صفحات

۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

مرگ يكي ازبازجويان و شكنجه گران زندان اوين

Photo: ‎مرگ يكي ازبازجويان و شكنجه گران زندان اوين

عکس از آرشیو

جعفر مسجدي رييس اتحاديه صنف چوبفروشان از اعضاي سپاه پاسداران و عضو هئيت موتلفه تهران روز چهارشنبه يكم آبان مرد و جسدش را در قطعه 6 بهشت زهرا به خاك گور سپردند .

وي از بازجويان و شکنجه گران و تير خلاص زنان اوين در سالهاي نخست حكومت خميني بود .

 وي كه از چوب فروشان قديمي تهران بود بعد از انقلاب دردستگاه سركوب وشكنجه رژيم قرار گرفت و تا آخر عمر حضور فعالي داشت و در ارگان سپاه و اطلاعات خدمت ميكرد . 

وي به همراه مهدي شريف نيا كه يكي از شكنجه گران اوين است در زندان اوين به عنوان بازجو و شکنجه گر فعاليت ميكرد . خودش بارها در مشاجرات صنفي كه در بازار داشتند به اين خدمت جنايتكارانه اش اذعان نموده بود بطوريكه در بازار وي را بعنوان تيرخلاص زن ميشناختند . 

در مراسم ختم او يکي از پسران خامنه اي گويا مجتبي شرکت داشته است. 

وي كه عضو صنف چوب فروشان بود در سال 87 بعد از فوت كمال رخ صفت از اعضاي موتلفه و رئيس سابق اين صنف ، از طرف رژيم بعنوان رييس اتحاديه صنف چوب فروشان معرفي شد تا هر چه بيشتر بتواند خوي وحشي خودش را در سركوب بازاريان چوب فروش بكار بگيرد .

روز تشييع جنازه ، تعدادي از چوب فروشان كه از قديم اين مزدور را مي شناختند ميگفتند که جعفر مسجدي و مهدي شريف نيا و كمال و اكبر رخ صفت در شكنجه و تير خلاص زدن و ترور هاي مخالفين دست داشته اند .جعفر مسجدي خودش نيز در مشاجره اي که در انتقال صنف چوب فروشان از تهران به شهرک صنعتي خاوران در سال 84بين اتحاديه و کسبه رخ داد گفته بود « من خودم تير خلاص زن بودم يه روزي »‎جعفر مسجدي رييس اتحاديه صنف چوبفروشان از اعضاي سپاه پاسداران و عضو هئيت موتلفه تهران روز چهارشنبه يكم آبان مرد و جسدش را در قطعه 6 بهشت زهرا به خاك گور سپردند .

وي از بازجويان و شکنجه گران و تير خلاص زنان اوين در سالهاي نخست حكومت خميني بود .

وي كه از چوب فروشان قديمي تهران بود بعد از انقلاب دردستگاه سركوب وشكنجه رژيم قرار گرفت و تا آخر عمر حضور فعالي داشت و در ارگان سپاه و اطلاعات خدمت ميكرد .

وي به همراه مهدي شريف نيا كه يكي از شكنجه گران اوين است در زندان اوين به عنوان بازجو و شکنجه گر فعاليت ميكرد . خودش بارها در مشاجرات صنفي كه در بازار داشتند به اين خدمت جنايتكارانه اش اذعان نموده بود بطوريكه در بازار وي را بعنوان تيرخلاص زن ميشناختند .

در مراسم ختم او يکي از پسران خامنه اي گويا مجتبي شرکت داشته است.

وي كه عضو صنف چوب فروشان بود در سال 87 بعد از فوت كمال رخ صفت از اعضاي موتلفه و رئيس سابق اين صنف ، از طرف رژيم بعنوان رييس اتحاديه صنف چوب فروشان معرفي شد تا هر چه بيشتر بتواند خوي وحشي خودش را در سركوب بازاريان چوب فروش بكار بگيرد .

روز تشييع جنازه ، تعدادي از چوب فروشان كه از قديم اين مزدور را مي شناختند ميگفتند که جعفر مسجدي و مهدي شريف نيا و كمال و اكبر رخ صفت در شكنجه و تير خلاص زدن و ترور هاي مخالفين دست داشته اند .جعفر مسجدي خودش نيز در مشاجره اي که در انتقال صنف چوب فروشان از تهران به شهرک صنعتي خاوران در سال 84بين اتحاديه و کسبه رخ داد گفته بود « من خودم تير خلاص زن بودم يه روزي »

۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

حسین فلاح به قید وثیقه آزاد شد


Photo: ‎حسین فلاح به قید وثیقه آزاد شد

 حسین فلاح، فعال مدنی پس از ۸ روز بازداشت با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

 روز چهارشنبه ۸ آذرماه حسین فلاح از فعالان سابق سازمان‌های غیر دولتی قزوین با تودیع قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

وی که پس از احضار به ستاد خبری قزوین بازداشت شده بود از سال ۸۱ - ۸۵ به مدت دو دوره دبیر «خانه تشکلهای غیر دولتی قزوین» بوده که با روی کار آمدن دولت دهم در سال ۸۵ دفتر آن در قزوین پلمب شده است.

هرانا‎
حسین فلاح، فعال مدنی پس از ۸ روز بازداشت با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

روز چهارشنبه ۸ آذرماه حسین فلاح از فعالان سابق سازمان‌های غیر دولتی قزوین با تودیع قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

وی که پس از احضار به ستاد خبری قزوین بازداشت شده بود از سال ۸۱ - ۸۵ به مدت دو دوره دبیر «خانه تشکلهای غیر دولتی قزوین» بوده که با روی کار آمدن دولت دهم در سال ۸۵ دفتر آن در قزوین پلمب شده است.


۱۳۹۱ آذر ۷, سه‌شنبه

کمال شریفی پس از ۴ سال از ملاقات محروم است


Photo: ‎کمال شریفی پس از ۴ سال از ملاقات محروم است

 باوجود گذشت چهارسال از زندان کمال شریفی، این زندانی سیاسی کماکان از داشتن ملاقات با خانواده خود محروم است.

 کمال شریفی روزنامه نگار ۳۸ ساله و زندانی سیاسی کرد که در زندان میناب در میان زندانیان عادی و جرایم مواد مخدر بسر می‌برد از انجام ملاقات با خانواده خود محروم است.

