صفحات

۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

بازداشت سه شهروند بهائی در مشهد

Photo: بازداشت سه شهروند بهائی در مشهد
 
 نیکا خلوصی، نوا خلوصی و مهسا مهدوی سه شهروند بهائی ساکن مشهد روز ۵ شهریورماه بازداشت شدند.

بنا بر گزارشات رسیده ماموران امنیتی روز چهارشنبه ۵ شهریورماه، ابتدا نیکا خلوصی را بازداشت کردند و سپس با مراجعه به منزل این شهروند بهائی اقدام به تفتیش منزل وی کردند. ماموران امنیتی نوا خلوصی، خواهر نیکا خلوصی را نیز بازداشت کردند. عصر همان روز نیز مهسا مهدوی شهروند ۱۹ ساله‌ی بهائی پس از تفتیش منزل بازداشت شد.

همچنین پدر نیکا و نوا خلوصی نیز چند سال پیش به دلیل اعتقاد به آئین بهائی بازداشت شده بود که ابتدا محکوم به اعدام شد ولی پس از چند سال تبرئه و آزاد شد.

جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی  

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi
نیکا خلوصی، نوا خلوصی و مهسا مهدوی سه شهروند بهائی ساکن مشهد روز ۵ شهریورماه بازداشت شدند.

ماموران امنیتی روز چهارشنبه ۵ شهریورماه، ابتدا نیکا خلوصی را بازداشت کردند و سپس با مراجعه ب

ه منزل این شهروند بهائی اقدام به تفتیش منزل وی کردند. ماموران امنیتی نوا خلوصی، خواهر نیکا خلوصی را نیز بازداشت کردند. عصر همان روز نیز مهسا مهدوی شهروند ۱۹ ساله‌ی بهائی پس از تفتیش منزل بازداشت شد.

همچنین پدر نیکا و نوا خلوصی نیز چند سال پیش به دلیل اعتقاد به آئین بهائی بازداشت شده بود که ابتدا محکوم به اعدام شد ولی پس از چند سال تبرئه و آزاد شد.

۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

محمد علی دادخواه برای گذراندن ۹ سال حبس به زندان اوین رفت

‏Photo: محمد علی دادخواه برای گذراندن ۹ سال حبس به زندان اوین رفت

Iranian Lawyer, Mohammad Ali Dadkhah, has been transferred to Evin prison to serve his 9 years of prison sentence

محمد علی دادخواه از وکلای شناخته شده حقوق بشری برای گذراندان دوران محکومیت خود به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

بنا به گزارش کلمه، محمدعلی دادخواه، که ‌پیش از این در تیر ماه سال ۹۰ از سوی شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال زندان، ده سال ممنوعیت از وکالت در دادگستری و همچنین به شلاق و چند فقره جزای نقدی محکوم شده‌ بود، امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

محمدعلی دادخواه از وکلای شناخته شده حقوق بشری ایران است که می‌توان از مهم‌ترین پرونده‌های وی، ‌به پرونده فعالان ملی مذهبی‌، پرونده عبدالفتاح سلطانی، پرونده دراویش گنابادی، پرونده سه تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، پرونده سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی در واقعه تحصن دانشجویی دانشگاه زنجان، پرونده کشیش محکوم به اعدام یوسف ندرخانی و … اشاره کرد.

وی هم چنین وکالت مردم در پرونده‌های ملی مانند آب گیری سد سیوند و برج جهان نمای اصفهان را نیز بر عهده داشته است.

دادخواه که پیش‌تر در سال ۸۱ و در جریان وکالت اعضای نهضت آزادی بازداشت شده بود، آخرین بار در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۸ به همراه ملیحه دادخواه، سارا صباغیان، بهاره دولو و امیر رئیسیان در دفتر کارش توسط پلیس امنیت بازداشت و دفتر او پلمپ شد.

در حال حاضر بیشتر اعضای برجسته کانون مدافعان حقوق بشر از جمله محمد سیف‌زاده، عبدالفتاح سلطانی، نسرین ستوده در زندان هستند و نرگس محمدی، نیز به تازگی به مرخصی آمده است.‏محمد علی دادخواه از وکلای شناخته شده حقوق بشری برای گذراندان دوران
محکومیت خود به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

  محمدعلی دادخواه، که ‌پیش از این در تیر ماه سال ۹۰ از سوی شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال زندان، ده سال ممنوعیت از وکالت در دادگستری و همچنین به شلاق و چند فقره جزای نقدی محکوم شده‌ بود، امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

محمدعلی دادخواه از وکلای شناخته شده حقوق بشری ایران است که می‌توان از مهم‌ترین پرونده‌های وی، ‌به پرونده فعالان ملی مذهبی‌، پرونده عبدالفتاح سلطانی، پرونده دراویش گنابادی، پرونده سه تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، پرونده سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی در واقعه تحصن دانشجویی دانشگاه زنجان، پرونده کشیش محکوم به اعدام یوسف ندرخانی و … اشاره کرد.

وی هم چنین وکالت مردم در پرونده‌های ملی مانند آب گیری سد سیوند و برج جهان نمای اصفهان را نیز بر عهده داشته است.

دادخواه که پیش‌تر در سال ۸۱ و در جریان وکالت اعضای نهضت آزادی بازداشت شده بود، آخرین بار در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۸ به همراه ملیحه دادخواه، سارا صباغیان، بهاره دولو و امیر رئیسیان در دفتر کارش توسط پلیس امنیت بازداشت و دفتر او پلمپ شد.

در حال حاضر بیشتر اعضای برجسته کانون مدافعان حقوق بشر از جمله محمد سیف‌زاده، عبدالفتاح سلطانی، نسرین ستوده در زندان هستند و نرگس محمدی، نیز به تازگی به مرخصی آمده است.

۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

نسرین ستوده نامزد جایزه ساخاروف به دلیل نوشتن لایحه دفاعیه روی دستمال کاغذی از ملاقات حضوری محروم است.

نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر زندانی در حالی این هفته نامزد دریافت جایزه معتبر حقوق بشر “ساخاروف” شد که به دلیل نوشتن لایحه دفاعیه اش روی دستمال کاغذی از ملاقات حضوری محروم شده است.

همسر نسرین ستوده در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که خانم ستوده به مدت سه ماه است که از ملاقات با دو فرزند خردسالش محروم است و از یکسال گذشته اجازه ملاقات با مادر و برادرش را حتی به شکل کابینی نداشته است.
 

۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

پیمان عارف

‏Photo: پیمان عارف: 

آقای اسماعیلی، ریاست سازمان زندانهای قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران؛
سلام علیکم
بدین وسیله اینجانب پیمان عارف، فرزند جلیل اعلام میدارم که در سال 1378 به مدت 7 روز، در سال 1381 به مدت 16 روز، در سال 1382 به مدت 59 روز ، در سال 1388 به مدت 90 روز و در سال 1390 به مدت 12 روز به ترتیب در بازداشتگاههای سپاه تبریز، 209 زندان اوین، 2-الف سپاه در زندان اوین، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی (بازداشتگاه سئول) و باز بند 209 زندان اوین، به صورت "انفرادی" محبوس بوده ام!
از شما ممنون خواهم شد اگر منظورتان از این جمله که "در زندانهای ایران انفرادی نداریم" را بیشتر توضیح دهید!


برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏
آقای اسماعیلی، ریاست سازمان زندانهای قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران؛
سلام علیکم
بدین وسیله اینجانب پیمان عارف، فرزند جلیل اعلام میدارم که در سال 1378 به مدت 7 روز، در سال 1381 به مدت 16 روز، در سال 1382 به مدت 59 روز ، در سال
1388 به مدت 90 روز و در سال 1390 به مدت 12 روز به ترتیب در بازداشتگاههای سپاه تبریز، 209 زندان اوین، 2-الف سپاه در زندان اوین، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی (بازداشتگاه سئول) و باز بند 209 زندان اوین، به صورت "انفرادی" محبوس بوده ام!
از شما ممنون خواهم شد اگر منظورتان از این جمله که "در زندانهای ایران انفرادی نداریم" را بیشتر توضیح دهید!



Ahmadinejad in the United Nations!

‏Photo: شيوا محبوبى : حضور احمدى نژاد در نشست مجمع عمومى سازمان ملل

ترجمه فارسى اطلاعيه 
تاريخ: ٢٥ سپتامبر ٢٠١٢

احمدى نژاد بار ديگر در نشست مجمع عمومى سازمان ملل شركت ميكند. احمدى نژاد در راس يكى از رسواترين و بيرحم ترين رژيمهاى قرن ٢١ قرار دارد. گزارشات فراوانى در رابطه با جزئيات جنايات رژيم عليه مردم ايران منتشر شده است; يكى از اين گزارشات از سوى احمد شهيد گزارشگر ویژه امور حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران تهيه شده است كه رژيم به وى حتى اجازه ورود به ايران را نداده است.

احمدى نژاد و رژيمش دستور ربودن, شكنجه و اعدام هزاران نفر از مردم ايران را داده اند. آيا اين دليل كافى براى اخراج رژيم از مجامع بين المللى نيست؟ به نظر ميايد كه از نظر سازمان ملل كه احمدى نژاد و دارو دسته رذيل و جنايتكارش را دعوت كرده است اين دليل كافى نيست.

اجازه دادن به احمدى نژاد و همدستاننش براى حضور در نشست سازمان ملل و ساير نشستهاى سازمانهاى جهانى به معنى رسميت دادن به رژيمى است كه از سوى مردم ايران و ميليونها نفر در سطح جهان مشروعيت ندارد. اگر هيتلر در قدرت بود ايا به او اجازه داده ميشد كه تحت عنوان ديالوگ كردن با او در نشست سازمان ملل حضور يابد؟ چه ديالوگى با يك ديكتاتور كه دستهايش به خون آلوده است ميتواند وجود داشته باشد؟ رژيم اسلامى يك ماشين كشتار بوده كه بيش از سه دهه است دست به كشتن انسانها زده است.

من از جانب هزاران زندانى سياسي و خانواده هايشان دعوت سازمان ملل از احمدي نژاد براى شركت در نشست سالانه را محكوم ميكنم. رژيم اسلامى بايد از تمامى مجامع بين المللى اخراج گردد. احمدى نژاد و سران رژيم بايد دستگير و به جرم ٣٣ سال جنايت عليه بشريت محاكمه شوند.

سازمان ملل به عمد مبارزه مردم ايران عليه رژيم كه براى آزدى و برابرى ميباشد را مورد اغماض قرار داده است. 

من از طرف كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى در ايران از تمامى آزاديخواهان دعوت ميكنم كه با ارسال نامه به بن كى مون , دبيركل سازمان ملل به حضور احمدي نژاد در نشست عمومى سازمان ملل اعتراض نمايند.

شيوا محبوبى
سخنگوى كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى در ايران

متن نامه انگليسى

Date: 25 September 2012

Ahmadinejad in the United Nations!

