور بستگانشان در سالن ملاقات از انجام دیدار با ایشان خودداری کردند.

اسامی ۱۲ تن از این افراد که بدست خبرگزاری هرانا رسیده است عبارت است از: مجید اسدی، غلامرضا خسروی، وحید اصغری، محمد صائمی، اصغرقطان، داورحسینی، کامران ایازی، فریبرز رئیس دانا، شمس الدین مهدی‌زاده، فریدون صیدی راد، سروش ثابت و سعید جلالی فرد.

لازم به یادآوریست، علی معزی به دلیل اینکه تا کنون چهار بار از رفتن به دادگاه خودداری کرده بود، مدت ۳ ماه است که از ملاقات با بستگان خود محروم است.

وی که از شرایط وخیم جسمی رنج می‌برد، پیش‌تر نیز به همین خاطر مدت یک هفته را در سلولهای انفرادی ۲۴۰ اوین سپری کرده بود.

هرانا

بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به ممنوع الملاقات بودن علی معزی، از انجام ملاقات با خانواده‌های خود خودداری نمودند.

روز دوشنبه ۲۵ دی ماه بیش از ۱۲ تن از زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض به ۳ ماه ممنوعیت ملاقات علی معزی، با وجود حضور بستگانشان در سالن ملاقات از انجام دیدار با ایشان خودداری کردند.

اسامی ۱۲ تن از این افراد که بدست خبرگزاری هرانا رسیده است عبارت است از: مجید اسدی، غلامرضا خسروی، وحید اصغری، محمد صائمی، اصغرقطان، داورحسینی، کامران ایازی، فریبرز رئیس دانا، شمس الدین مهدی‌زاده، فریدون صیدی راد، سروش ثابت و سعید جلالی فرد.

لازم به یادآوریست، علی معزی به دلیل اینکه تا کنون چهار بار از رفتن به دادگاه خودداری کرده بود، مدت ۳ ماه است که از ملاقات با بستگان خود محروم است.

وی که از شرایط وخیم جسمی رنج می‌برد، پیش‌تر نیز به همین خاطر مدت یک هفته را در سلولهای انفرادی ۲۴۰ اوین سپری کرده بود.

احضار چهار نفر از بازداشت شدگان سرای اهل قلم به دادسرای اوین

احضار چهار نفر از بازداشت شدگان سرای اهل قلم به دادسرای اوین

 چهار نفر از بازداشت شدگان سرای اهل قلم، به نامهای جمال عاملی، علی عباسی، اکبر امینی و محمد فرید که به قید وثیقه آزاد شده بودند، روز گذشته برابر با دوشنبه ۲۵ دیماه مجدداً به دادسرای شهید مقدسی واقع در زندان اوین احضار شده‌اند. 

بر اساس اخبار رسیده به کمیته گزارشگران حقوق بشر، در برگهٔ احضاریه‌ای که برای متهمین این پرونده فرستاده شده، عنوان کرده‌اند که جهت پاره‌ای از توضیحات و حداکثر تا سه روز بعد از رویت این احضاریه خودشان را به دادسرای زندان اوین معرفی کنند. این درحالی است که احتمال آن می‌رود تعداد احضار‌ها بیشتر بوده و سایر متهمین پرونده سرای اهل قلم نیز به دادسرا احضار شده باشند. 

روز سه شنبه ۹ آبان ماموران امنیتی به جلسه‌ای در در سرای اهل قلم تشکیل شده بود حمله کرده و اقدام به بازداشت حدود ۷۰ نفر از حاضران در جلسه کردند. مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران نیز پس آزادی بسیاری از متهمین، ۱۷ نفر از آنان را بوسیلهٔ یک دسنگاه ون به زندان اوین منتقل کرده بودند.

کمیته گزارشگران حقوق بشر

چهار نفر از بازداشت شدگان سرای اهل قلم، به نامهای جمال عاملی، علی عباسی، اکبر امینی و محمد فرید که به قید وثیقه آزاد شده بودند، روز گذشته برابر با دوشنبه ۲۵ دیماه مجدداً به دادسرای شهید مقدسی واقع در زندان اوین احضار شده‌اند . در برگهٔ احضاریه‌ای که برای متهمین این پرونده فرستاده شده، عنوان کرده‌اند که جهت پاره‌ای از توضیحات و حداکثر تا سه روز بعد از رویت این احضاریه خودشان را به دادسرای زندان اوین معرفی کنند. این درحالی است که احتمال آن می‌رود تعداد احضار‌ها بیشتر بوده و سایر متهمین پرونده سرای اهل قلم نیز به دادسرا احضار شده باشند.