این زندانی سیاسی که تاکنون تنها یکبار موفق به ملاقات با مادر و برادر خود، آن هم با اجازه مسئولین قوه قضائیه و پس از اعتصاب غذای طولانی شده است در سال ۸۷ در شهر سقز بازداشت و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب سقز به ریاست قاضی شایق به ۳۰ سال زندان محکوم شده است.

یکی از بستگان کمال شریفی به گزارشگر هرانا گفت: "ما بار‌ها تقاضای ملاقات با کمال را از مسئولین مطرح کرده‌ایم، اما معلوم نیست ایشان به چه علت با آزاد شدن ملاقات وی مانند سایر زندانیان مخالفت می‌کنند."

هرانا‎
باوجود گذشت چهارسال از زندان کمال شریفی، این زندانی سیاسی کماکان از داشتن ملاقات با خانواده خود محروم است.

کمال شریفی روزنامه نگار ۳۸ ساله و زندانی سیاسی کرد که در زندان میناب در میان زندانیان

عادی و جرایم مواد مخدر بسر می‌برد از انجام ملاقات با خانواده خود محروم است.

این زندانی سیاسی که تاکنون تنها یکبار موفق به ملاقات با مادر و برادر خود، آن هم با اجازه مسئولین قوه قضائیه و پس از اعتصاب غذای طولانی شده است در سال ۸۷ در شهر سقز بازداشت و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب سقز به ریاست قاضی شایق به ۳۰ سال زندان محکوم شده است.

یکی از بستگان کمال شریفی به گزارشگر هرانا گفت: "ما بار‌ها تقاضای ملاقات با کمال را از مسئولین مطرح کرده‌ایم، اما معلوم نیست ایشان به چه علت با آزاد شدن ملاقات وی مانند سایر زندانیان مخالفت می‌کنند."

۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

وکلای هلند مقابل سفارت ایران در لاهه در حمایت از نسرین ستوده


Photo: ‎وکلای هلند مقابل سفارت ایران در لاهه در حمایت از نسرین ستوده
Lawyers in Netherlands in support of Nasrin Sotoudeh

صبح امروز جمعی از وکلای هلند با تجمع مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه، ضمن حمایت از نسرین ستوده همکار ایرانی خویش که دو ماه است در اعتصاب غذا بسر می برد، اعتراض خود را به برخورد دولت جمهوری اسلامی با این وکیل دادگستری اعلام کردند.

در این تجمع که یک ساعت به طول انجامید،وکلای تجمع کننده ضمن صدور قطعنامه ای در پایان این مراسم خواستار آزادی نسرین ستوده شدند. تجمع کنندگان قصد داشتند قطعنامه خود را به سفارت ایران تحویل دهند اما مقامات سفارت از تحویل این قطعنامه خودداری کردند.

این تجمع گفتنی است این تجمع از سوی موسسه غیر دولتی هلندی وکلا برای وکلا برنامه ریزی شده بود. این موسسه در سال 1984 با هدف دفاع از آزادی و استقلال وکلا در سراسر جهان تشکیل شده است.‎
Lawyers in Netherlands in support of Nasrin Sotoudeh

صبح امروز جمعی از وکلای هلند با تجمع مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه، ضمن حمایت از نسرین ستوده همکار ایرانی خویش که د
و ماه است در اعتصاب غذا بسر می برد، اعتراض خود را به برخورد دولت جمهوری اسلامی با این وکیل دادگستری اعلام کردند.

در این تجمع که یک ساعت به طول انجامید،وکلای تجمع کننده ضمن صدور قطعنامه ای در پایان این مراسم خواستار آزادی نسرین ستوده شدند. تجمع کنندگان قصد داشتند قطعنامه خود را به سفارت ایران تحویل دهند اما مقامات سفارت از تحویل این قطعنامه خودداری کردند.

این تجمع گفتنی است این تجمع از سوی موسسه غیر دولتی هلندی وکلا برای وکلا برنامه ریزی شده بود. این موسسه در سال 1984 با هدف دفاع از آزادی و استقلال وکلا در سراسر جهان تشکیل شده است.

۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

دیدارِ مادرِ زنده یاد سهراب اعرابی با جانبازِ عاشورای خونین 88

Photo: ‎دیدارِ مادرِ زنده یاد سهراب اعرابی با جانبازِ عاشورای خونین 88
نامش بهـــــــزاد یزدان پناه است...
تیر به ستونِ فقراتش خورده...
به جرمِ فریادِ آزادیخواهی..
و حالا دیگر قادر به راه رفتن نیست...!
باز هم تاوان...باز هم جوانی دانشجو باید تاوانِ فریادِ عدالت خواهی اش را بدهد.....!
 سرنگون باد جمهوری فاشیست اسلامی‎

نامش بهـــــــزاد یزدان پناه است...
تیر به ستونِ فقراتش خورده...
به جرمِ فریادِ آزادیخواهی..
و حالا دیگر قادر به راه رفتن نیست...!
باز هم تاوان...باز هم جوانی دانشجو باید تاوانِ فریادِ عدالت خواهی اش را بدهد.....!
سرنگون باد جمهوری فاشیست اسلامی

۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

وخامت حال محمد سیف‌زاده در زندان اوین


Photo: ‎وخامت حال محمد سیف‌زاده در زندان اوین

خونریزی کلیه محمد سیف‌زاده از اعضای موسس کانون مدافعان حقوق بشر که پس از عمل جراحی هموروئید در بیمارستان طالقانی تهران آغاز شده بود، چند روزی است تشدید شده است.

بنا به گزارش تارنمای کلمه، این زندانی سیاسی یک ماه قبل برای عمل جراحی به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد و به رغم تلاش پزشکان و کادر پزشکی این بیمارستان، فشارهای پاسیاران و نگهبانان این بیمارستان و جلوگیری از ملاقات خانواده باعث اصرار این بیمار مبنی بر بازگشت به زندان شد.

از سوی دیگر رسیدگی به خونریزی از مجاری ادرار که پس از عمل جراحی ایجاد شده بود، به دلیل نداشتن بخش اورولوژی به بعد موکول شد.

قرار بود روز سه شنبه این زندانی بیمار برای معاینه پس از عمل جراحی به بیمارستان طالقانی اعزام شود ولی ماموران و مسئولان اوین از اعزام وی در هفته گذشته خودداری کردند.