Once again Ahmadi Nejad is attending the General Assembly meeting of the U.N. Ahmadinejad is the head of the most notorious and tyrannical regime in the 21st century. Reports after reports have been put together on the details of the crime committed by the Islamic regime in Iran. This includes a report by Ahmad Shahid, United Nations Special Rapporteur for Human Rights in Iran, who has not even been allowed into Iran by the regime. Ahmadinejad and his regime have ordered kidnapping, torturing and executing thousands of people in Iran. Is this a good enough reason to isolate this regime, and to expel leaders of the Islamic regime of Iran from the international communities? Not, according to United Nations' invitation to Ahmadinejad and his team of thugs and criminals.

Allowing Ahmadinejad and other statesmen from the Islamic regime to attend the U.N. assemblies, and any other international gatherings for that matter, is legitimising a criminal regime which has no legitimacy for people in Iran and millions of people around the world. If Hitler was in power, would U.N. allowed him to attend their General Assembly to have a dialog with him? What type of dialog can one have with a dictator which has blood on his hands? The Islamic regime has been a killing machine for more than three decades. 

On behalf of thousands of political prisoners and their families in Iran, I condemn the invitation of Ahmadinejad by U.N. to attend the General Assembly meeting. Islamic regime of Iran must be expelled from all international assemblies and organisations. Ahmadinejad and heads of states of the Islamic regime must be arrested and put on trial for committing crimes against humanity in Iran for the last 33 years.

U.N. has been deliberately ignoring the will of the people in Iran who have been struggling against this regime for freedom and equality. 

On behalf of Campaign to Free Political Prisoners in Iran (CFPPI) I urge all concerned individuals and organisations, to show their strongest condemnation by writing to Ban Ki-moon, Secretary-General for inviting Ahmadinejad to General Assembly of the U.N.

Shiva Mahbobi
CFPPI-Spokesperson‏
Date: 25 September 2012

Ahmadinejad in the United Nations!

Once again Ahmadi Nejad is attending the General Assembly meeting of the U.N. Ahmadinejad is the head of the most notorious and tyrannical regime in the 21st century. Reports after reports have been put together on the details of the crime committed by the Islamic regime in Iran. This includes a report by Ahmad Shahid, United Nations Special Rapporteur for Human Rights in Iran,Ahmadinejad in the United Nations! who has not even been allowed into Iran by the regime. Ahmadinejad and his regime have ordered kidnapping, torturing and executing thousands of people in Iran. Is this a good enough reason to isolate this regime, and to expel leaders of the Islamic regime of Iran from the international communities? Not, according to United Nations' invitation to Ahmadinejad and his team of thugs and criminals.

Allowing Ahmadinejad and other statesmen from the Islamic regime to attend the U.N. assemblies, and any other international gatherings for that matter, is legitimising a criminal regime which has no legitimacy for people in Iran and millions of people around the world. If Hitler was in power, would U.N. allowed him to attend their General Assembly to have a dialog with him? What type of dialog can one have with a dictator which has blood on his hands? The Islamic regime has been a killing machine for more than three decades.

On behalf of thousands of political prisoners and their families in Iran, I condemn the invitation of Ahmadinejad by U.N. to attend the General Assembly meeting. Islamic regime of Iran must be expelled from all international assemblies and organisations. Ahmadinejad and heads of states of the Islamic regime must be arrested and put on trial for committing crimes against humanity in Iran for the last 33 years.

U.N. has been deliberately ignoring the will of the people in Iran who have been struggling against this regime for freedom and equality.

On behalf of Campaign to Free Political Prisoners in Iran (CFPPI) I urge all concerned individuals and organisations, to show their strongest condemnation by writing to Ban Ki-moon, Secretary-General for inviting Ahmadinejad to General Assembly of the U.N.

Shiva Mahbobi
CFPPI-Spokesperson


۱۳۹۱ مهر ۴, سه‌شنبه

وضعیت وخیم جسمی غلامرضا خسروی،زندانی سیاسی محکوم به اعدام

‏Photo: وضعیت وخیم جسمی غلامرضا خسروی،زندانی سیاسی محکوم به اعدام

غلامرضا خسروی سوادجانی که از ناراحتی شدید ستون فقرات رنج میبرد بدلیل داشتن حکم اعدام از درمان مناسب محروم است.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، غلامرضا خسروی سوادجانی زندانی سیاسی که بدلیل کمک به یکی از شبکه های تلویزیونی خارج از کشور به اعدام محکوم شده است، باوجودی که از کمردردهای شدید رنج میبرد از امکان دسترسی به پزشک متخصص محروم میباشد.

این زندانی سیاسی که بدلیل رفتارهای خشونت آمیز مامورین در حین بازداشت و فشاری که به ستون فقراتشان وارد شده از درد شدید کمر و دیسکوپاتی رنج میبرد و بدلیل نبود پزشک متخصص در زندان باید در بیمارستانی خارج از زندان تحت مداوا قرار گیرند که این مهم نیز بدلیل نوع حکم این زندانی سیاسی تاکنون صورت نگرفته است.

غلامرضا خسروی سوادجانی از زندانیان سیاسی دهه‌ ۶۰ می‌باشد که در سال ۸۶ با شکایت اداره‌ اطلاعات رفسنجان بازداشت شد و در یک روند پیچیده‌ی قضایی پس از صدور حکم شش سال حبس تعزیری، در دادگاهی دیگر و بر اساس شکایت وزارت دفاع به اتهام محاربه از طریق همکاری موثر با سازمان مجاهدین خلق مجددا محاکمه و به اعدام محکوم شده است.


برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏  غلامرضا خسروی سوادجانی زندانی سیاسی که بدلیل کمک به یکی از شبکه های تلویزیونی خارج از کشور به اعدام محکوم شده است، باوجودی که از کمردردهای شدید رنج میبرد از امکان دسترسی به پزشک متخصص محروم میباشد.

غلامرضا خسروی سوادجانی که از ناراحتی شدید ستون فقرات رنج میبرد بدلیل داشتن حکم اعدام از درمان مناسب محروم است.

این زندانی سیاسی که بدلیل رفتارهای خشونت آمیز مامورین در حین بازداشت و فشاری که به ستون فقراتشان وارد شده از درد شدید کمر و دیسکوپاتی رنج میبرد و بدلیل نبود پزشک متخصص در زندان باید در بیمارستانی خارج از زندان تحت مداوا قرار گیرند که این مهم نیز بدلیل نوع حکم این زندانی سیاسی تاکنون صورت نگرفته است.

غلامرضا خسروی سوادجانی از زندانیان سیاسی دهه‌ ۶۰ می‌باشد که در سال ۸۶ با شکایت اداره‌ اطلاعات رفسنجان بازداشت شد و در یک روند پیچیده‌ی قضایی پس از صدور حکم شش سال حبس تعزیری، در دادگاهی دیگر و بر اساس شکایت وزارت دفاع به اتهام محاربه از طریق همکاری موثر با سازمان مجاهدین خلق مجددا محاکمه و به اعدام محکوم شده است.

۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه

حسین رونقی به زندان اوین منتقل شد

Photo: حسین رونقی به زندان اوین منتقل شد

حسین رونقی ملکی که در حین مرخصی درمانی خود در کمپ سرند مجددا بازداشت شده بود به زندان اوین منتقل شد.

 شب گذشته حسین رونقی ملکی از زندان تبریز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل گردید.

حسین رونقی ملکی ۱ شهریور ماه سال جاری زمانی که برای امداد به مردم زلزله زده آذربایجان شرقی به آن منطقه سفر کرده بود، به همراه ۳۴ امدادگر دیگر بازداشت شد.

حسین رونقی ملکی در هنگام بازداشت در مرخصی استعلاجی بسر می‌برد و در این مدت نیز گزارشات مختلفی از وضعیت جسمی وی منتشر گردید که باعث نگرانی محافل حقوق بشری شد.

گفتنی است، حسین رونقی ملکی باید باقی مراحل درمان کلیه‌های خود را در بیمارستانی مجهز سپری کند و در صورت ممانعت مسئولین خطر از دست دادن هر دو کلیه وی را تهدید می‌کند.
هرانا 

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi
حسین رونقی ملکی که در حین مرخصی درمانی خود در کمپ سرند مجددا بازداشت شده بود به زندان اوین منتقل شد.

شب گذشته حسین رونقی ملکی از زندان تبریز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل گردید.

حسین رونقی ملکی ۱ شهریور ماه سال جاری زمانی که برای امداد به مردم زلزله زده آذربایجان شرقی به آن منطقه سفر کرده بود، به همراه ۳۴ امدادگر دیگر بازداشت شد.

حسین رونقی ملکی در هنگام بازداشت در مرخصی استعلاجی بسر می‌برد و در این مدت نیز گزارشات مختلفی از وضعیت جسمی وی منتشر گردید که باعث نگرانی محافل حقوق بشری شد.

گفتنی است، حسین رونقی ملکی باید باقی مراحل درمان کلیه‌های خود را در بیمارستانی مجهز سپری کند و در صورت ممانعت مسئولین خطر از دست دادن هر دو کلیه وی را تهدید می‌کند.

مرحله دوم دادگاه جمهوری اسلامی ایران برگزار می شود لاهه ٢٥ تا ٢٧ اکتبر ٢٠١٢


” کشتار زندانيان سياسي ايران در دهه شصت: در جستجوي عدالت و دادخواهی”

فراخوان کمک مالی برای تامین هزینه های مرحله دوم دادگاه

به دنبال برگزاری موفقیت آمیز مرحله اول دادگاه جمهوری اسلامی ایران در لندن، مرحله دوم دادگاه ایران تریبونال، به مدت سه روز از ٢٥ تا ٢٧ اکتبر ٢٠۱٢ در شهر لاهه برگزار می شود. مرحله اول دادگاه با تمامی سختی های کار و مشکلات مالی، بعد از پنچ سال فعالیت مداوم جمع وسیعی از خانواده های جان باخته گان و زندانیان سیاسی دهه شصت و همکاری و پشتیبانی جمعی از فعالان عرصه های سیاسی و اجتماعی و حقوقی و پشتیبانی مادی و معنوی توده های بیشمار مردم، به اجرا در آمد.

این دادگاه، با برگزاری مرحله اول، فصل مهم و جدیدی در تاریخ مبارزات مردم ایران علیه بیدادگری و جنایت های رژیم جمهوری اسلامی گشود، که برای همیشه در تاریخ ماندگار و الگوئی مردمی برای توده های مردم رنج کشیده و ستمدیده در سایر مناطق جهان و نسل های آینده خواهد بود. این دادگاه مردمی، به بشریت زخم خورده و فرودست تعلق دارد و به آن آموخت که می توان با اتکاه به توان و نیروی جمعی اش هرحکومت جنایت کار و ستمگری را تا تعیین تکلیف نهائی با آن به چالش کشید و پرونده جنایات اش را در پیشگاه افکار عمومی و تاریخ بگشاید و به آن رسیدگی کند.

برای اولین بار در تاریخ، مردمی ظلم دیده و ستم دیده، با دست خالی و تنها با اتکا به انگیزه و تلاش جمعی اش، فصلی از مبارزه را به اجرا در آورد که در نوع خود بی نظیر است.