روز سه شنبه ۹ آبان ماموران امنیتی به جلسه‌ای در در سرای اهل قلم تشکیل شده بود حمله کرده و اقدام به بازداشت حدود ۷۰ نفر از حاضران در جلسه کردند. مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران نیز پس آزادی بسیاری از متهمین، ۱۷ نفر از آنان را بوسیلهٔ یک دسنگاه ون به زندان اوین منتقل کرده بودند.

۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

بازداشت سیروان حسین پناهی، فعال مدنی و از اعضای خانواده انور حسین پناهی

Photo: ‎بازداشت سیروان حسین پناهی، فعال مدنی و از اعضای خانواده انور حسین پناهی

سیروان حسین پناهی، فعال مدنی و خواهرزاده زندانی سیاسی، انور حسین پناهی، روز چهارشنبه توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکانی نامعلومی انتقال داده شد.

بنا به گزارش های رسیده به جرس، روز چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۱ سیروان حسین پناهی فعال مدنی و پسر خواهر زندانی سیاسی انور حسین پناهی توسط تعدادی از نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات در منزل پدرش در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان دستگیر و به مکانی نامعلومی انتقال داده شد.

بر اساس این گزارش، ماموران امنیتی همزمان به خانه پدری این فعال مدنی یورش برده و بعد از جستجوی کامل منزل، سیروان را دستگیر و وسایل شخصی وی را با خود منتقل کردند.

سیروان حسین پناهی متولد ۱۳۶۷ و خواهرزاده زندانی سیاسی، انورحسین پناهی است، که از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده، و پس از اعتراض‌ سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به شش سال زندان تقلیل یافته است.

انور حسین پناهی هم اکنون هم دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی سنندج بسر می برد.

طی سالهای اخیر، و بعد از دستگیری آقای انور حسین پناهی، تعداد زیادی از افراد خانواده حسین پناهی بطور جداگانه و به بهانه های مختلف، احضار و بازداشت و مورد تهدید قرار گرفته اند.

جرس‎
سیروان حسین پناهی، فعال مدنی و خواهرزاده زندانی سیاسی، انور حسین پناهی، روز چهارشنبه توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکانی نامعلومی انتقال داده شد.

  روز چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۱ سیروان حسین پناهی فعال مدنی و پسر خواهر زندانی سیاسی انور حسین پناهی توسط تعدادی از نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات در منزل پدرش در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان دستگیر و به مکانی نامعلومی انتقال داده شد.

  ماموران امنیتی همزمان به خانه پدری این فعال مدنی یورش برده و بعد از جستجوی کامل منزل، سیروان را دستگیر و وسایل شخصی وی را با خود منتقل کردند.

سیروان حسین پناهی متولد ۱۳۶۷ و خواهرزاده زندانی سیاسی، انورحسین پناهی است، که از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده، و پس از اعتراض‌ سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به شش سال زندان تقلیل یافته است.

انور حسین پناهی هم اکنون هم دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی سنندج بسر می برد.

طی سالهای اخیر، و بعد از دستگیری آقای انور حسین پناهی، تعداد زیادی از افراد خانواده حسین پناهی بطور جداگانه و به بهانه های مختلف، احضار و بازداشت و مورد تهدید قرار گرفته اند.