ابوالقاسم صلواتی قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به تازگی دستور داده است کسانی که از شرکت در جلسات دادگاه امتناع می‌کنند از حقوق زندانیان از جمله خدمات پزشکی محروم شوند و به همین علت چند تن از دراویش گنابادی از جمله دانشجو، مرادی و انتصاری قرار است به زندان بازگردانده شوند.

تاکنون تعدادی از زندانیان از جمله محمد سیف‌زاده، ابوالفضل قدیانی و همچنین گروهی از دراویش گنابادی به دلیل عدم رعایت آیین دادرسی کیفری در دادگاه‌های انقلاب و از جمله عدم حضور هیات منصفه در جرایم سیاسی، جلسات این دادگاه را تحریم کرده‌اند.‎
خونریزی کلیه محمد سیف‌زاده از اعضای موسس کانون مدافعان حقوق بشر که پس از عمل جراحی هموروئید در بیمارستان طالقانی تهران آغاز شده بود، چند روزی است تشدید شده است.

بنا به گزارش تارنمای کلمه، این زندانی س

یاسی یک ماه قبل برای عمل جراحی به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد و به رغم تلاش پزشکان و کادر پزشکی این بیمارستان، فشارهای پاسیاران و نگهبانان این بیمارستان و جلوگیری از ملاقات خانواده باعث اصرار این بیمار مبنی بر بازگشت به زندان شد.

از سوی دیگر رسیدگی به خونریزی از مجاری ادرار که پس از عمل جراحی ایجاد شده بود، به دلیل نداشتن بخش اورولوژی به بعد موکول شد.

قرار بود روز سه شنبه این زندانی بیمار برای معاینه پس از عمل جراحی به بیمارستان طالقانی اعزام شود ولی ماموران و مسئولان اوین از اعزام وی در هفته گذشته خودداری کردند.

ابوالقاسم صلواتی قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به تازگی دستور داده است کسانی که از شرکت در جلسات دادگاه امتناع می‌کنند از حقوق زندانیان از جمله خدمات پزشکی محروم شوند و به همین علت چند تن از دراویش گنابادی از جمله دانشجو، مرادی و انتصاری قرار است به زندان بازگردانده شوند.

تاکنون تعدادی از زندانیان از جمله محمد سیف‌زاده، ابوالفضل قدیانی و همچنین گروهی از دراویش گنابادی به دلیل عدم رعایت آیین دادرسی کیفری در دادگاه‌های انقلاب و از جمله عدم حضور هیات منصفه در جرایم سیاسی، جلسات این دادگاه را تحریم کرده‌اند.

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

دیدار اعضای خانواده های جانباختگان با احمد شهید

روز پنج شنبه ۲۲ نوامبر ۲۰۱۲ ساعت سه تن از اعضای خانواده های جانباختگان دهه ۶۰/۶۷ و مسئولین کمیته خاوران در نروژ با آقای احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، در هتلی در شهر اسلو دیدار و گفتگو کردند.  

در این جلسه خاطره معینی، حدیث بیرانوند و صمد بهادری طولابی از اعضای خانواده های جانباختگان دهه ۶۰/۶۷ و از مسئولین کمیته خاوران در نروژ برای ادای شهادت و شرح مشاهدات و توضیحات خود درمورد کشتار دهه شصت بویژه تابستان سال ۶۷ و همچنین توضیحاتی در مورد گلزار خاوران در این جلسه حضور یافتند.
نخست خاطره معینی از تلاشهای آقای احمد شهید برای فرصتی که به آنها داده شده تا بتوانند شکایت و مدارک خود را به وی تقدیم کنند ، تشکر کرد و همچنین از تلاشهای ایشان برای دستیابی به حقیقت و شنیدن صدای دادخواهی تمامی آنهایی که در طول سی و چند سال عمر جمهوری اسلامی مورد ظلم و ستم واقع شده اند، قدر دانی نمود .خاطره بدلیل اینکه سه تن ازاعضای خانواده اش در خاوران درخاک شدند و خود یکی از شاهدین بعد از کشتار تابستان ۶۷ در خاوران بود، درمورد گلزار خاوران توضیحاتی جامع و مستند به آقای احمد شهید ارائه داد واز وی تقاضا نمود در صورت سفرشان به ایران از گلزار خاوران دیدن نمایند و با خانواده های این جانباختگان در ایران دیدار کنند.
آقای صمد بهادری طولابی دیگرعضو فعال کمیته خاوران در نروژ، که خود فرزند جانباخته محمد حسن بهادری طولابی می باشد در باره فشارهای سیاسی و تهدیدهای هر روزه ماموران امنیتی علیه فرزندان جانباختگان در ایران به آقای احمد شهید گزارش داد و گفت فرزندان جانباختگان در معرض ظلم و ستمی تمام نشدنی از سوی جمهوری اسلامی قرار دارند و رژیم آنها را از همه امکانات و حقوق اجتماعی محروم کرده است. صمد به مواردی از قبیل رفتن به مدرسه، دانشگاه و کار در دوایر دولتی اشاره نمود. آقای احمد شهید پس از شنیدن صحبت های صمد بشدت متاثر