دادگاه مرحله دوم، ترکیبی خواهد بود از یک تیم ٦ تا ٨ نفره از سرشناس ترین قضات و حقوقدانان و شخصیت های مستقل و برجسته جهانی از ٦ تا ٨ کشور، یک تیم دادستانی متشکل از ٧ حقوقدان ایرانی و غیرایرانی و ۱٨ تا ٢٠ شاهد با ترکیبی از زندانیان سیاسی و خانواده ها و کارشناسان حقوقی و شاهدان عینی. یکی از اسناد رسمی مرحله دو دادگاه، گزارش کمیسیون حقیقت یاب خواهد بود.

فعالیت برای برگزاری مرحله دوم دادگاه را در شرایطی آغاز می کنیم که هنوز بخش هائی از کارهای مرحله اول مانند مستند سازی و انتشار تصویری شهادت ها و چاپ گزارش کمیسیون حقیقت یاب، به دلیل فقدان منابع مالی ناتمام مانده است. اگر به این مجموعه هزینه های مرحله دوم دادگاه را که بالغ بر هفتاد هزار یورو برآورد شده است، اضافه کنیم، کارزار ایران تریبونال در حال حاضر با مشکل تامین هزینه های مالی مرحله دوم دادگاه به مبلع چهل و پنچ هزار یورو مواجه است.

هزینه های مرحله اول دادگاه و هزینه های فعالیت های پیش از آن، از کمک های مالی مردمی و از سوی فعالان و همگامان کارزار تامین شده است.

کارزار ایران تریبونال، برای تامین هزینه های مرحله دوم دادگاه و کارهای نیمه تمام مرحله اول بازهم به کمک های مردمی نیاز دارد. از این رو، کارزار از مردم می خواهد با اهدای کمک های مالی به موفقیت این دادگاه مردمی تاریخی یاری رسانند. این دادگاه تاریخی متعلق به مردم ایران، به ویژه خانواده هائی است که جمهوری اسلامی عزیزان شان را در دهه شصت، قبل و بعد از آن در زندان ها به جوخه مرگ سپرده است.

براي حضور درمرحله دوم دادگاه، ثبت نام ضروري است. علاقه مندان به شرکت در مرحله دوم دادگاه که قرار است به به مدت سه روز از ٢٥ تا ٢٧ اکتبر ٢٠۱٢ در شهر لاهه برگزارش شود، از طريق تماس با آدرس ایمیل زیر، با ذکر نام و نام خانوادگی ثبت نام نمایند.

کارزار ایران تریبونال به درخواست هائی که بعد از دهم اکتبر٢٠۱٢ صورت گیرد ترتیب اثر نخواهد. ورود به سالن دادگاه با کارت شناسائی ممکن خواهد بود. آدرس محل دادگاه متعاقبا در وب سایت ایران تریبونال منتشر خواهد شد.


info@irantribunal.com

انتقال دو زندانی سیاسی به سلول‌های انفرادی زندان سنندج

‏Photo: انتقال دو زندانی سیاسی به سلول‌های انفرادی زندان سنندج

 دو زندانی محبوس در زندان سنندج به دستور مسئولین این زندان به سلول انفرادی منتقل شدند.

بنا به گزارش تارنمای موکریان، روز دوشنبه ۲۷ شهریورماه دو زندانی محبوس در زندان مرکزی سنندج به نام‌های فرهاد لاهوریان و حسام صلواتی به دستور مسئولین زندان سنندج به قرنطینه این زندان منتقل شدند.

گفته می‌شود علت انتقال لاهوریان و صلواتی به سلول انفرادی، اعتراض به اِعمال تبعیض در استفاده از تلفن همگانی در زندان بوده است.

یادآور می‌گردد که این دوشهروند به اتهام امنیتی و همکاری با احزاب مخالف، در زندان بسر می‌برند.‏
دو زندانی محبوس در زندان سنندج به دستور مسئولین این زندان به سلول انفرادی منتقل شدند.

  روز دوشنبه ۲۷ شهریورماه دو زندانی محبوس در زندان مرکزی سنندج به نا
م‌های فرهاد لاهوریان و حسام صلواتی به دستور مسئولین زندان سنندج به قرنطینه این زندان منتقل شدند.

  علت انتقال لاهوریان و صلواتی به سلول انفرادی، اعتراض به اِعمال تبعیض در استفاده از تلفن همگانی در زندان بوده است.

یادآور می‌گردد که این دوشهروند به اتهام امنیتی و همکاری با احزاب مخالف، در زندان بسر می‌برند.

اسماعیل سلمان‌پور بازداشت شد

‏Photo: اسماعیل سلمان‌پور بازداشت شد

 اسماعیل سلمان‌پور دانشجوی محروم از تحصیل که در تاریخ ۲۲ شهریور ماه از بند ۲۴۰ زندان اوین آزاد شده بود، مجددا بازداشت شد.

اسماعیل سلمان‌پور دانشجویی اخراجی امیر کبیر رشته عمران پس از احضار تلفنی مامورین وزارت اطلاعات به بهانه تکمیل مدارک، خود را به دادسرای مقدس زندان اوین معرفی نمود و بازداشت شد.

اسماعیل سلمان‌پور از امداد گران بازداشت شده کمپ سرند بود و با تامین قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی در تاریخ ۲۲ شهریورماه از بند ۲۴۰ زندان اوین آزاد شده بود.

مامورین وزارت اطلاعات از دوروز پیش طی تماسهای تلفنی وی را به دادسرای مقدس واقع در زندان اوین احضار کرده بودند.

یکی از نزدیکان اسماعیل سلمان‌پور به گزارشگر هرانا گفت: "مسئولین دو روز به خانواده اسماعیل وقت داده‌اند تا ۶۰ میلیون تومان دیگر وثیقه برای وی تهیه کنند."

گفتنی است، در تاریخ ۱ شهریور ماه ۳۵ نفر از امدادگران داوطلب که جهت کمک به زلزله‌زدگان به مناطق زلزه‌زده رفته بودند، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

اسماعیل سلمان‌پور پیش‌تر بدلیل فعالیتهای دانشجویی به ۶ ماه زندان تعزیری و ۵ سال زندان تعلیقی محکوم شده بود که این حکم فعلا در دادگاه تجدید نظر می‌باشد.
هرانا

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏
اسماعیل سلمان‌پور دانشجوی محروم از تحصیل که در تاریخ ۲۲ شهریور ماه از بند ۲۴۰ زندان اوین آزاد شده بود، مجددا بازداشت شد.

اسماعیل سلمان‌پور دانشجویی اخراجی امیر کبیر رشته عمران پس از احضار تلفنی مامورین وزارت ...
اطلاعات به بهانه تکمیل مدارک، خود را به دادسرای مقدس زندان اوین معرفی نمود و بازداشت شد.

اسماعیل سلمان‌پور از امداد گران بازداشت شده کمپ سرند بود و با تامین قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی در تاریخ ۲۲ شهریورماه از بند ۲۴۰ زندان اوین آزاد شده بود.

مامورین وزارت اطلاعات از دوروز پیش طی تماسهای تلفنی وی را به دادسرای مقدس واقع در زندان اوین احضار کرده بودند.

یکی از نزدیکان اسماعیل سلمان‌پورگفت: "مسئولین دو روز به خانواده اسماعیل وقت داده‌اند تا ۶۰ میلیون تومان دیگر وثیقه برای وی تهیه کنند."

گفتنی است، در تاریخ ۱ شهریور ماه ۳۵ نفر از امدادگران داوطلب که جهت کمک به زلزله‌زدگان به مناطق زلزه‌زده رفته بودند، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

اسماعیل سلمان‌پور پیش‌تر بدلیل فعالیتهای دانشجویی به ۶ ماه زندان تعزیری و ۵ سال زندان تعلیقی محکوم شده بود که این حکم فعلا در دادگاه تجدید نظر می‌باشد.

 


۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

اعتصاب غذای زندانی سیاسی، ایرج محمدی در آستانه آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل

‏Photo: اعتصاب غذای زندانی سیاسی، ایرج محمدی در آستانه آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل

با احترام ،
به استحضار می رساند که اینجانب زندانی ایرج محمدی فرزند محمد به جرم انتسابی ارتباط با نهادهای خارجی به مدت ۱۰ سال  تبعید در زندان زاهدان محکوم گردیده ام در حالی که بنده کاملا بی گناه بوده 
و حکم صادره بر خلاف موازین قانونی و حقوقی صادر گردیده است .

و اکنون در زندان زاهدان تحمل حبس می نمایم و متاسفانه در زندان زاهدان از کلیه حق و حقوق که برای یک   زندانی تعریف شده محروم بوده و با توجه به اینکه بیمار می باشم

هیچ اقدامی در جهت اعزام بنده به پزشک متخصص صورت نمی گیرد 
و از طرفی به علت دوری مسافت از محل اقامتم تا زاهدان و فقر مالی خانواده ام از ملاقات با اعضای خانواده ام نیز محروم بوده  و زندگیم در حال متلاشی شدن می باشد

و چندین مرتبه در مورد مشکلات فوق با مقامات جمهوری اسلامی مکاتبه نموده که متاسفانه هیچ جوابی دریافت نکرده ام .

لذا به همین دلیل از تاریخ شروع نشست مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در اعتراض به نقض حقوقم اعتصاب غذا می نمایم تا شاید صدای مظلومیتم به گوش ملتهای آزاده دنیا برسد

و از شما نمایندگان محترم کشورهای جهان خواستار بنابه وظیفه انسانی خود ضمن محکومیت این عمل غیر انسانی، آزادی و رفع تبعید ما را از مقامات جمهوری اسلامی ایران تقاضا نمایید.

امضا
زندانی ایرج محمدی
مهر ۱۳۹۱
گزارش فوق  به سازمانهای زیر ارسال  گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏
با احترام ،
به استحضار می رساند که اینجانب زندانی ایرج محمدی فرزند محمد به جرم انتسابی ارتباط با نهادهای خارجی به مدت ۱۰ سال تبعید در زندان زاهدان محکوم گردید

ه ام در حالی که بنده کاملا بی گناه بوده
و حکم صادره بر خلاف موازین قانونی و حقوقی صادر گردیده است .

و اکنون در زندان زاهدان تحمل حبس می نمایم و متاسفانه در زندان زاهدان از کلیه حق و حقوق که برای یک زندانی تعریف شده محروم بوده و با توجه به اینکه بیمار می باشم

هیچ اقدامی در جهت اعزام بنده به پزشک متخصص صورت نمی گیرد
و از طرفی به علت دوری مسافت از محل اقامتم تا زاهدان و فقر مالی خانواده ام از ملاقات با اعضای خانواده ام نیز محروم بوده و زندگیم در حال متلاشی شدن می باشد

و چندین مرتبه در مورد مشکلات فوق با مقامات جمهوری اسلامی مکاتبه نموده که متاسفانه هیچ جوابی دریافت نکرده ام .