۱۳۹۱ دی ۲۳, شنبه

احتمال به جریان انداختن پرونده حکم اجرای شیرکو معارفی

Photo: ‎احتمال به جریان انداختن پرونده حکم اجرای شیرکو معارفی 
شیرکو معارفی جوان 32 ساله که در اواخر تابستان سال 1387 در یکی روستاهای نزدیک به شهر سقز دستگیر و به اقدام علیه امنیت ملی و محاربه با خدا و همکاری با یکی از احزاب کرد مخالف رژیم در دادگاه انقلاب شهر سقز به اعدام محکوم شد  وی هنگامی که قصد داشت از کردستان عراق به ایران برگردد دستگیر شد. به گفته‌ی پدر وی، او به دلیل بیکاری و به دنبال یافتن کار به کردستان عراق رفته و در آنجا جذب حزب کومله شده است، ولی پس از مدتی از این حزب جدا شده و قصد بازگشت به ایران را داشته که در روستای ( دوره قلا )  از توابع شهر سقز دستگیر می‌شود.
خلیل بهرامیان، وکیل شیرکو معارفی، درباره‌ی اتهام موکلش می‌گوید که وی هیچگاه عضویت در حزب کومله را نپذیرفته و تنها هوادار آن بوده است و صرف هوادار بودن هم مصداق محاربه نیست. گذشته از این، کومله سالهاست که اقدام مسلحانه‌ را از دستور کار خود خارج کرده؛ یعنی اگر وی حتی عضو رسمی این گروه هم بود، باز این مصداق محاربه نبود.
حدود به یک سال پیش پرونده آقای معارفی از دیوان عالی کشور به دادگاه استان کردستان در شهر سنندج فرستاده شد جهت اجرای حکم که بعد از اعتراض وکلای وی و نهادهای مدافع حقوق بشر ، به گفته آقای بهرامیان حکم اجرای معارفی به مدت سه ماه تعویق افتاد که در این مدتی که گذشته و بنا به اطلاعات دقیقی وزارت اطلاعات در پی آن بوده که دوباره این پرونده را به جریان بیندازه و مدارکی جدیدی را به دادگاه ارائه دهد.
در این باره یکی از نزدیکان آقای معارفی گفت :
همانطور که مستحضر هستید در رابطه با قوانینی که در جمهوری اسلامی تصویب شده تا حالا بدنبال بیشتر از سی سال حاکمیت این نظام هیچ تعریفی برای فعالیتهای سیاسی انجام نشده. به این منظور اگر کسی فعالیت سیاسی داشته باشه در قوانین جزایی جمهوری اسلامی در چوارچوب محاربه میگرد و به احکام سنگین محکوم میشود. الان هم نزدیک به سه ساله که شیرکو معارفی بعد از دستگیری از طرف وزارت اطلاعات در دادگاه انقلاب حکم اعدام برای وی صادر شد. اگر خود وی زیر بازجویهای وزارت اطلاعات طرفداری از یک حزبی را پذیرفته ولی نامبرده عملی را مرتکب نشده که به اون سرعت پرونده نامبرده را به دیوانی عالی کشور فرستاده و حکم قطعی اعدام و برایش گرفتن. الان هم در طول نزدیک به سه سال گذشته هیات حاکمه فرستاده از طرف دیوان عالی خواستند حکم اعدام چندین کس از زندانیان سیاسی را اجرا کنند که هر باره به دلیل فشار نهادهای حقوق بشری و مراکز بین المللی این احکام اجرا نشده و از طرفی دیگر در رابطه با حبیب لطیفی زندانی سیاسی دیگر که در زندان سنندج بسر میبرد همگی شاهد بودیم که چند ماه پیش که هیئت اعدام وارد کردستان شد برای اینکه احکام حبیب و شیرکو را اجرا کنه در برابر اعتراض سرتاسری در کردستان قرار گرفتند. در سنندج همه مردم یکپارچه و یکصدا خواهان لغو اعدام حبیب لطیفی شدند و توانستند با براه انداختن یک اکسیون وسیع جلو اجرا حکم اعدام حبیب را بگیرند. سال قبل هم وقتی قرا بود حکم اعدام شیرکو معارفی اجرا بشود صدها نفر در شهر سقز در قراری از پیش تعیین شده ساعت 10.30 صبح بطرف زنذان سقز براه افتادند و جلو در زندان با سردادن شعار شیرکو را اعدام نکنید اعتراض وسیعی رو براه انداختند. آن هم همزمان بود با ورود هیئت اعدام به شهر سقز. الام هم در رابطه با مسئله شیرکو معارفی اداره اطلاعات سعی در این داره که با فشارهایی که بر شیرکو معارفی در زندان وارد مینکه نامبرده را وادار به پذیرش عضویت بودن در حزب کومله بکند. ولی با توجه به خبرهایی که در این رابطه به دست ما رسیده تا حالا شیرکو همه این فشارها را تحمل کرده و این خواسته تحمیلی دستگاه قضایی را نپذیرفته. از طرفی دیگر ما مطلع شدیم که اداره اطلاعات سعی در این داره که از راه عوامل خود در داخل یک شاکی خصوصی برای شیرکو بتراشه برای اینکه حکم اعدام نامبرده رو سرعت ببخشه. برای همین مسئله حائز اهمیت این که نهادهای حقوق بشری باید امروز بیشتر از همیشه مسئله وضعیت زندانیانی سیاسی را تعقیب بکنند و بصورتی کاملا پیگیر همه مسائل مربوط به زندانیانی سیاسی و فعالان مدنی در زندان را در اولویت کار خود قرار بدهند.‎