شدند و گفته های صمد برایش تازه گی داشت و برای اولین بار بود که با فرزند یکی از اعدامیان سیاسی رو در رو گفتگو می کرد.
صمد وضعیت وابستگی به افراد جانباخته و اعدامی را بخوبی ترسیم کرد و از آقای احمد شهید تقاضا نمود که در سفر احتمالی خود به ایران با دیگر اعضای خانواده جانباخته گان، بویژه فرزندان کشتار بیرحمانه دهه ۶۰ـ۶۷ ملاقات و دیدار نمایند.
خانم حدیث بیرانوند دیگر عضو کمیته خاوران در نروژ و نیز از اعضای خانواده های کشتار دهه شصت و بویژه شصت و هفت که دایی و دو تن از شوهر خاله های وی همچنین تنی چند از وابستگان او درخاوران دفن شده اند در مورد وضعیت کنونی خاوران سخن گفت، وی اشاره کرد که چندین سال است که درب خاوران را به روی خانواده ها بسته اند و آنان را از حضور بر سر مزار عزیزانشان منع میکنند او همچنین به یورش و حمله غیر قانونی ماموران امنیتی به خانه های بازماندگان در هنگام برگزاری مراسم یادبود و اعمال خشونت علیه آنها اشاره کرد و گزارشاتی در مورد دستگیری و زندانی شدن آنها به اطلاع آقای احمد شهید و همراهان وی رساند. همچنین وی در مورد تخریب خاوران و از بین بردن آثار این جنایت هولناک و بزرگ توضیحاتی جامع ومستند به آقای احمد شهید ارائه داد.
در ادامه آقای احمد شهید گزارشی کامل از فعالیت های خود در مورد نقض حقوق بشر و همچنین ملاقات با افرادی که بعنوان شاهد و یا اینکه بطور مستقیم مورد آزارو شکنجه قرار گرفته اند ارائه داد. آقای احمد شهید از آغاز به کار کمیسیونی حقیقت یاب با انگیزه مستند کردن تمامی اسناد و شواهد در مورد قتل عام دهه شصت بویژه تابستان ۶۷ خبر داد . که این موضوع بسیار برای صمد، خاطره و حدیث امیدوار کننده و مثبت بود. وی پیشنهاد داد که تمامی افرادی که شاکی جمهوری اسلامی در این زمینه و یا در زمینه های مشابه هستند باید بطور متمرکز و برنامه ریزی شده حرکت نمایند، تا نتیجه بهتر و سریعتری بدست آید .
در پایان صمد گواهی فوت پدرش که دلیل فوت ایشان در آن قید نشده است و همچنین قبض رسید پولی که مسئولان زندان اوین از پدربزرگ وی به عنوان هزینه گلوله هایی که رژیم برای اعدام پدرش استفاده کرده را که به زبان انگلیسی ترجمه شده بود،در اختیار احمد شهید قرار داد تا به عنوان سند از آن استفاده کند.
اعضای کمیته خاوران در نروژ در این دیدار مجموعه کاملی از اسناد کشتار دهه ۶۰ بویژه اسناد گلزار خاوران را به همراه لیست۱۲ نفر از اعضای خانواده این ٣ نفر که در کشتارهای دهه ۶۰ اعدام شده بودند را در اختیار احمد شهید قرار دادند. علاوه بر این اسناد.به دلیل محدودیت زمانی هر سه نفر این افراد در زوایای مختلف طی سه نامه بطور جداگانه شکایتی به زبان انگلیسی علیه رهبران وسران جمهوری اسلامی بویژه شخص سید علی خامنه ای به عنوان رهبر وقت ویکی از عاملان اصلی کشتارهای دهه ۶۰ ـ۶۷   تنظیم نمودند و آن را در اختیار آقای احمد شهید قرار دادند تا ایشان شکایت آنها را از طریق سازمان ملل پیگیری نماید. بخش عمده این دیداربه عنوان سند فیلم برداری شد.
در پایان این دیدار آقای احمد شهید اظهار نمود که در صورت موافقت رژیم جمهوری اسلامی با سفر وی به ایران حتما از خاوران دیدارخواهد نمود و با برخی از اعضای خانواده ها ی قربانیان دیدار خواهد کرد. قرار است در آینده ادامه این گفتگو بین شرکت کنندگان در این جلسه از طریق اسکایپ انجام پذیرد.
با امید به اینکه چنین دیدارهایی به کشف حقیقت و عاملی برای عدم تکرار جنایاتی ازاین دست در میهنمان گردد.

نروژ-اسُلو۲۲ نوامبر ۲۰۱۲
خاطره معینی، حدیث بیرانوند، صمد بهادری طولابی
کمیته خاوران - نروژ

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

هادی دانشیار فعال کارگری به سه سال حبس تعزیری محکوم شد


Photo: ‎هادی دانشیار فعال کارگری به سه سال حبس تعزیری محکوم شد

 سید هادی دانشیار فعال کارگری اهل شیراز به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

بنا به گزارش تارنمای کمیته گزارشگران حقوق بشر، سید هادی دانشیار طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب شیراز در روز یکشنبه ۲۸ آبان ماه به اتهام تبلیغ و تبانی علیه نظام، به نفع گروه‌های ضد نظام و شرکت در تجمعات غیرقانونی در شیراز به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده است و گفته شده که متهم ظرف مدت بیست روز می‌تواند با حضور در دادگاه انقلاب این شهر به حکم صادره اعتراض نماید.

سید هادی دانشیار ۳۸ ساله فعال کارگری ساکن شیراز در جریان اعتصاب کارگران معدن استان فارس، در سال ۸۷ بازداشت و پس از تحمل دو ماه بازجویی و حبس در اداره اطلاعات و زندان عادل آباد شیراز با قرار وثیقه به طور موقت آزاد شده بود.

وی پیش از این و در ابتدای سال ۸۷ نیز بنا بر شکایت اداره اطلاعات و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور مبنی بر تحریک کارگران معدن به اغتشاش به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود.‎
سید هادی دانشیار فعال کارگری اهل شیراز به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

  سید هادی دانشیار طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب شیراز در روز ی
کشنبه
 ۲۸ آبان ماه به اتهام تبلیغ و تبانی علیه نظام، به نفع گروه‌های ضد نظام و شرکت در تجمعات غیرقانونی در شیراز به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده است و گفته شده که متهم ظرف مدت بیست روز می‌تواند با حضور در دادگاه انقلاب این شهر به حکم صادره اعتراض نماید.

سید هادی دانشیار ۳۸ ساله فعال کارگری ساکن شیراز در جریان اعتصاب کارگران معدن استان فارس، در سال ۸۷ بازداشت و پس از تحمل دو ماه بازجویی و حبس در اداره اطلاعات و زندان عادل آباد شیراز با قرار وثیقه به طور موقت آزاد شده بود.

وی پیش از این و در ابتدای سال ۸۷ نیز بنا بر شکایت اداره اطلاعات و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور مبنی بر تحریک کارگران معدن به اغتشاش به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

۱۳۹۱ آذر ۱, چهارشنبه

یک دانشجوی مهابادی به ٥ سال زندان محکوم شد


Photo: ‎یک دانشجوی مهابادی به ٥ سال زندان محکوم شد

 جمال قادر نژاد دانشجوی دانشگاه پیام نور میاندوآب از سوی دادگاه انقلاب شهرستان مهاباد به پنج سال حبس محکوم شد.