لذا به همین دلیل از تاریخ شروع نشست مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در اعتراض به نقض حقوقم اعتصاب غذا می نمایم تا شاید صدای مظلومیتم به گوش ملتهای آزاده دنیا برسد

و از شما نمایندگان محترم کشورهای جهان خواستار بنابه وظیفه انسانی خود ضمن محکومیت این عمل غیر انسانی، آزادی و رفع تبعید ما را از مقامات جمهوری اسلامی ایران تقاضا نمایید.

امضا
زندانی ایرج محمدی
مهر ۱۳۹۱

۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

کانون وبلاگ نویسان ایران،نویسنده وبلاگ گامرون (شایگان اسفندیاری) را زندانی سیاسی می داند و خواستار برگزاری دادگاه علنی است

بیش از یک سال از آخرین نوشته شایگان اسفندیاری می گذرد. یکسال پیش منابع خبری داخل کشور گزارش دادند که «شایگان اسفندیاری» نویسنده وبلاگ گامرون دستگیر شده است و. در روز پنج شنه سی ام شهریور نیز، اکانت فیسبوک شایگان اسفندیاری، کامنتی را گذاشت که به صورت مشخص، با تفکر همیشگی او متفاوت است.
با توجه به شواهد و قرائن، نویسنده وبلاگ گامرون دستگیر شده است و کانون وبلاگ نویسان ایران، به مسئولین جمهوری اسلامی یادآور می شود که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نویسنده فوق، یک زندانی سیاسی است.
اصل ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت اشعار می دارد که:
«رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت می گیرد»
دستگیری محرمانه، محاکمه غیر علنی و جلوگیری از اطلاع رسانی درباره نویسنده فوق، نقض آشکار ساده ترین مرام های های اخلاقی، نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر و همینطور قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
به نمایندگی از تمامی وبلاگ نویسان آزاده ایرانی، کانون وبلاگ نویسان ایران، ضمن یادآوری اصل ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواستار آزادی فوری او به قید وثیقه و محاکمه او در دادگاه مستقل و علنی و با حضور هییت منصفه است.

ارجاع پرونده حمیدرضا مسیبیان به دادگاه انقلاب تبریز

Photo: ارجاع پرونده حمیدرضا مسیبیان به دادگاه انقلاب تبریز



پرونده‌ فعال مدنی حمید رضا مسیبیان از فعالان مدنی بازداشت شده در مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی به شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز ارجاع شده است.



بنا به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، دادگاه انقلاب تبریز علاوه بر اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت"‌،‌تبلیغ علیه نظام‌، تمرد از دستور پلیس و توزیع مواد غذایی آلوده، دو اتهام اختصاصی دیگر را نیز به مسیبیان تفهیم کرده است.



به گفته‌ی یک منبع مطلع، عضویت در حزب ملت ایران و اهانت به رهبری از طریق یک پست فیسبوکی تگ شده در صفحه وی از دیگر موارد اتهامی این فعال مدنی عنوان شده است.





این فعال مدنی و پژوهشگر تاریخ، چند روز پیش به همراه ده‌ها فعال مدنی دیگر در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی بازداشت شد.



پیشتر وب‌سایت جرس اعلام کرده بود، مقام‌های امنیتی و سیاسی در ایران اتهام فعالان مدنی را "توزیع مواد غذایی فاسد" و "همکاری با رسانه های خارجی" عنوان کرده‌اند.



این اتهامات در حالی است که این گروه داوطلب علاوه بر توزیع مواد مورد نیاز زلزله زدگان، نسبت به احداث امکانات بهداشتی موقت در این مناطق نیز اقدام‌هایی را انجام داده‌اند.



حمید رضا مسیبیان، دانش آموخته مهندسی عمران و پژوهشگر تاریخ است که پیش از این هم در سال 1389 بازداشت شده بود.



از این فعال مدنی و پژوهشگر تا به حال کتاب‌هایی با موضوع نهضت ملی ایران و ملی شدن صنعت نفت ایران منتشر شده است. مسیبیان به تازگی پژوهش خود در باره‌ی مناطق جدا شده از ایران را نیز روانه بازار کتاب کرده است.



برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.facebook.com/zendani.siasiپرونده‌ فعال مدنی حمید رضا مسیبیان از فعالان مدنی بازداشت شده در مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی به شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز ارجاع شده است.

انقلاب تبریز علاوه بر اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت"‌،‌تبلیغ علیه نظام‌، تمرد از دستور پلیس و توزیع مواد غذایی آلوده، دو اتهام اختصاصی دیگر را نیز به مسیبیان تفهیم کرده است.

به گفته‌ی یک منبع مطلع، عضویت در حزب ملت ایران و اهانت به رهبری از طریق یک پست فیسبوکی تگ شده در صفحه وی از دیگر موارد اتهامی این فعال مدنی عنوان شده است.


این فعال مدنی و پژوهشگر تاریخ، چند روز پیش به همراه ده‌ها فعال مدنی دیگر در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی بازداشت شد.

  مقام‌های امنیتی و سیاسی در ایران اتهام فعالان مدنی را "توزیع مواد غذایی فاسد" و "همکاری با رسانه های خارجی" عنوان کرده‌اند.

این اتهامات در حالی است که این گروه داوطلب علاوه بر توزیع مواد مورد نیاز زلزله زدگان، نسبت به احداث امکانات بهداشتی موقت در این مناطق نیز اقدام‌هایی را انجام داده‌اند.

حمید رضا مسیبیان، دانش آموخته مهندسی عمران و پژوهشگر تاریخ است که پیش از این هم در سال 1389 بازداشت شده بود.

از این فعال مدنی و پژوهشگر تا به حال کتاب‌هایی با موضوع نهضت ملی ایران و ملی شدن صنعت نفت ایران منتشر شده است. مسیبیان به تازگی پژوهش خود در باره‌ی مناطق جدا شده از ایران را نیز روانه بازار کتاب کرده است.

۱۳۹۱ شهریور ۲۹, چهارشنبه

نامه کیوان صمیمی به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل؛ درخواست پیگیری وضعیت وخیم محمد نظری

نگاره: نامه کیوان صمیمی به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل؛ درخواست پیگیری وضعیت وخیم محمد نظری


کیوان صمیمی در نامه ای از بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، خواهان پیگیری وضعیت محمد نظری زندانی دیگر این بند شد.

به گزارش کلمه، کیوان صمیمی، رئیس زندانی انجمن حقوق شهروندی، طی نامه ای به «ناوی پیلای» کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از وی خواست اقدامات بشردوستانه دیپلماتیک یا رسانه ای فوری خود را برای نجات یک زندانی زندان رجایی شهر با نام محمد نظری انجام دهد.

محمد نظری که به اتهام هواداری از حزب دمکراتیک کردستان بیش از ۱۹ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می برد، از ۲۰ روز پیش با دوختن دهان خود، دست به اعتصاب غذا زده است. اما هیچ یک از مقامات قضایی و امنیتی تاکنون برای رسیدگی به وضعیت وی به زندان مراجعه نکرده اند.

اکنون کیوان صمیمی که هم بندی اوست، درباره وضعیت ناگوار وی به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نامه نوشته است. این روزنامه نگار زندانی در نامه خود آورده است: به اطلاع شما می رساند که من و سایر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از نزدیک شاهد وضع رو به وخامت این زندانی مظلوم هستیم و از شما درخواست داریم تا پیش از آنکه اتفاق ناگواری بیافتد اقدامات عاجل بشردوستانه خود را مبذول فرمایید.

کیوان صمیمی که خود به ۵ سال حبس محکوم شده است، همچنین از تمامی فعالان حقوق بشر و اصحاب رسانه خواسته است تا قبل از اینکه اتفاق ناگواری بیافتد، هر اقدامی که بتواند صدای این زندانی را به گوش مسئولان قضایی و امنیتی برساند انجام دهند.

محمد نظری که برادر خود را در جنگ تحمیلی از دست داده است، به مانند بسیاری دیگر از فعالان کرد و صدها زندانی سیاسی و امنیتی دیگر بدون هیچ حکم قضایی، در زندان رجایی شهر دوران تبعید غیرقانونی خود را می گذراند.


برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏کیوان صمیمی در نامه ای از بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، خواهان پیگیری وضعیت محمد نظری زندانی دیگر این بند شد.
کیوان صمیمی، رئیس زندانی انجمن حقوق شهروندی، طی نامه ای به «ناوی پیلای» کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از وی خواست اقدامات بشردوستانه دیپلماتیک یا رسانه ای فوری خود را برای نجات یک زندانی زندان رجایی شهر با نام محمد نظری انجام دهد.

محمد نظری که به اتهام هواداری از حزب دمکراتیک کردستان بیش از ۱۹ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می برد، از ۲۰ روز پیش با دوختن دهان خود، دست به اعتصاب غذا زده است. اما هیچ یک از مقامات قضایی و امنیتی تاکنون برای رسیدگی به وضعیت وی به زندان مراجعه نکرده اند.

اکنون کیوان صمیمی که هم بندی اوست، درباره وضعیت ناگوار وی به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نامه نوشته است. این روزنامه نگار زندانی در نامه خود آورده است: به اطلاع شما می رساند که من و سایر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از نزدیک شاهد وضع رو به وخامت این زندانی مظلوم هستیم و از شما درخواست داریم تا پیش از آنکه اتفاق ناگواری بیافتد اقدامات عاجل بشردوستانه خود را مبذول فرمایید.

کیوان صمیمی که خود به ۵ سال حبس محکوم شده است، همچنین از تمامی فعالان حقوق بشر و اصحاب رسانه خواسته است تا قبل از اینکه اتفاق ناگواری بیافتد، هر اقدامی که بتواند صدای این زندانی را به گوش مسئولان قضایی و امنیتی برساند انجام دهند.

محمد نظری که برادر خود را در جنگ تحمیلی از دست داده است، به مانند بسیاری دیگر از فعالان کرد و صدها زندانی سیاسی و امنیتی دیگر بدون هیچ حکم قضایی، در زندان رجایی شهر دوران تبعید غیرقانونی خود را می گذراند.


اجرای حکم حبس دو شهروند بهایی ساکن مشهد

نگاره: اجرای حکم حبس دو شهروند بهایی ساکن مشهد

دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نام‌های «نورا نبیل‌زاده» و «سونیا احمدی» جهت اجرای حکم حبس بازداشت شدند.

 این دو شهروند بهایی که پیش‌تر از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند صبح روز شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۱ پس از احضار و معرفی خود به دایره اجرای احکام مشهد، بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند.

قابل ذکر است دوشهروند بهایی فوق الذکر طبق حکم دادگاه بدوی به اتهام تبلیغ به نفع آیین بهایی و عضویت در جامعه بهایی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده که حکم مزبور در دادگاه تایید شد.

یاداوری می‌شود در حال حاضر بجز دو شهروند مذکور، سه شهروند زن بهایی دیگر به نامهای رزیتا واثقی، ناهید قدیری و سیما اشراقی در حال گذراندن دوره محکومیت ۵ ساله در زندان وکیل آباد مشهد می‌باشند.