شیرکو معارفی جوان 32 ساله که در اواخر تابستان سال 1387 در یکی روستاهای نزدیک به شهر سقز دستگیر و به اقدام علیه امنیت ملی و محاربه با خدا و همکاری با یکی از احزاب کرد مخالف رژیم در دادگاه انقلاب شهر سقز به اعدام محکوم شد وی هنگامی که قصد داشت از کردستان عراق به ایران برگردد دستگیر شد. به گفته‌ی پدر وی، او به دلیل بیکاری و به دنبال یافتن کار به کردستان عراق رفته و در آنجا جذب حزب کومله شده است، ولی پس از مدتی از این حزب جدا شده و قصد بازگشت به ایران را داشته که در روستای ( دوره قلا ) از توابع شهر سقز دستگیر می‌شود.
خلیل بهرامیان، وکیل شیرکو معارفی، درباره‌ی اتهام موکلش می‌گوید که وی هیچگاه عضویت در حزب کومله را نپذیرفته و تنها هوادار آن بوده است و صرف هوادار بودن هم مصداق محاربه نیست. گذشته از این، کومله سالهاست که اقدام مسلحانه‌ را از دستور کار خود خارج کرده؛ یعنی اگر وی حتی عضو رسمی این گروه هم بود، باز این مصداق محاربه نبود.
حدود به یک سال پیش پرونده آقای معارفی از دیوان عالی کشور به دادگاه استان کردستان در شهر سنندج فرستاده شد جهت اجرای حکم که بعد از اعتراض وکلای وی و نهادهای مدافع حقوق بشر ، به گفته آقای بهرامیان حکم اجرای معارفی به مدت سه ماه تعویق افتاد که در این مدتی که گذشته و بنا به اطلاعات دقیقی وزارت اطلاعات در پی آن بوده که دوباره این پرونده را به جریان بیندازه و مدارکی جدیدی را به دادگاه ارائه دهد.
در این باره یکی از نزدیکان آقای معارفی گفت :
همانطور که مستحضر هستید در رابطه با قوانینی که در جمهوری اسلامی تصویب شده تا حالا بدنبال بیشتر از سی سال حاکمیت این نظام هیچ تعریفی برای فعالیتهای سیاسی انجام نشده. به این منظور اگر کسی فعالیت سیاسی داشته باشه در قوانین جزایی جمهوری اسلامی در چوارچوب محاربه میگرد و به احکام سنگین محکوم میشود. الان هم نزدیک به سه ساله که شیرکو معارفی بعد از دستگیری از طرف وزارت اطلاعات در دادگاه انقلاب حکم اعدام برای وی صادر شد. اگر خود وی زیر بازجویهای وزارت اطلاعات طرفداری از یک حزبی را پذیرفته ولی نامبرده عملی را مرتکب نشده که به اون سرعت پرونده نامبرده را به دیوانی عالی کشور فرستاده و حکم قطعی اعدام و برایش گرفتن. الان هم در طول نزدیک به سه سال گذشته هیات حاکمه فرستاده از طرف دیوان عالی خواستند حکم اعدام چندین کس از زندانیان سیاسی را اجرا کنند که هر باره به دلیل فشار نهادهای حقوق بشری و مراکز بین المللی این احکام اجرا نشده و از طرفی دیگر در رابطه با حبیب لطیفی زندانی سیاسی دیگر که در زندان سنندج بسر میبرد همگی شاهد بودیم که چند ماه پیش که هیئت اعدام وارد کردستان شد برای اینکه احکام حبیب و شیرکو را اجرا کنه در برابر اعتراض سرتاسری در کردستان قرار گرفتند. در سنندج همه مردم یکپارچه و یکصدا خواهان لغو اعدام حبیب لطیفی شدند و توانستند با براه انداختن یک اکسیون وسیع جلو اجرا حکم اعدام حبیب را بگیرند. سال قبل هم وقتی قرا بود حکم اعدام شیرکو معارفی اجرا بشود صدها نفر در شهر سقز در قراری از پیش تعیین شده ساعت 10.30 صبح بطرف زنذان سقز براه افتادند و جلو در زندان با سردادن شعار شیرکو را اعدام نکنید اعتراض وسیعی رو براه انداختند. آن هم همزمان بود با ورود هیئت اعدام به شهر سقز. الام هم در رابطه با مسئله شیرکو معارفی اداره اطلاعات سعی در این داره که با فشارهایی که بر شیرکو معارفی در زندان وارد مینکه نامبرده را وادار به پذیرش عضویت بودن در حزب کومله بکند. ولی با توجه به خبرهایی که در این رابطه به دست ما رسیده تا حالا شیرکو همه این فشارها را تحمل کرده و این خواسته تحمیلی دستگاه قضایی را نپذیرفته. از طرفی دیگر ما مطلع شدیم که اداره اطلاعات سعی در این داره که از راه عوامل خود در داخل یک شاکی خصوصی برای شیرکو بتراشه برای اینکه حکم اعدام نامبرده رو سرعت ببخشه. برای همین مسئله حائز اهمیت این که نهادهای حقوق بشری باید امروز بیشتر از همیشه مسئله وضعیت زندانیانی سیاسی را تعقیب بکنند و بصورتی کاملا پیگیر همه مسائل مربوط به زندانیانی سیاسی و فعالان مدنی در زندان را در اولویت کار خود قرار بدهند.

۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

محمد حسین کروبی به ۶ ماه حبس محکوم شد

Photo: ‎بازی گرگها ادامه دارد.

محمد حسین کروبی به ۶ ماه حبس محکوم شد

 محمد حسین کروبی فرزند ارشد مهدی کروبی از سوی دادگاه انقلاب به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

بنا به گزارش تارنمای سحام، فرزند ارشد مهدی کروبی با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود در فیس بوک، گفته که این پرونده مربوط به مصاحبه‌های وی بار رسانه‌های خارجی، در مورد جنایات کهریزک بوده است.

در ۱۸ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ آقای کروبی در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی از او خواسته بود که در مورد تجاوز جنسی به بازداشت شدگان در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها تحقیق شود.

مهدی کروبی در بخشی از آن نامه آورده بود: "عده‌ای از افراد بازداشت شده مطرح نموده‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده‌است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌اند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزیده‌اند."

محمد حسین کروبی در این یادداشت خود همچنین گفته که از اتهام پرداخت پول به یکی از زندانیان سیاسی در اوین برای انجام شهادت دروغ در مورد تجاوز؛ تبرئه شده است.

افراد بسیاری پس از آغازین روزهای کودتای انتخاباتی ۸۸ و در پی دستگیری گسترده مردم؛ با حضور در دفتر آقای کروبی، از تجاوز ماموران به خود، خبر داده بودند.

لذا در همین راستا، شهادت این افراد به همراه برخی اسناد دیگر جمع آوری و در اختیار افراد و نهادهای مربوطه برای رسیدگی قرار گرفت. اما نه تنها به این مدارک و اسناد از سوی نهادهای مربوطه و مسئولان رسیدگی نشد، بلکه در ۱۸ شهریور ماه ۸۸، ماموران امنیتی با هجوم به دفتر مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی اقدام به پلمپ این دو ساختمان نموده و محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز را به اتهام واهی، در این رابطه دستگیر کردند. همچنین ماموران با ارعاب شهادت دهندگان؛ تهمت‌هایی همچون گرفتن پول برای دادن شهادت در مورد تجاوزات را به افراد نسبت دادند.

اکنون نزدیک به سه ماه است که محمد حسین کروبی از ملاقات با پدرش محروم است. این پرونده توسط قاضی مجرم جنایات کهریزک، سعید مرتضوی؛ برای حسین کروبی مفتوح شده بود.