تارنمای کردپا گزارش داد: "جمال قادرنژاد" دانشجوی رشته‌ی علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور میاندوآب، ساکن روستای "حاجی حسن" از توابع منطقه‌ی"شامات" شهرستان مهاباد از سوی دادگاه انقلاب این شهرستان به جرم همکاری با یکی از احزاب مخالف حاکمیت بە پنج سال حبس محکوم شده است.

این منبع خبری در ادامه گزارش خود آورده است: "جمال قادر نژاد، بیست و چهارم خردادماه امسال همراه با دو شهروند دیگر به نام‌های "یعقوب خضری" مشاور اداره‌ی آموزش و پرورش و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و "امید قادری اقدم" تصویربردار و مستند ساز، از سوی اداره‌ی اطلاعات شهرستان مهاباد بازداشت شده بودند."

در این گزارش جزئیات اتهامات این دانشجو که منجرب صدور پنج سال حبس شده ذکر نشده است، هم چنین از تعزیری و یا تعلیقی بودن حکم وی نیز اطلاعی در دست نیست.‎
جمال قادر نژاد دانشجوی دانشگاه پیام نور میاندوآب از سوی دادگاه انقلاب شهرستان مهاباد به پنج سال حبس محکوم شد.

جمال قادرنژاد" دانشجوی رشته‌ی علوم اجتماعی دانشگاه پیام نو
ر میاندوآب

 ساکن روستای "حاجی حسن" از توابع منطقه‌ی"شامات" شهرستان مهاباد از سوی دادگاه انقلاب این شهرستان به جرم همکاری با یکی از احزاب مخالف حاکمیت بە پنج سال حبس محکوم شده است.

"جمال قادر نژاد، بیست و چهارم خردادماه امسال همراه با دو شهروند دیگر به نام‌های "یعقوب خضری" مشاور اداره‌ی آموزش و پرورش و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و "امید قادری اقدم" تصویربردار و مستند ساز، از سوی اداره‌ی اطلاعات شهرستان مهاباد بازداشت شده بودند."
.

۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

یک سال حبس برای همسر عبدالفتاح سلطانی

Photo: ‎یک سال حبس برای همسر عبدالفتاح سلطانی

The wife of Imprisoned Human right lawyer, Abdolfath Soltani, has been sentenced to 1 year in prison

معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی وکیل زندانی، به یک سال حبس تعزیری و ممنوعیت خروج از کشور برای پنج سال محکوم شد.

مائده سلطانی فرزند وی با بیان این خبر افزود: حکم یک سال حبس مادرم که توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی صادر شده، به مدت پنج سال تعلیق شده است.
با گفته مائده سلطانی معصومه دهقان در دادگاه منجر به صدور حکم، حضور نداشته و دادگاه با حضور یکی از وکلای وی تشکیل شده است.
معصومه دهقان، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و همسر عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، پیرو احضاریه‌ای که روز یازدهم تیر ماه دریافت کرده بود، صبح روز ۱۴ تیرماه سال گذشته به دادسرای اوین مراجعه کرده و در آن‌جا بازداشت شد.
دهقان، در سال ۲۰۰۹ که عبدالفتاح سلطانی برنده جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ آلمان شد، به جای همسرش که در آن زمان ممنوع‌الخروج بود، به آلمان آمد و این جایزه را دریافت کرد.‎
The wife of Imprisoned Human right lawyer, Abdolfath Soltani, has been sentenced to 1 year in prison

معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی وکیل زندانی، به یک سال حبس تعزیری و ممنوعیت خروج از کشور برای پ
نج
سال محکوم شد.


مائده سلطانی فرزند وی با بیان این خبر افزود: حکم یک سال حبس مادرم که توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی صادر شده، به مدت پنج سال تعلیق شده است.
با گفته مائده سلطانی معصومه دهقان در دادگاه منجر به صدور حکم، حضور نداشته و دادگاه با حضور یکی از وکلای وی تشکیل شده است.
معصومه دهقان، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و همسر عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، پیرو احضاریه‌ای که روز یازدهم تیر ماه دریافت کرده بود، صبح روز ۱۴ تیرماه سال گذشته به دادسرای اوین مراجعه کرده و در آن‌جا بازداشت شد.
دهقان، در سال ۲۰۰۹ که عبدالفتاح سلطانی برنده جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ آلمان شد، به جای همسرش که در آن زمان ممنوع‌الخروج بود، به آلمان آمد و این جایزه را دریافت کرد.

بازگشت مجدد ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار به اوین

Photo: ‎بازگشت مجدد ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار به اوین

 ابولفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار در بند خوزستانی پس از گذشت دو روز مجددا به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت.

 این زندانی سیاسی به دلیل ادای شهادت در خصوص شکنجه‌های ستار بهشتی به بازپرس پرونده ستار بهشتی جهت تبعید به زندان کارون اهواز از بند ۳۵۰ زندان اوین خارج شده بود.

عابدینی در واکنش به تبعید خود اعلام کرده بود در صورت انتقال به زندان کارون دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. وی به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری و ارتباط با رسانه‌های برون مرزی به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

هرانا‎
ابولفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار در بند خوزستانی پس از گذشت دو روز مجددا به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت.

این زندانی سیاسی به دلیل ادای شهادت در خصوص شکنجه‌های ستار بهشتی به بازپرس پر
ونده ستار بهشتی جهت تبعید به زندان کارون اهواز از بند ۳۵۰ زندان اوین خارج شده بود.

عابدینی در واکنش به تبعید خود اعلام کرده بود در صورت انتقال به زندان کارون دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. وی به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری و ارتباط با رسانه‌های برون مرزی به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

بازرسان سازمان ملل از ایران خواستند درمورد مرگ ستار بهشتی توضیح دهد

Photo: ‎بازرسان سازمان ملل از ایران خواستند درمورد مرگ ستار بهشتی توضیح دهد

بازرسان ویژه سازمان ملل در امر حقوق بشر روز پنجشنبه رسما خواستار توضیح مقام‌های ایران درباره مرگ ستار بهشتی٬ وبلاگ‌نویسی شدند که نزدیک به دو هفته پیش در بازداشتگاه جان خود را از دست داد.

به گزارش رادیو فردا و به نقل از رویترز، بازرسان ویژه سازمان ملل بر لزوم تحقیق درباره آنچه "جنایات مخوف و اجرای عدالت در ایران" می‌نامیدند٬ تاکید کردند.