از سوی دیگر باید خاطر نشان ساخت که داور نبیل‌زاده (پدر نورا) و جلایر وحدت (دایی نورا) نیز بیش از دو سال است که در زندان وکیل آباد مشهد زندانی هستند و هر کدام دارای محکومیت ۵ سال هستند.

هرانا

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi‏
دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نام‌های «نورا نبیل‌زاده» و «سونیا احمدی» جهت اجرای حکم حبس بازداشت شدند.

این دو شهروند بهایی که پیش‌تر از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند صبح روز ...
شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۱ پس از احضار و معرفی خود به دایره اجرای احکام مشهد، بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند.

قابل ذکر است دوشهروند بهایی فوق الذکر طبق حکم دادگاه بدوی به اتهام تبلیغ به نفع آیین بهایی و عضویت در جامعه بهایی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده که حکم مزبور در دادگاه تایید شد.

یاداوری می‌شود در حال حاضر بجز دو شهروند مذکور، سه شهروند زن بهایی دیگر به نامهای رزیتا واثقی، ناهید قدیری و سیما اشراقی در حال گذراندن دوره محکومیت ۵ ساله در زندان وکیل آباد مشهد می‌باشند.

از سوی دیگر باید خاطر نشان ساخت که داور نبیل‌زاده (پدر نورا) و جلایر وحدت (دایی نورا) نیز بیش از دو سال است که در زندان وکیل آباد مشهد زندانی هستند و هر کدام دارای محکومیت ۵ سال هستند

سروش ثابت جهت اجرای محکومیت دوساله خود را به زندان اوین معرفی کرد

نگاره: سروش ثابت جهت اجرای محکومیت دوساله خود را به زندان اوین معرفی کرد
 سروش ثابت فعال دانشجویی طیف چپ و از دانشجویان نخبه در تاریخ ۱۲ شهریور ماه خود را جهت اجرای محکومیت ۲ ساله به زندان اوین معرفی کرد.


سروش ثابت فعال دانشجویی طیف چپ در سال ۸۶ بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهام "اقدام علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم عمومی" به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در شعبه ۱۶ دادگاه تجدید نظر عینا به تایید رسید.

سروش ثابت که از دانشجویان نخبه می‌باشد، دارای مدال برنز المپیاد کامپیو‌تر سال ۱۳۸۱ و نفر دوم جشنوارهٔ خوارزمی شاخه‌ ریاضی سال ۱۳۸۱ و همچنین نفر اول کنکور کار‌شناسی ارشد سال ۱۳۸۸ می‌باشد.


این فعال دانشجویی که در تارخ ۱۲ شهریور ماه خود را به زندان اوین معرفی نمود هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین بسر می‌برد. 

برای پیوستن به فیس بوک زندانی سیاسی به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/zendani.siasi
هرانا‏سروش ثابت فعال دانشجویی طیف چپ و از دانشجویان نخبه در تاریخ ۱۲ شهریور ماه خود را جهت اجرای محکومیت ۲ ساله به زندان اوین معرفی کرد.
سروش ثابت فعال دانشجویی طیف چپ در سال ۸۶... بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهام "اقدام علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم عمومی" به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در شعبه ۱۶ دادگاه تجدید نظر عینا به تایید رسید.

سروش ثابت که از دانشجویان نخبه می‌باشد، دارای مدال برنز المپیاد کامپیو‌تر سال ۱۳۸۱ و نفر دوم جشنوارهٔ خوارزمی شاخه‌ ریاضی سال ۱۳۸۱ و همچنین نفر اول کنکور کار‌شناسی ارشد سال ۱۳۸۸ می‌باشد.
این فعال دانشجویی که در تارخ ۱۲ شهریور ماه خود را به زندان اوین معرفی نمود هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین بسر می‌برد.

۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

منصور آروند، شهروند دیگر مهابادی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد

پس از محکوم شدن سامان نسیم (نعیم) به اعدام، یک شهروند کرد دیگر به نام منصور آروند که بیش از یک سال است در بازداشت به‌سر می‌برد به اتهام محاربه از طریق همکاری مؤثر با گروه‌های معاند نظام و از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شد.

  یک شهروند مهابادی به نام منصور آروند که بیش از یک سال است در بازداشت بسر می‌برد به اتهام محاربه از طریق همکاری مؤثر با گروههای معاند نظام واز سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شد.

صبح روز پنج شنبه حکم اعدام به این زندانی که هم اکنون در زندان ارومیه بسر می‌برد ابلاغ و در حکم ابلاغی ۲۰ روز به وی مهلت داده شده است که به حکم صادره اعتراض نماید.

گفتنی است، یک شهروند دیگر اهل مریوان به نام سامان نسیم (نعیم) از طرف دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شد.



۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

Two Baloch teenage political prisoners sentenced to death were transferred to exile prisons


نگاره: Two Baloch teenage political prisoners sentenced to death were transferred to exile prisons
Two Baloch teenage political prisoners sentenced to death by Iranian revolutionary court and were exiled to Qazvin and Semnan pr
isons. And, also there is no information about another Baloch teenage political prisoner.


According to a report by Human Rights Activists News Agency (HRANA), Abdulwahab Rigi was arrested in September 2010 when he was seventeen years old and he was exiled to Qazvin prison. Despite his young age, he is placed alongside dangerous criminals awaiting execution sentence.

Mehrollah Rigi was arrested in September 2010 in a raid by agents of the Intelligence Ministry when he was just 17 years old as well. He was sentenced to death in a few minutes after the court session had started. Currently, he is exiled to Semnan Prison awaiting his death sentence.

Meanwhile, there is no information about another Baloch teenage political prisoner, Mohamad Saber Malek Reisi with the charge of Moharebeh (Enmity against God) sentenced to 15 years in exiled prison.

HRANA News Agency‏
Two Baloch teenage political prisoners sentenced to death by Iranian revolutionary court and were exiled to Qazvin and Semnan pr
isons. And, also th
ere is no information about another Baloch teenage political prisoner.


According to a report by Human Rights Activists News Agency (HRANA), Abdulwahab Rigi was arrested in September 2010 when he was seventeen years old and he was exiled to Qazvin prison. Despite his young age, he is placed alongside dangerous criminals awaiting execution sentence.

Mehrollah Rigi was arrested in September 2010 in a raid by agents of the Intelligence Ministry when he was just 17 years old as well. He was sentenced to death in a few minutes after the court session had started. Currently, he is exiled to Semnan Prison awaiting his death sentence.

Meanwhile, there is no information about another Baloch teenage political prisoner, Mohamad Saber Malek Reisi with the charge of Moharebeh (Enmity against God) sentenced to 15 years in exiled prison.


بازداشت یاشار اکبری فعال سیاسی


نگاره: بازداشت یاشار اکبری فعال سیاسی

 یاشار اکبری فعال سیاسی و عضو حزب پان ایرانیست در منزل خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

 نیمه شب دهم شهریور ماه نیروهای موسوم به لباس شخصی به منزل یاشار اکبری مراجعه کرده و پس از تفتیش منزل مقداری از وسایل شخصی وی را ضبط نمودند و ایشان را با ضرب و شتم بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل نمودند.

یاشار اکبری پیش‌تر در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به همراه چهار تن از اعضای حزب پان ایرانیسم در نمایشگاه کتاب بازداشت و به مدت بیست روز در سلولهای انفرادی ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین زیر نظر وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته بود.

در حال حاضر با وجود گذشت ۱۵ روز از بازداشت یاشار اکبری هیچگونه تماس تلفنی و یا خبری در ارتباط با مکان نگهداری ایشان در دسترس نیست و تا کنون به خانواده وی در دادگاه انقلاب پاسخ روشنی ارئه ندادند.

هرانا‏یاشار اکبری فعال سیاسی و عضو حزب پان ایرانیست در منزل خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

نیمه شب دهم شهریور ماه نیروهای موسوم به لباس شخصی به منزل یاشار اکبری مراجعه کرده و پس از تفتیش منزل مقداری از
وسایل شخصی وی را ضبط نمودند و ایشان را با ضرب و شتم بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل نمودند.

یاشار اکبری پیش‌تر در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به همراه چهار تن از اعضای حزب پان ایرانیسم در نمایشگاه کتاب بازداشت و به مدت بیست روز در سلولهای انفرادی ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین زیر نظر وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته بود.

در حال حاضر با وجود گذشت ۱۵ روز از بازداشت یاشار اکبری هیچگونه تماس تلفنی و یا خبری در ارتباط با مکان نگهداری ایشان در دسترس نیست و تا کنون به خانواده وی در دادگاه انقلاب پاسخ روشنی ارئه ندادند.

دل نوشته ی مادر نوید خانجانی


نگاره: دل نوشته ی مادر نوید خانجانی

 نوید خانجانی، فعال حقوق بشر و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، در کمپ کمک رسانی مردمی در آذربایجان شرقی بازداشت و پس از چند روز بی خبری به تهران منتقل شد. وی که براساس حکم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی در سال ۸۹ به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، به زندان رجائی شهر کرج منتقل شده است. مادر وی در دل نوشته ای که در اختیار جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی قرار گرفته است، از احساسات مادرانه خویش میگوید:

پسرم آن روزی را به یاد می آورم که با شور واشتیاق برای حضور در گزینش ورودی دانشگاه می رفتی به امید اینکه شاید پس از این همه سال تبعیض بتوانی تحصیلاتت را در همین مرز و بوم ادامه دهی ... اما پس از قبولی در کنکور باز هم به خاطر باور و عقیده ی خویش (بهایی بودن) از رسیدن به آرزوهایت جلوگیری کردند. روزهایی که بارها وبارها پیش نمایندهای مجلس اصفهان رفتی ولی هیچ پاسخی دریافت نکردی، روزهایی که بارها به وزارت علوم رفتی ولی باز هم... هیچی.

به هر دری زدی پاسخی به تو ندادند، مسئولین چشمهای خود را بستند و اهمیتی به خواسته های بر حقت ندادند، روزهایی که نه از گوش شنوا ونه از شخص دلسوزی خبری نشد،آنگاه صدای بغض خودت و همه کسانی که در این سه دهه قبل به همین درد گرفتار شدند و لب نگشودند را به گوش هموطنان و جهانیان رساندی. آن وقت دیدی که مسئولین شنیدند و برای رفتن تو و دوستانت به دانشگاه سنگ تمام گذاشتند. دانشگاهی به نام زندان، دوره دانشگاه تو پسرم نه چهار سال، نه هشت سال و نه ده سال بلکه دوازده سال شد.