روز گذشته نیز فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه‌ای خطاب به مردم از ظلم وارد شده به خود و والدینشان گفتند. همچنین در بخشی از این نامه، فرزندان این دو زندانی سیاسی تاکید کرده بودند که "مقامات عالی حکومت باید در اسرع وقت نقض حقوق قانونی و انسانی آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و نیز خانم رهنورد را متوقف کنند."

به گزارش سحام متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

"بعد از انتشار نامه پدرم به آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ در روزنامه اعتماد ملی، در مورد جنایات کهریزک؛ مصاحبه‌هایی که با رسانه‌های خارجی انجام داده بودم، سعید مرتضوی، دادستان وقت و متهم اصلی کهریزک پرونده‌ای برای من در دادگاه انقلاب تشکیل داد و تمام توان خود را هم برای به زندان انداختن من به کار گرفت.

 که با درایت مسئولین عالی رتبه نظام، این کار صورت نگرفت. اما بعد از عزل سعید مرتضوی، پرونده من در دادگاه انقلاب راکد شد. ولی مجددا چند ماه پیش‌‌ همان پرونده به جریان افتاد که بعد از جلسه دادرسی و محاکمه، توسط قاضی آقای پیرعباسی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب؛ از اتهام پرداخت پول به یک زندانی سیاسی در اوین که به تجاوز اعتراف کند، تبرئه شدم. ولی به خاطر انتشار نامه در روزنامه اعتماد ملی و مصاحبه با رسانه‌های خارجی، که به تشویش اذهان عمومی بر علیه جمهوری اسلامی تعبیر شده بود، به ۶ ماه حبس تعزیری، ولی با توجه به نداشتن سابقه کیفری به مدت ۵ سال حکم تعلیق شد."‎
محمد حسین کروبی فرزند ارشد مهدی کروبی از سوی دادگاه انقلاب به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.


  فرزند ارشد مهدی کروبی با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود در فیس بوک، گفته که این پرونده مربوط به مصاحبه‌های وی بار رسانه‌های خارجی، در مورد جنایات کهریزک بوده است.

در ۱۸ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ آقای کروبی در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی از او خواسته بود که در مورد تجاوز جنسی به بازداشت شدگان در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها تحقیق شود.

مهدی کروبی در بخشی از آن نامه آورده بود: "عده‌ای از افراد بازداشت شده مطرح نموده‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده‌است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌اند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزیده‌اند."

محمد حسین کروبی در این یادداشت خود همچنین گفته که از اتهام پرداخت پول به یکی از زندانیان سیاسی در اوین برای انجام شهادت دروغ در مورد تجاوز؛ تبرئه شده است.

افراد بسیاری پس از آغازین روزهای کودتای انتخاباتی ۸۸ و در پی دستگیری گسترده مردم؛ با حضور در دفتر آقای کروبی، از تجاوز ماموران به خود، خبر داده بودند.

لذا در همین راستا، شهادت این افراد به همراه برخی اسناد دیگر جمع آوری و در اختیار افراد و نهادهای مربوطه برای رسیدگی قرار گرفت. اما نه تنها به این مدارک و اسناد از سوی نهادهای مربوطه و مسئولان رسیدگی نشد، بلکه در ۱۸ شهریور ماه ۸۸، ماموران امنیتی با هجوم به دفتر مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی اقدام به پلمپ این دو ساختمان نموده و محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز را به اتهام واهی، در این رابطه دستگیر کردند. همچنین ماموران با ارعاب شهادت دهندگان؛ تهمت‌هایی همچون گرفتن پول برای دادن شهادت در مورد تجاوزات را به افراد نسبت دادند.

اکنون نزدیک به سه ماه است که محمد حسین کروبی از ملاقات با پدرش محروم است. این پرونده توسط قاضی مجرم جنایات کهریزک، سعید مرتضوی؛ برای حسین کروبی مفتوح شده بود.

روز گذشته نیز فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه‌ای خطاب به مردم از ظلم وارد شده به خود و والدینشان گفتند. همچنین در بخشی از این نامه، فرزندان این دو زندانی سیاسی تاکید کرده بودند که "مقامات عالی حکومت باید در اسرع وقت نقض حقوق قانونی و انسانی آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و نیز خانم رهنورد را متوقف کنند."