احمد شهید٬ گزارشگر ویژه ایران در امور حقوق بشر در بیانیه‌ای رسمی در این‌باره گفت: "لازم است افرادی که بالقوه در چنین جنایات مخوفی دست داشته‌اند٬ بازجویی شده و به دست عدالت سپرده شوند."

کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه گزارش مقدماتی خود درباره مرگ این وبلاگ‌نویس منتقد حکومت ایران را ارائه کرد.

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای٬ دادستان کل کشور علایم کبودی بر بدن ستار بهشتی را تایید کرده است. اما علاء‌الدین بروجردی٬ رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته که تحقیقات اولیه نشان می‌دهد آثار ضرب و شتم بر بدن ستار بهشتی وجود ندارد.‎
بازرسان ویژه سازمان ملل در امر حقوق بشر روز پنجشنبه رسما خواستار توضیح مقام‌های ایران درباره مرگ ستار بهشتی٬ وبلاگ‌نویسی شدند که نزدیک به دو هفته پیش در بازداشتگاه جان خود

را از دست داد.

بازرسان ویژه سازمان ملل بر لزوم تحقیق درباره آنچه "جنایات مخوف و اجرای عدالت در ایران" می‌نامیدند٬ تاکید کردند.

احمد شهید٬ گزارشگر ویژه ایران در امور حقوق بشر در بیانیه‌ای رسمی در این‌باره گفت: "لازم است افرادی که بالقوه در چنین جنایات مخوفی دست داشته‌اند٬ بازجویی شده و به دست عدالت سپرده شوند."

کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه گزارش مقدماتی خود درباره مرگ این وبلاگ‌نویس منتقد حکومت ایران را ارائه کرد.

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای٬ دادستان کل کشور علایم کبودی بر بدن ستار بهشتی را تایید کرده است. اما علاء‌الدین بروجردی٬ رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته که تحقیقات اولیه نشان می‌دهد آثار ضرب و شتم بر بدن ستار بهشتی وجود ندارد.

۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

پرستو فروهر

Photo: ‎پرستو فروهر:

چهارده سال پیش در شب یکم آذرماه پدرومادرم٬ داریوش و پروانه فروهر٬ در خانه‌شان مورد هجوم گماشتگان وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفتند و بیرحمانه به قتل رسیدند - آن‌ دو که از رهبران مخالفان سیاسی در ایران بودند و دهه های متوالی برای دستیابی به آزادی‌های فردی و اجتماعی٬ امنیت قضایی و جدایی دین از دولت مبارزه کرده بودند.

به سنت هرساله امسال نیز در آستانه آذرماه به ایران سفر خواهم کرد تا سالروز قتل پدرومادرم را در خانه‌شان به سر کنم٬ اگرچه در طی هشت سال گذشته برگزاری مراسم بزرگداشت بر ما بستگان آن دو عزیز ممنوع بوده است.

 ممنوعیتی که با حضور سنگین نیروهای انتظامی و امنیتی و تحمیل شرایط قرنطینه بر خانه پدرومادرم اعمال شده است. 

انزوای تحمیلی٬ محاصره و قطع ارتباط آن خانه با دنیای اطراف در روز سالگرد و نیز دریافت بی‌قدرتی خویش در این چنبره به دشواری قابل تحمل است. اما کنه این تقابل بر سر حق یادآوری و حافظه هست که من همچنان بر آن ایستادگی خواهم کرد. 

این دریافت تلخ از بی قدرتی خویش در برابر تهدیدها و تحمیل‌های حاکم به برداشت من روایت این روزگار بسیاری از ایرانیان است. با اینهمه امیدوارم پافشاری بر یادآوری٬ به پایداری آرمانهای پدرومادرم که از سمبل‌های مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان هستند یاری رساند٬ و نیز امیدها و چشم اندازهای آنانی که سودای تغییرات رهاییبخش دارند را نیرو بخشد و نمایان سازد. 

با امید به همبستگی شما
پرستو فروهر‎
چهارده سال پیش در شب یکم آذرماه پدرومادرم٬ داریوش و پروانه فروهر٬ در خانه‌شان مورد هجوم گماشتگان وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفتند و بیرحمانه به قتل رسیدند - آن‌ دو که از رهبران مخالفان سیاسی در ایران بودند و دهه های متوالی
 برای دستیابی به آزادی‌های فردی و اجتماعی٬ امنیت قضایی و جدایی دین از دولت مبارزه کرده بودند.

به سنت هرساله امسال نیز در آستانه آذرماه به ایران سفر خواهم کرد تا سالروز قتل پدرومادرم را در خانه‌شان به سر کنم٬ اگرچه در طی هشت سال گذشته برگزاری مراسم بزرگداشت بر ما بستگان آن دو عزیز ممنوع بوده است.

ممنوعیتی که با حضور سنگین نیروهای انتظامی و امنیتی و تحمیل شرایط قرنطینه بر خانه پدرومادرم اعمال شده است.

انزوای تحمیلی٬ محاصره و قطع ارتباط آن خانه با دنیای اطراف در روز سالگرد و نیز دریافت بی‌قدرتی خویش در این چنبره به دشواری قابل تحمل است. اما کنه این تقابل بر سر حق یادآوری و حافظه هست که من همچنان بر آن ایستادگی خواهم کرد.

این دریافت تلخ از بی قدرتی خویش در برابر تهدیدها و تحمیل‌های حاکم به برداشت من روایت این روزگار بسیاری از ایرانیان است. با اینهمه امیدوارم پافشاری بر یادآوری٬ به پایداری آرمانهای پدرومادرم که از سمبل‌های مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان هستند یاری رساند٬ و نیز امیدها و چشم اندازهای آنانی که سودای تغییرات رهاییبخش دارند را نیرو بخشد و نمایان سازد.

با امید به همبستگی شما
پرستو فروهر

.انتقال ارژنگ داودی به زندان بندرعباس

Photo: ‎انتقال ارژنگ داودی به زندان بندرعباس

 ارژنگ داودی زندانی سیاسی، بعد از تحمل ۱۲۷ روز انفرادی در بند ۲۰۹ اوین به زندان بندر عباس تبعید شد.