من به تو افتخار می کنم دلبندم که در راه راستی و درستی قدم گذاشتی .نوید جان وقتی حکم دوازده سال را شنیدی به جای نگرانی یک حس اطمینان در چهره تو دیده میشد. تو می تونستی پس از این ماجراها با بهترین امکانات در بهترین دانشگاههای دنیا ادامه تحصیل بدهی که خیلی ها آرزوی چنین شرایطی را داشتند. اما تو چرا عزیزم نرفتی؟

تو میگفتی این حق همه انسانهاست که بدون هیچ گونه تبعیضی ادامه تحصیل دهند و من در ایران می مانم تا این حقیقت که همان وجود تبعیض تحصیلی در ایران به دست فراموشی سپرده نشود و امیدوار بودی به پایان این تبعیض.

خوب گلم از قلب مهربانت بگم که در این دوران پر استرس و با همه محدودیتها به محض اینکه فهمیدی مردم زلزله زده آذربایجان شرقی به مصیبت بزرگی گرفتار شدند بدون در نظر گرفتن خطراتی که تو را تهدید می کرد از دل و جان، خودت را به آنجا رساندی و شریک درد هم وطن های زلزله زده ات شدی و بدون هیچ چشم داشتی تلاش کردی تا بتوانی مرهمی بر زخمشان باشی و باز هم باعث افتخار من شدی که از تفریح واستراحت خودت گذشتی و در حال کمک به افراد زلزله زده بازداشتت کردند و به زندان سرند سپس به تبریز و بعد از بی خبری طولانی که تحملش برایم سخت بود به اوین انتقالت دادند و حال برای اجرای دوازده سال حکم نا عادلانه، تو را به زندان رجایی شهر منقل کردند.

نوید عزیزم بدون ابلاغ برای اجرای حکم ناعادلانه و بدون اینکه اجازه داشته باشم که تو را در آغوشم بفشارم و ببوسمت تو را بردند ....

پسرم نا گفته ها بسیار است سربلند باشی و به امید آزادیت ...

می بوسمت مامان جان


جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلینوید خانجانی، فعال حقوق بشر و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، در کمپ کمک رسانی مردمی در آذربایجان شرقی بازداشت و پس از چند روز بی خبری به تهران منتقل شد. وی که براساس حکم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی در سال ۸۹ به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، به زندان رجائی شهر کرج منتقل شده است. مادر وی در دل نوشته ای  احساسات مادرانه خویش میگوید:

پسرم آن روزی را به یاد می آورم که با شور واشتیاق برای حضور در گزینش ورودی دانشگاه می رفتی به امید اینکه شاید پس از این همه سال تبعیض بتوانی تحصیلاتت را در همین مرز و بوم ادامه دهی ... اما پس از قبولی در کنکور باز هم به خاطر باور و عقیده ی خویش (بهایی بودن) از رسیدن به آرزوهایت جلوگیری کردند. روزهایی که بارها وبارها پیش نمایندهای مجلس اصفهان رفتی ولی هیچ پاسخی دریافت نکردی، روزهایی که بارها به وزارت علوم رفتی ولی باز هم... هیچی.

به هر دری زدی پاسخی به تو ندادند، مسئولین چشمهای خود را بستند و اهمیتی به خواسته های بر حقت ندادند، روزهایی که نه از گوش شنوا ونه از شخص دلسوزی خبری نشد،آنگاه صدای بغض خودت و همه کسانی که در این سه دهه قبل به همین درد گرفتار شدند و لب نگشودند را به گوش هموطنان و جهانیان رساندی. آن وقت دیدی که مسئولین شنیدند و برای رفتن تو و دوستانت به دانشگاه سنگ تمام گذاشتند. دانشگاهی به نام زندان، دوره دانشگاه تو پسرم نه چهار سال، نه هشت سال و نه ده سال بلکه دوازده سال شد.

من به تو افتخار می کنم دلبندم که در راه راستی و درستی قدم گذاشتی .نوید جان وقتی حکم دوازده سال را شنیدی به جای نگرانی یک حس اطمینان در چهره تو دیده میشد. تو می تونستی پس از این ماجراها با بهترین امکانات در بهترین دانشگاههای دنیا ادامه تحصیل بدهی که خیلی ها آرزوی چنین شرایطی را داشتند. اما تو چرا عزیزم نرفتی؟

تو میگفتی این حق همه انسانهاست که بدون هیچ گونه تبعیضی ادامه تحصیل دهند و من در ایران می مانم تا این حقیقت که همان وجود تبعیض تحصیلی در ایران به دست فراموشی سپرده نشود و امیدوار بودی به پایان این تبعیض.

خوب گلم از قلب مهربانت بگم که در این دوران پر استرس و با همه محدودیتها به محض اینکه فهمیدی مردم زلزله زده آذربایجان شرقی به مصیبت بزرگی گرفتار شدند بدون در نظر گرفتن خطراتی که تو را تهدید می کرد از دل و جان، خودت را به آنجا رساندی و شریک درد هم وطن های زلزله زده ات شدی و بدون هیچ چشم داشتی تلاش کردی تا بتوانی مرهمی بر زخمشان باشی و باز هم باعث افتخار من شدی که از تفریح واستراحت خودت گذشتی و در حال کمک به افراد زلزله زده بازداشتت کردند و به زندان سرند سپس به تبریز و بعد از بی خبری طولانی که تحملش برایم سخت بود به اوین انتقالت دادند و حال برای اجرای دوازده سال حکم نا عادلانه، تو را به زندان رجایی شهر منقل کردند.

نوید عزیزم بدون ابلاغ برای اجرای حکم ناعادلانه و بدون اینکه اجازه داشته باشم که تو را در آغوشم بفشارم و ببوسمت تو را بردند ....

پسرم نا گفته ها بسیار است سربلند باشی و به امید آزادیت ...

می بوسمت مامان جان



وضعیت وخیم حسین رونقی در زندان تبریز


نگاره: وضعیت وخیم حسین رونقی در زندان تبریز

 حسین رونقی وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر و از امدادگران بازداشت شده در آذربایجان شرقی دچار خونریزی شدید کلیه شده است و مسؤلان از آزادی و کمک پزشکی به وی امتناع می کنند.

حسین رونقی که از ناحیه کلیه دچار بیماری است و تا بحال چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است، در روزهای گذشته می بایست جهت مداوا و معاینه در بیمارستان بستری میشد، که با بی توجهی مسؤلان قضائی و امنیتی تبریز نسبت به موارد پزشکی این فعال حقوق بشر، وی دچار خونریزی شدید کلیه شده و وضعیت جسمی اش در خطر قرار گرفته است.

حسین رونقی در تاریخ اول شهریور ماه به همراه پدر و برادرش(احمد و حسن رونقی ملکی) و ۳۳ تن دیگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند بازداشت شده اند و در حالی که تاکنون تعدادی از امدادگران با قرار وثیقه آزاد شده اند، اما خبری مبنی بر آزادی حسین رونقی و تعداد دیگر بازداشت شدگان از جانب مسؤلان قضائی شنیده نشده است.


جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی‏
حسین رونقی وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر و از امدادگران بازداشت شده در آذربایجان شرقی دچار خونریزی شدید کلیه شده است و مسؤلان از آزادی و کمک پزشکی به وی امتناع می کنند.

حسین رونقی که از ناحیه کلیه دچار بیماری است و تا بحال چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است، در روزهای گذشته میبایست جهت مداوا و معاینه در بیمارستان بستری میشد، که با بی توجهی مسؤلان قضائی و امنیتی تبریز نسبت به موارد پزشکی این فعال حقوق بشر، وی دچار خونریزی شدید کلیه شده و وضعیت جسمی اش در خطر قرار گرفته است.

حسین رونقی در تاریخ اول شهریور ماه به همراه پدر و برادرش(احمد و حسن رونقی ملکی) و ۳۳ تن دیگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند بازداشت شده اند و در حالی که تاکنون تعدادی از امدادگران با قرار وثیقه آزاد شده اند، اما خبری مبنی بر آزادی حسین رونقی و تعداد دیگر بازداشت شدگان از جانب مسؤلان قضائی شنیده نشده است.



۱۳۹۱ شهریور ۲۳, پنجشنبه

شهناز سگوند همسر کارگر زندانی علی نجاتی محاکمه شد


نگاره: شهناز سگوند همسر کارگر زندانی علی نجاتی محاکمه شد

 شهناز سگوند همسر کارگر زندانی در شعبه دوم دادیاری دادگاه شوش محاکمه شد.

بنا به گزارش تارنمای کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، روز دوشنبه ۹۱/۶/۲۰ شهناز سگوند همسر علی نجاتی کارگر زندانی، پس از احضار به شعبهٔ دوم دادیاری دادگاه شوش، به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط و مصاحبه با رادیوهای بیگانه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، محاکمه گردید.

این در حالی است که ایشان تنها به تشریح وضعیت بد جسمی همسرش علی نجاتی پرداخته بود. شایان ذکر است شهناز سگوند موقتا تا صدور حکم دادگاه، با قید کفالت آزاد گردید.‏شهناز سگوند همسر کارگر زندانی در شعبه دوم دادیاری دادگاه شوش محاکمه شد.

بنا به گزارش تارنمای کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، روز دوشنبه ۹۱/۶/۲۰ شهناز سگوند همسر علی نجاتی کارگر زندانی، پس از احضار به شعبهٔ دوم دادیاری دادگاه شوش، به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط و مصاحبه با رادیوهای بیگانه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، محاکمه گردید.

این در حالی است که ایشان تنها به تشریح وضعیت بد جسمی همسرش علی نجاتی پرداخته بود. شایان ذکر است شهناز سگوند موقتا تا صدور حکم دادگاه، با قید کفالت آزاد گردید.

صدور حکم زندان برای فعال کارگری در سنندج


نگاره: صدور حکم زندان برای فعال کارگری در سنندج

 فرزاد احمدی فعال کارگری اهل سنندج در دادگاه انقلاب سنندج به زندان محکوم شد.

بنا به گزارش تارنمای موکریان، شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج فرزاد احمدی رابه اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع یکی ازگروههای مخالف، به تحمل۴ماه حبس تعزیری محکوم کرد.

بر اساس همین گزارش، احمدی در اوایل تیرماه سال جاری بازداشت و پس از سپری کردن مدتی در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی، اخیراً به زندان مرکزی سنندج منتقل شده است.

یاد آور می‌گردد این فعال کارگری سال گذشته نیز به اتهام اقدام علیه امنیت مدتی را در زندان به سر برده بود.‏فرزاد احمدی فعال کارگری اهل سنندج در دادگاه انقلاب سنندج به زندان محکوم شد.

  شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج فرزاد احمدی رابه اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع یکی ازگروههای مخالف، به تحمل۴ماه حبس تعزیری محکوم کرد.

  احمدی در اوایل تیرماه سال جاری بازداشت و پس از سپری کردن مدتی در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی، اخیراً به زندان مرکزی سنندج منتقل شده است.

یاد آور می‌گردد این فعال کارگری سال گذشته نیز به اتهام اقدام علیه امنیت مدتی را در زندان به سر برده بود.