به گزارش سحام متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

"بعد از انتشار نامه پدرم به آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ در روزنامه اعتماد ملی، در مورد جنایات کهریزک؛ مصاحبه‌هایی که با رسانه‌های خارجی انجام داده بودم، سعید مرتضوی، دادستان وقت و متهم اصلی کهریزک پرونده‌ای برای من در دادگاه انقلاب تشکیل داد و تمام توان خود را هم برای به زندان انداختن من به کار گرفت.

که با درایت مسئولین عالی رتبه نظام، این کار صورت نگرفت. اما بعد از عزل سعید مرتضوی، پرونده من در دادگاه انقلاب راکد شد. ولی مجددا چند ماه پیش‌‌ همان پرونده به جریان افتاد که بعد از جلسه دادرسی و محاکمه، توسط قاضی آقای پیرعباسی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب؛ از اتهام پرداخت پول به یک زندانی سیاسی در اوین که به تجاوز اعتراف کند، تبرئه شدم. ولی به خاطر انتشار نامه در روزنامه اعتماد ملی و مصاحبه با رسانه‌های خارجی، که به تشویش اذهان عمومی بر علیه جمهوری اسلامی تعبیر شده بود، به ۶ ماه حبس تعزیری، ولی با توجه به نداشتن سابقه کیفری به مدت ۵ سال حکم تعلیق شد."

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

علی معزی مجددا از سوی دادگاه انقلاب ممنوع الملاقات شد

Photo: ‎علی معزی مجددا از سوی دادگاه انقلاب ممنوع الملاقات شد

 ممنوعیت ملاقات علی معزی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مجددا تمدید شد و وی این هفته نیز از انجام ملاقات محروم بوده است.

 شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی ممنوعیت ملاقات علی معزی را به بهانه خودداری وی از شرکت در جلسه دادگاه تمدید کرد.

روز دوشنبه ۱۸ دی ماه با وجود مشکلات مختلف جسمی علی معزی و حضور خانواده ایشان در سالن ملاقات اوین از انجام ملاقات وی بدستور قاضی صلواتی ممانعت به عمل آمد.

علی معزی که خود در اعتراض به ممنوعیت ملاقات وحید اصغری نیز به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا زده بود، از مهر ماه سال جاری تا کنون از انجام ملاقات محروم می‌باشد.

برخی از زندانیان سیاسی زندان اوین که از ممنوعیت ملاقات وی ناراضی می‌باشند اعلام کرده‌اند، احتمالا آماده یک واکنش اعتراضی شدید به این موضوع هستند.

وی روز چهارشنبه ۲۹ آذر ماه برای چهارمین بار پیاپی بدلیل اینکه دادگاه انقلاب را مشروع، قانونی و عادل نمی‌داند، از رفتن به دادگاه امتناع کرد و در صورتی که برای بار پنجم نیز حاضر به شرکت در جلسه دادگاه نشود، حکم وی بصورت غیابی صادر خواهد شد.

هرانا‎ ممنوعیت ملاقات علی معزی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مجددا تمدید شد و وی این هفته نیز از انجام ملاقات محروم بوده است.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی ممنوعیت ملاقات علی معزی را به بهانه خودداری وی از شرکت در جلسه دادگاه تمدید کرد.


روز دوشنبه ۱۸ دی ماه با وجود مشکلات مختلف جسمی علی معزی و حضور خانواده ایشان در سالن ملاقات اوین از انجام ملاقات وی بدستور قاضی صلواتی ممانعت به عمل آمد.

علی معزی که خود در اعتراض به ممنوعیت ملاقات وحید اصغری نیز به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا زده بود، از مهر ماه سال جاری تا کنون از انجام ملاقات محروم می‌باشد.

برخی از زندانیان سیاسی زندان اوین که از ممنوعیت ملاقات وی ناراضی می‌باشند اعلام کرده‌اند، احتمالا آماده یک واکنش اعتراضی شدید به این موضوع هستند.