 ارژنگ داودی زندانی سیاسی که قریب ۱۲ سال را در زندان به سر می‌برد و به ۲۵ سال زندان محکوم شده است، روز شنبه ۲۰ آبان ماه پس از ۱۲۷ روز انفرادی به زندان بندرعباس تبعید شد.

این زندانی سیاسی که در طی این مدت، یکبار در اعتراض به برخوردهای غیر قانونی که در موردش اعمال شده دست به اعتصاب غذا زده بود، هم اکنون در بند قرنطینه زندان بندرعباس و در شرایط بدی نگهداری می‌شود.

گفتنی است، در شهریور ماه سال جاری عفو بین الملل نسبت به محاکمه ارژنگ دادودی به اتهام محاربه هشدار داده بود.

لازم به یادآوریست، ارژنگ داوودی پیش‌تر نیز در زندان بندرعباس تحمل حبس نموده است.

هرانا‎ارژنگ داودی زندانی سیاسی، بعد از تحمل ۱۲۷ روز انفرادی در بند ۲۰۹ اوین به زندان بندر عباس تبعید شد.

ارژنگ داودی زندانی سیاسی که قریب ۱۲ سال را در زندان به سر می‌برد و به ۲۵ سال زندان محکوم شده است، رو
.ز شنبه ۲۰ آبان ماه پس از ۱۲۷ روز انفرادی به زندان بندرعباس تبعید شد.
این زندانی سیاسی که در طی این مدت، یکبار در اعتراض به برخوردهای غیر قانونی که در موردش اعمال شده دست به اعتصاب غذا زده بود، هم اکنون در بند قرنطینه زندان بندرعباس و در شرایط بدی نگهداری می‌شود.

گفتنی است، در شهریور ماه سال جاری عفو بین الملل نسبت به محاکمه ارژنگ دادودی به اتهام محاربه هشدار داده بود.

لازم به یادآوریست، ارژنگ داوودی پیش‌تر نیز در زندان بندرعباس تحمل حبس نموده است.

رضا خندان همسر نسرین ستوده

Photo: ‎رضا خندان همسر نسرین ستوده:

امروز پنجشنبه براي دومين هفته‌ي متوالي به سالن ملاقات زندان اوين مراجعه كرديم. روزهاي پنجشنبه روز ملاقات زندانيان بند 209 اطلاعات است. با وجود اينكه نسرين از 15 روز قبل به يكي از سلول‌هاي انفرادي اين بند منتقل شده است، ولي آنها به ما اعلام مي‌كنند كه او زنداني ما نيست.
مسولين زندان اوين هم مي‌گويند كه ايشان در اختيار 209 هستند.
وقتي كه هيچكدام از نهادهاي صاحب بازداشتگاه (زندان اوين - بند 209) خود را مسول اين زنداني نميدانند.

در واقع مي‌شود گفت كه از نظر قضايي ايشان ناپديد شده‌اند.

با وجود اين كه معلوم شده است كه براي او هيچگونه قرار ممنوع الملاقاتي صادر نشده است ولي همچنان او را ممنوع الملاقات كرده‌اند.
ديگر حتي به طور صوري و فرمايشي هم به قوانين نيم‌بند خودشان پايبند نيستند و هر كاري كه در راستاي فشار به زنداني و خانواده‌اش باشد در انجام آن هيچ ترديدي به خود راه نمي‌دهند.
و زماني كه جنازه‌ي جواني مانند ستار بهشتي روي دستشان مي‌ماند فرافكني‌ها شروع مي‌شود.‎امروز پنجشنبه براي دومين هفته‌ي متوالي به سالن ملاقات زندان اوين مراجعه كرديم. روزهاي پنجشنبه روز ملاقات زندانيان بند 209 اطلاعات است. با وجود اينكه نسرين از 15 روز قبل به يكي از سلول‌هاي انفرادي اين بند منتقل شده است، .
ولي آنها به ما اعلام مي‌كنند كه او زنداني ما نيست.
مسولين زندان اوين هم مي‌گويند كه ايشان در اختيار 209 هستند.
وقتي كه هيچكدام از نهادهاي صاحب بازداشتگاه (زندان اوين - بند 209) خود را مسول اين زنداني نميدانند.

در واقع مي‌شود گفت كه از نظر قضايي ايشان ناپديد شده‌اند.

با وجود اين كه معلوم شده است كه براي او هيچگونه قرار ممنوع الملاقاتي صادر نشده است ولي همچنان او را ممنوع الملاقات كرده‌اند.
ديگر حتي به طور صوري و فرمايشي هم به قوانين نيم‌بند خودشان پايبند نيستند و هر كاري كه در راستاي فشار به زنداني و خانواده‌اش باشد در انجام آن هيچ ترديدي به خود راه نمي‌دهند.
و زماني كه جنازه‌ي جواني مانند ستار بهشتي روي دستشان مي‌ماند فرافكني‌ها شروع مي‌شود.

۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه

جان نسرین ستوده در خطر است.

نگاره: ‏جان نسرین ستوده در خطر است.

NASRIN SOTOUDEH, imprisoned lawyer , her life is on danger

 نسرین ستوده وکیل دادگستری، برای دفاع از حقوق کودکان، روزنامه نگاران، دانشجویان و فعالین حقوق بشر در زندان است و هم اکنون از ۲۶ مهر در اعتصاب غذا به سر می برد. برای آزادی اش از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.

دوستان، دیدار روز گذشته نسرین با فرزندانش بر نگرانيها افزوده و نگرانيها را بيشتر كرده نه كمتر!

اطمينان از سلامتي نسرين ستوده» با ملاقات بزرگسالان با او حاصل مي شود!‏

NASRIN SOTOUDEH, imprisoned lawyer , her life is on danger

نسرین ستوده وکیل دادگستری، برای دفاع از حقوق کودکان، روزنامه نگاران، دانشجویان و فعالین حقوق بشر در زندان است و هم اکنون از ۲۶ مهر در اعتصاب غذا به سر
می برد. برای آزادی اش از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.

دوستان، دیدار روز گذشته نسرین با فرزندانش بر نگرانيها افزوده و نگرانيها را بيشتر كرده نه كمتر!

اطمينان از سلامتي نسرين ستوده» با ملاقات بزرگسالان با او حاصل مي شود!

ستار را دیدیم... از جهنم جانیان به روی زمین آمده بود!


نگاره: ‏ستار را دیدیم... از جهنم  جانیان به روی زمین آمده بود!