۱۳۹۱ شهریور ۲۱, سه‌شنبه

صدور ۷ سال حکم قطعی برای زهرا (محبوبه) منصوری در دادگاه تجدید نظر


نگاره: صدور ۷ سال حکم قطعی برای زهرا (محبوبه) منصوری در دادگاه تجدید نظر
 زهرا (۵محبوبه) منصوری در دادگاه تجدید نظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۵ سال حبس تعلیقی محکوم گردید.

 حکم قطعی زهرا (محبوبه) منصوری که بیش از ۶۰ سال سن دارد و در تاریخ ۱۱ خرداد ماه سال ۱۳۹۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و قریب ۹۰ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برده بود توسط دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.

محبوبه منصوری که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباس به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود در دادگاه تجدید نظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۵ سال حبس تعلیقی محکوم گشت که این حکم بصورت قطعی می‌باشد.

گفتنی است، محبوبه منصوری که در تاریخ ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۰ با قید وثیقه آزاد گشته بود، متهم به خروج فیلم محسن دگمه‌چی از زندان رجایی شهر کرج شده است.

لازم به یاد آوریست، محسن دگمه‌چی زندانی سیاسی بیماری بود که در زندان به سرطان پانکراس روده مبتلا شده بود و بر اثر بی‌توجهی و عدم رسیدگی به موقع مسئولین فوت کرد.

خانم محبوبه منصوری نیز از بیماری صرع رنج می‌برد و می‌بایست بطور مستمر داروهای خود را مصرف نماید و در محیطی بدور از استرس زندگی نماید.

قابل ذکر است که محبوبه منصوری خواهر زندانی سیاسی محمد علی منصوری و از حامیان خانواده‌های زندانیان سیاسی است.

محمد علی منصوری که از ۱۱ شهریورماه سال ۱۳۸۶ در بازداشت به سر می‌برد، به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۱۷ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده است.

هرانا‏زهرا (۵محبوبه) منصوری در دادگاه تجدید نظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۵ سال حبس تعلیقی محکوم گردید.

حکم قطعی زهرا (محبوبه) منصوری که بیش از ۶۰ سال سن دارد و در تاریخ ۱۱ خرداد ما
ه سال ۱۳۹۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و قریب ۹۰ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برده بود توسط دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.

محبوبه منصوری که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباس به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود در دادگاه تجدید نظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۵ سال حبس تعلیقی محکوم گشت که این حکم بصورت قطعی می‌باشد.

گفتنی است، محبوبه منصوری که در تاریخ ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۰ با قید وثیقه آزاد گشته بود، متهم به خروج فیلم محسن دگمه‌چی از زندان رجایی شهر کرج شده است.

لازم به یاد آوریست، محسن دگمه‌چی زندانی سیاسی بیماری بود که در زندان به سرطان پانکراس روده مبتلا شده بود و بر اثر بی‌توجهی و عدم رسیدگی به موقع مسئولین فوت کرد.

خانم محبوبه منصوری نیز از بیماری صرع رنج می‌برد و می‌بایست بطور مستمر داروهای خود را مصرف نماید و در محیطی بدور از استرس زندگی نماید.

قابل ذکر است که محبوبه منصوری خواهر زندانی سیاسی محمد علی منصوری و از حامیان خانواده‌های زندانیان سیاسی است.

محمد علی منصوری که از ۱۱ شهریورماه سال ۱۳۸۶ در بازداشت به سر می‌برد، به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۱۷ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده است.

۱۳۹۱ شهریور ۲۰, دوشنبه

رشید اسماعیلی فعال دانشجویی و عضو شورای سیاست گذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت بازداشت شد.


نگاره: رشید اسماعیلی فعال دانشجویی بازداشت شد

رشید اسماعیلی فعال دانشجویی و عضو شورای سیاست گذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت بازداشت شد.

 عصر دیروز رشید اسماعیلی از فعالین دانشجویی و عضو شورای سیاست گذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

گفتنی است، این فعال دانشجویی توسط اطلاعات سپاه و بدون ارئه حکم قضایی بازداشت شده است.

پیش از این نیز رشید اسماعیلی در سوم دی ماه ۱۳۸۸ درپی احضار اداره اطلاعات اصفهان و مراجعه به این اداره بازداشت و به زندان اصفهان منتقل شده بود.

رشید اسماعیلی همچنین دانشجوی محروم از تحصیل رشته حقوق بشر در مقطع کار‌شناسی ارشد از دانشگاه علامه می‌باشد.‏عصر دیروز رشید اسماعیلی از فعالین دانشجویی و عضو شورای سیاست گذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت توسط نیروهای امنیتی
بازداشت شد.

گفتنی است، این فعال دانشجویی توسط اطلاعات سپاه و بدون ارئه حکم قضایی بازداشت شده است.

پیش از این نیز رشید اسماعیلی در سوم دی ماه ۱۳۸۸ درپی احضار اداره اطلاعات اصفهان و مراجعه به این اداره بازداشت و به زندان اصفهان منتقل شده بود.

رشید اسماعیلی همچنین دانشجوی محروم از تحصیل رشته حقوق بشر در مقطع کار‌شناسی ارشد از دانشگاه علامه می‌باشد.

عيسی سحرخيز روزنامه‌نگار و فعال سياسی زندانی پس از انتقال به زندان رجايی‌شهر همچنان در اعتصاب غذا و دارو به‌سر می‌برد.


زندان رجايی‌شهر همچنان در اعتصاب غذا و دارو به‌سر می‌برد.
سحرخيز در اعتراض به عدم رعايت قانون در پرونده قضايی‌اش دست به اعتصاب زده است.
وی که پيش از اين بيش از شش ماه در بيمارستان و تحت کنترل مأموران قرار داشت هم‌زمان با اجلاس سران جنبش غيرمتعهدها در تهران شب هفتم شهريورماه به بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل شده و از همان زمان دست به اعتصاب غذای تر اعتراضی و پس از چند روز اعتصاب دارو زد.
عيسی سحرخيز شنبه شب ۱۸ شهريورماه به زندان رجايی‌شهر منتقل شد و همچنان در اين زندان نيز اعتصاب غذا و داروی خود را ادامه می‌دهد. وی تأکيد کرده است تا زمانی که شرايط درمان و پزشکی‌اش طبق توصيه پزشکان مهيا نشود به اعتصاب خود ادامه خواهد داد.

پزشکان زندان رجايی‌شهر روز گذشته با تنظيم نامه‌ای اعلام کرده‌اند که در زندان نمی‌توانند برای عيسی سحرخيز کاری انجام دهند و در قبال جان او مسئوليتی را نخواهند پذيرفت. به گفته پزشکان جان اين زندانی سياسی در خطر است.

۱۳۹۱ شهریور ۱۹, یکشنبه

رفیق شهرام محمدیان باجگیران

رفیق شهرام در سال 1351 به دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران قدم گذاشت و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران شد. در سال‌های 54-1353 به بخش مارکسیست-لنینیست سازمان مجاهدین پیوست و زندگی مخفی را آغاز نمود. در نیمۀ دوم سال 1355 در قالب شاخۀ کارگری سازماندهی شد و در کارخانه‌های پارس‌متال و ترانس‌پیک به کار مشغول شد. پس از تاسیس سازمان پیکار در راه آزادی طبقۀ کارگر در آذر 1357 به عنوان
عضو شورای مسئولین و کمیتۀ اجرایی سازمان برگزیده شد. در کنگرۀ اول پیکار در اسفند 1357 به عضویت کمیتۀ مرکزی سازمان درآمد. بخش مهمی از اسناد و جزوات سازمان پیکار در نقد فداییان و مجاهدین در سال‌های پس از انقلاب 1357 به قلم او به نگارش درآمده است. در کنگرۀ دوم سازمان پیکار در تابستان 1359 به عضویت علی‌البدل کمیتۀ مرکزی و همچنین هیات تحریریۀ پیکار انتخاب شد. در پی بحران سیاسی-نظری ایجاد شده در سازمان پیکار در خرداد 1360، از بنیان‌گذاران جناح چپ و فراکسیون انقلابی سازمان حول دیدگاه‌های جریان مارکسیسم انقلابی و سپس سازمان کمونیستی پیکار شد. در زمستان 1361 به دعوت کمیتۀ برگزارکنندۀ کنگرۀ موسس حزب کمونیست ایران در سمینار مقدماتی تشکیل این حزب در کردستان شرکت کرد. پس از آن این رفیق به همراه تعدادی از رفقای دیگر برای تجدید سازماندهی فعالین و هواداران سازمان کمونیستی پیکار و اتحاد مبارزان کمونیست روانۀ تهران شد. در مهر ماه 1363 بازداشت شد. نظر به جایگاه تشکیلاتی و سوابق رفیق، دژخیمان جمهوری اسلامی نهایت فشار را بر وی برای اخذ مصاحبۀ تلویزیونی وارد ساختند اما قادر به در هم شکستن مقاومت رفیق شهرام نشدند. او در 24 تیر ماه 1364 سرافرازانه در مقابل جوخۀ تیرباران ایستاد.

یکی دیگر از مادران خاوران از میان ما رفت

مادر ِ نورالدین ریاحی در تاریخ ۱۱ شهریور ۱٣۹۱ فوت کرد. او تا روزهای قبل از مرگش با عصا راه می رفت، روحیه بسیار بالایی داشت، آرزو داشت روزی را ببیند که قاتلین فرزندانش محاکمه شوند و به او پاسخ دهند که آنها را چگونه و به چه جرمی کشتند؟

فرزندش نوری از چریک های فدایی خلق ایران بود که در سال ۱٣۵۰ در زمان شاه بارداشت شد و مدتی در کمیته مشترک و زندان قصر و ...
بود. او را برای اجرای حکم به زندان عادل آباد شیراز منتقل کردند. مادر و خواهران اش ماهی دو بار این راه طولانی را طی می کردند تا دیداری کوتاه با عزیزشان داشته باشند. نوری در زمان انقلاب ۵۷ از زندان شیراز آزاد شد.
نورالدین پس از انقلاب ازدواج کرد و در سال ۱٣۶۱ به اتفاق همسرش طاهره سیداحمدی در منزل بازداشت شدند. طاهره را در ششم اردیبهشت ۱٣۶۲ در جلوی چشمان نورالدین کشتند و نورالدین را در بهمن ۱٣۶۲ در زندان اوین اعدام کردند. محل دفن هر دو در خاوران است. نورالدین ریاحی از جمله زندانیان سیاسی بود که بعدتر سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) را تشکیل دادند. وی در زمانی که اعدام شد عضو کمیـته ی مرکزی این سازمان بود.
مادر، در طی این سال ها همواره به خاوران می رفت تا یاد عزیزان اش را زنده نگاه دارد. از زمانی که پیرتر شده بود و نیاز به کمک داشت، کمتر می توانست به دیدار فرزندانش در خاوران برود. او تا آخر برای روز دادخواهی لحظه شماری می کرد و قلب اش سرشار از عشق و امید به آینده ای روشن بود که روزهای خوب را نیز به چشم خود ببیند و جنایت کاران محاکمه و مجازات شوند.
او صد سال دوام آورد، ولی دریغ و درد که آن روز را ندید و از میان ما رفت.