وی روز چهارشنبه ۲۹ آذر ماه برای چهارمین بار پیاپی بدلیل اینکه دادگاه انقلاب را مشروع، قانونی و عادل نمی‌داند، از رفتن به دادگاه امتناع کرد و در صورتی که برای بار پنجم نیز حاضر به شرکت در جلسه دادگاه نشود، حکم وی بصورت غیابی صادر خواهد شد.

۱۳۹۱ دی ۱۹, سه‌شنبه

سعید متین‌پور در حمایت از خواست رضا شهابی دست به اعتصاب غذا زد

Photo: ‎سعید متین‌پور در حمایت از خواست رضا شهابی دست به اعتصاب غذا زد

سعید متین‌پور روزنامه نگار زنجانی و فعال مدنی آذربایجان در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواست مرخصی درمانیِ رضا شهابی فعال کارگری و عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران از روز شنبه ۱۶ دی ماه اعتصاب غذا کرده است.

وی در پیامی علت اعتصاب غذای خود را وضعیت وخیم هم بندی‌اش رضا شهابی و عدم رسیدگی به مرخصی درمانی‌اش عنوان کرده است:

دوستان عزیز

سه و نیم سال است که در جنایت زندگی می‌کنم، در اتاقی که زندگی می‌کنم چهار نفر را تا کنون اعدام کرده‌اند و کسانی بوده‌اند به بیمارستان منتقل نشده و اینجا فوت کردند و چندین تن نیز در بیمارستان بستری هستند.

رضا شهابی یکی از این زندانیان بیمار است، در زمان بازداشت ایشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحیه ستون فقرات احساس درد می‌کند و اگر معالجه نشود امکان فلج شدن هست. شهابی بعد از ماه‌ها نامه نگاری نتوانست مرخصی درمانی بگیرد و از ۲۰ روز پیش نیز دست به اعتصاب غذا زده است.

کسانی که اینجا (بند ۳۵۰) زندگی می‌کنند همگی از یک فاجعه دیگر در هراس‌اند.

دیگر ایستادن و تماشا کردن سخت است، و این وظیفه را در خود می‌بینم که این کارگر آذربایجانی را تنها نگذارم، او تنها در چارچوب قوانین داخلی به دنبال عدالت در شرایط کار بوده است و می‌دانم اگر شما هم در اینجا می‌بودید او را تنها نمی‌گذاشتید و من هم از امروز همراه با رضا شهابی دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

۱۶ دی ماه ۹۱ / سعید متین‌پور / زندان اوین

منبع: ساوالان سسی

 هرانا‎
سعید متین‌پور روزنامه نگار زنجانی و فعال مدنی آذربایجان در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواست مرخصی درمانیِ رضا
شهابی فعال کارگری و عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران از روز شنبه ۱۶ دی ماه اعتصاب غذا کرده است.

وی در پیامی علت اعتصاب غذای خود را وضعیت وخیم هم بندی‌اش رضا شهابی و عدم رسیدگی به مرخصی درمانی‌اش عنوان کرده است:

دوستان عزیز

سه و نیم سال است که در جنایت زندگی می‌کنم، در اتاقی که زندگی می‌کنم چهار نفر را تا کنون اعدام کرده‌اند و کسانی بوده‌اند به بیمارستان منتقل نشده و اینجا فوت کردند و چندین تن نیز در بیمارستان بستری هستند.

رضا شهابی یکی از این زندانیان بیمار است، در زمان بازداشت ایشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحیه ستون فقرات احساس درد می‌کند و اگر معالجه نشود امکان فلج شدن هست. شهابی بعد از ماه‌ها نامه نگاری نتوانست مرخصی درمانی بگیرد و از ۲۰ روز پیش نیز دست به اعتصاب غذا زده است.

کسانی که اینجا (بند ۳۵۰) زندگی می‌کنند همگی از یک فاجعه دیگر در هراس‌اند.

دیگر ایستادن و تماشا کردن سخت است، و این وظیفه را در خود می‌بینم که این کارگر آذربایجانی را تنها نگذارم، او تنها در چارچوب قوانین داخلی به دنبال عدالت در شرایط کار بوده است و می‌دانم اگر شما هم در اینجا می‌بودید او را تنها نمی‌گذاشتید و من هم از امروز همراه با رضا شهابی دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

۱۶ دی ماه ۹۱ / سعید متین‌پور / زندان اوین