یاد و نامش همواره در دل های ما زنده و گرامی است!

۱۳۹۱ شهریور ۱۶, پنجشنبه

گرامی باد ياد جانباختگان کشتار تابستان ۶۷

نگاره: گرامی باد ياد جانباختگان کشتار تابستان ۶۷

عدالت براي بازماندگان اعدام های دهه شصت٬ محاکمه آمران و عاملان این قتل عام و روشنگری در مورد ابعاد اين جنايات است! 

بيست و چهار سال قبل زندانهای گوهردشت و اوين در تهران صحنه يک جنايت سازمان يافته و مقدس، صحنه يک هولوکاست اسلامی، به دار کشيده شدن هزاران نفر زن و مرد و پير و جوان بودند. صفهای طولانی اعداميها و قتل عام دسته جمعی که هفته ها ادامه داشت و پاسدارانی که با ماسکی بر صورت٬ اجساد و گاها زخمی هايی که هنوز زنده بودند را دسته جمعی در گورهای بی نام و نشان دفن ميکردند٬ هنوز در خاطرات بازمانده های اين جنايت زنده است. 

اين صحنه های جنايت و سبعيت مشتی جانی حاکم بر ايران بود که به دستور رهبر جلادشان دست به یکی از بزرگترین قتل عام های سیاسی زدند. زندانيان سياسی از هر گرايش و سازمان و از هر سن و در هر موقعيتی، کسانی که بعضا دوره زندانشان سپری شده و منتظر آزاد شدن بودند٬ اين بار بايد به چند سوال کميسيون مرگ حکومت اسلامی پاسخ ميدادند. آيا به خدا اعتقاد داری٬ آيا حاضری در تلويزيون عليه خود شهادت دهی٬ آيا حاضری تقاضای عفو کنی و ... اکثرا در دادگاههای چند دقيقه ای به مرگ محکوم ميشدند و همان جا اعدام میشدند.

 اين چنين بود که هزاران نفر را کشتند و پرونده سياه قتل عام زندانيان در اوایل دهه شصت را تکميل کردند. در اين جنايت همه دستگاه حکومتی٬ همه سران و دست اندرکاران حکومت، از نخست وزیر و کابینه اش تا حکام شرع و دادستانها و شکنجه گران و مسئولین زندانها، از سران و سازندگان سپاه و وزارت اطلاعات تا نمایندگان مجلس اسلامی و خیل اوباش و اراذل حکومت و کسانی که بعدا توسط رسانه های دست راستی و کثیفی مانند بی بی سی ژورنالیست نام گرفتند، در این قتل عام شریک بودند.

 خمينى، مرتجع جلاد و جنایتکار، در راس اين حرکت بود و کل اين جماعت دنبالش سينه ميزدند. با هم تصمیم گرفتند و با هم اجرا کردند. نازنين ترين و پرشورترين و آزاديخواه ترين انسانها را معصومانه و به اسم محارب با خدا بقتل رساندند تا سرکار بمانند. این بعنوان جنایت بزرگی علیه مردم ایران و علیه بشریت در سينه تاريخ ثبت گردید. 

اگر عدالتي هست، تشکيل يک دادگاه رسيدگی به اين جنايات و روشن کردن همه اجزا و جوانب اين نسل کشی اسلامی است. خانواده هاي اين اعداميها ٬ مادران و پدراني که عزيزانشان را ربودند و حتي جسدشان را تحويل ندادند٬ فرزندان اين اعدام شدگان، همسران و عزيزان اينها و هر انسان شریفی حق دارد با صداي بلند اعلام کند نه می بخشيم و نه فراموش ميکنيم. 

سران حکومت چه آنها که امروز در قدرت اند و چه آنهايی که مغضوب حکومتند در این جنایت شریک بودند و امروز در اين مورد سکوت کرده اند. منافع مشترک خامنه ای و گنجی و سازگارا و خاتمی و رفسنجانی و موسوی و ... ايجاب ميکند که اين جنايت هولناک به فراموشی سپرده شود.

 اما کدام قتل عام در تاريخ فراموش شده که اين دومی باشد. دست اندرکاران حکومت و خيل آخوندها و مکلا و معمم هايی که بردریایی از خون حکومت کردند و چاپيدند٬ بايد در محضر مردم به دادگاه کشیده شوند تا ابعاد نا روشن این "جنایت مقدس" را برای مردم دنیا روشن کنند. اينها در يک دست قرآن و بر زبان "الله اکبر" داشتند و در دست ديگر طناب دار و اسلحه. دست به یک قتل عام فجیع زدند تا حکومت کثیف اسلامی شان را نگه دارند. 

سالروز اعدامهای وحشيانه ۶۷ يکبار ديگر فرصتي است که ضمن ابراز همدردی عميق با بازماندگان و خانواده های اين عزيزان و کل دهها هزار انسان شریفی که در طول ٣٣ سال حکومت منحوس اسلامی اعدام شدند، قول دهيم که اين حکومت جنايت اسلامی را به همت انقلاب مردم سرنگون خواهيم کرد و دير يا زود اين جانيان در يک دادگاه علنی و عادلانه محاکمه خواهند شد. 

درود به مادران و پدرانی که با ادامه مبارزه عليه اين حکومت وحشی ايستادند و هيچگاه در مقابل اينها سر خم نکردند. درود به فرزندان و همسران جانباختگان که دريايی از خشم و نفرت را نمايندگی کرده و خواهان پيگيری پرونده اين قتل عام و محاکمه سران حکومت و قاتلین عزیزانشان هستند. 

حزب کمونيست کارگری در سالگرد اعدامهای تابستان ۶۷ همه مردم شریف و آزادیخواه را به گسترش مبارزه برای بزیر کشیدن حکومت ننگین اسلامی و محاکمه اوباش و اراذل حکومت اسلامی فرامیخواند. 

حزب کمونيست کارگري ايران
١٥ شهریور ١٣٩١، ٥ سپتامبر ٢٠١٢عدالت براي بازماندگان اعدام های دهه شصت٬ محاکمه آمران و عاملان این قتل عام و روشنگری در مورد ابعاد اين جنايات است!

بيست و چهار سال قبل زندانهای گوهردشت و اوين در تهران صحنه يک جنايت سازمان يافته

و مقدس، صحنه يک هولوکاست اسلامی، به دار کشيده شدن هزاران نفر زن و مرد و پير و جوان بودند. صفهای طولانی اعداميها و قتل عام دسته جمعی که هفته ها ادامه داشت و پاسدارانی که با ماسکی بر صورت٬ اجساد و گاها زخمی هايی که هنوز زنده بودند را دسته جمعی در گورهای بی نام و نشان دفن ميکردند٬ هنوز در خاطرات بازمانده های اين جنايت زنده است.

اين صحنه های جنايت و سبعيت مشتی جانی حاکم بر ايران بود که به دستور رهبر جلادشان دست به یکی از بزرگترین قتل عام های سیاسی زدند. زندانيان سياسی از هر گرايش و سازمان و از هر سن و در هر موقعيتی، کسانی که بعضا دوره زندانشان سپری شده و منتظر آزاد شدن بودند٬ اين بار بايد به چند سوال کميسيون مرگ حکومت اسلامی پاسخ ميدادند. آيا به خدا اعتقاد داری٬ آيا حاضری در تلويزيون عليه خود شهادت دهی٬ آيا حاضری تقاضای عفو کنی و ... اکثرا در دادگاههای چند دقيقه ای به مرگ محکوم ميشدند و همان جا اعدام میشدند.

اين چنين بود که هزاران نفر را کشتند و پرونده سياه قتل عام زندانيان در اوایل دهه شصت را تکميل کردند. در اين جنايت همه دستگاه حکومتی٬ همه سران و دست اندرکاران حکومت، از نخست وزیر و کابینه اش تا حکام شرع و دادستانها و شکنجه گران و مسئولین زندانها، از سران و سازندگان سپاه و وزارت اطلاعات تا نمایندگان مجلس اسلامی و خیل اوباش و اراذل حکومت و کسانی که بعدا توسط رسانه های دست راستی و کثیفی مانند بی بی سی ژورنالیست نام گرفتند، در این قتل عام شریک بودند.

خمينى، مرتجع جلاد و جنایتکار، در راس اين حرکت بود و کل اين جماعت دنبالش سينه ميزدند. با هم تصمیم گرفتند و با هم اجرا کردند. نازنين ترين و پرشورترين و آزاديخواه ترين انسانها را معصومانه و به اسم محارب با خدا بقتل رساندند تا سرکار بمانند. این بعنوان جنایت بزرگی علیه مردم ایران و علیه بشریت در سينه تاريخ ثبت گردید.

اگر عدالتي هست، تشکيل يک دادگاه رسيدگی به اين جنايات و روشن کردن همه اجزا و جوانب اين نسل کشی اسلامی است. خانواده هاي اين اعداميها ٬ مادران و پدراني که عزيزانشان را ربودند و حتي جسدشان را تحويل ندادند٬ فرزندان اين اعدام شدگان، همسران و عزيزان اينها و هر انسان شریفی حق دارد با صداي بلند اعلام کند نه می بخشيم و نه فراموش ميکنيم.

سران حکومت چه آنها که امروز در قدرت اند و چه آنهايی که مغضوب حکومتند در این جنایت شریک بودند و امروز در اين مورد سکوت کرده اند. منافع مشترک خامنه ای و گنجی و سازگارا و خاتمی و رفسنجانی و موسوی و ... ايجاب ميکند که اين جنايت هولناک به فراموشی سپرده شود.

اما کدام قتل عام در تاريخ فراموش شده که اين دومی باشد. دست اندرکاران حکومت و خيل آخوندها و مکلا و معمم هايی که بردریایی از خون حکومت کردند و چاپيدند٬ بايد در محضر مردم به دادگاه کشیده شوند تا ابعاد نا روشن این "جنایت مقدس" را برای مردم دنیا روشن کنند. اينها در يک دست قرآن و بر زبان "الله اکبر" داشتند و در دست ديگر طناب دار و اسلحه. دست به یک قتل عام فجیع زدند تا حکومت کثیف اسلامی شان را نگه دارند.

سالروز اعدامهای وحشيانه ۶۷ يکبار ديگر فرصتي است که ضمن ابراز همدردی عميق با بازماندگان و خانواده های اين عزيزان و کل دهها هزار انسان شریفی که در طول ٣٣ سال حکومت منحوس اسلامی اعدام شدند، قول دهيم که اين حکومت جنايت اسلامی را به همت انقلاب مردم سرنگون خواهيم کرد و دير يا زود اين جانيان در يک دادگاه علنی و عادلانه محاکمه خواهند شد.

درود به مادران و پدرانی که با ادامه مبارزه عليه اين حکومت وحشی ايستادند و هيچگاه در مقابل اينها سر خم نکردند. درود به فرزندان و همسران جانباختگان که دريايی از خشم و نفرت را نمايندگی کرده و خواهان پيگيری پرونده اين قتل عام و محاکمه سران حکومت و قاتلین عزیزانشان هستند.