شهادت فریبرز رئیس دانا، عبدالفتاح سلطانی، سعید متین پور، فریدون صیدی راد، سعید جلالی فر، سروش ثابت، یاشار دارالشفاء، وحید علی قلی پور، داور حسینی، وجدان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، رضا انصاری راد، اسداله اسدی، غلامرضا خسروی، علی معززی، کامران ایازی، امید خوارزمیان در مورد شکنجه ی ستار بهشتی ...

مردم ایران و مردم جهان که نگران جان و حیثیت انسان هستید!
ستار بهشتی زندانی سیاسی – عقیدتی را در تاریخ ۱۰ آبان ۱٣۹۱ به بند ٣۵۰ زندان اوین آوردند. از لحظه های ورود هر کس او را دید دانست که وی از یک جهنم روی زمین بیرون آمده است. 

چهره ی زرد و تکیده و ژولیده که فریاد فروخفته ی درد و آزار را در جلوی چشمان همه ی هم بندیان به نمایش می گذاشت. بدنی فرتوت و ناتوان از راه رفتن عادی، حتی نشستن و خوابیدن و کلامی که اصوات رنج را هجا می کرد. از آغاز دانستیم که او زیر سخت ترین آزارها و شکنجه ها بوده و از بازداشتگاه های پلیس امنیت به اینجا آورده شده است. 

جای جای کبود شده ی بدن و جای دستنبد و غل بر دست و پایش مهرهایی بودند برای تایید رفتار سنگدلانه با او. او فرزند اعماق شهر تهران و متعلق به خانواده ای بسیار محروم بود و جرمش هم استفاده از کامپیوتر شخصی و بیان آرای خود و دردهای دیگران اعلام شده است. 

بهشتی چندین بار در اینجا اعلام کرد که به عنوان فردی مستقل همواره مدافع حقوق محرومان و آزادیخواهان به بند افتاده از طریق افشای حقایق به ویژه مجازات های اعدام و حبس و شکنجه بوده است.


متاسفانه توقف او در این تنفس گاه موقت و رنج زا کمتر از ۲۰ ساعت پایید. او را به جای نامعلومی بازگرداندند که بعداً معلوم شد یکی از شعبه های پلیس امنیت بوده است. او در مدت توقف و به خصوص هنگام بازگردانده شدن بارها در حضور بسیاری از هم بندیان اعلام کرد که با او به قصد انهدام یا تبدیلش به چیزی خالی از هر چیز رفتار کرده اند و افزود که اینبار او را در زیر شکنجه و آزار خواهند کشت. نسخه ای از تظلم خواهی و برخی از حرف های او موجود است.

حرف او درست بود. پس از یک هفته در تاریخ ۱۶ آبان ۱٣۹۱ خبر جان باختن او اعلام شد و ما می دانیم که لحظه به لحظه ی مراسم تحویل و تدفین جنازه زیر شدیدترین مراقبت های پلیسی و امنیتی خواهد بود.
ما وظیفه انسانی و تاریخی خود می دانیم که در این حصار و بند فرصت را برای بازنگری حقیقت از دست ندهیم، با هر هزینه ای که ممکن است برایمان داشته باشد. خاموش ماندن ما فقط صحه گذاشتن بر رفتارهای ضد بشری علیه مردم آزادیخواه و به حرف آمده نیست، بلکه امضا کردن گواهی رفتارهای ضد انسانی باز هم بیشتر بر ما و فراموش کردن انسان بودن خودمان است.

امضاء: فریبرز رئیس دانا، عبدالفتاح سلطانی، سعید متین پور، فریدون صیدی راد، سعید جلالی فر، سروش ثابت، یاشار دارالشفاء، وحید علی قلی پور، داور حسینی، وجدان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، رضا انصاری راد، اسداله اسدی، غلامرضا خسروی، علی معززی، کامران ایازی، امید خوارزمیان.‏
شهادت فریبرز رئیس دانا، عبدالفتاح سلطانی، سعید متین پور، فریدون صیدی راد، سعید جلالی فر، سروش ثابت، یاشار دارالشفاء، وحید علی قلی پور، داور حسینی، وجدان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده،
رضا انصاری راد، اسداله اسدی، غلامرضا خسروی، علی معززی، کامران ایازی، امید خوارزمیان در مورد شکنجه ی ستار بهشتی 
مردم ایران و مردم جهان که نگران جان و حیثیت انسان هستید!
ستار بهشتی زندانی سیاسی – عقیدتی را در تاریخ ۱۰ آبان ۱٣۹۱ به بند ٣۵۰ زندان اوین آوردند. از لحظه های ورود هر کس او را دید دانست که وی از یک جهنم روی زمین بیرون آمده است.

چهره ی زرد و تکیده و ژولیده که فریاد فروخفته ی درد و آزار را در جلوی چشمان همه ی هم بندیان به نمایش می گذاشت. بدنی فرتوت و ناتوان از راه رفتن عادی، حتی نشستن و خوابیدن و کلامی که اصوات رنج را هجا می کرد. از آغاز دانستیم که او زیر سخت ترین آزارها و شکنجه ها بوده و از بازداشتگاه های پلیس امنیت به اینجا آورده شده است.

جای جای کبود شده ی بدن و جای دستنبد و غل بر دست و پایش مهرهایی بودند برای تایید رفتار سنگدلانه با او. او فرزند اعماق شهر تهران و متعلق به خانواده ای بسیار محروم بود و جرمش هم استفاده از کامپیوتر شخصی و بیان آرای خود و دردهای دیگران اعلام شده است.

بهشتی چندین بار در اینجا اعلام کرد که به عنوان فردی مستقل همواره مدافع حقوق محرومان و آزادیخواهان به بند افتاده از طریق افشای حقایق به ویژه مجازات های اعدام و حبس و شکنجه بوده است.


متاسفانه توقف او در این تنفس گاه موقت و رنج زا کمتر از ۲۰ ساعت پایید. او را به جای نامعلومی بازگرداندند که بعداً معلوم شد یکی از شعبه های پلیس امنیت بوده است. او در مدت توقف و به خصوص هنگام بازگردانده شدن بارها در حضور بسیاری از هم بندیان اعلام کرد که با او به قصد انهدام یا تبدیلش به چیزی خالی از هر چیز رفتار کرده اند و افزود که اینبار او را در زیر شکنجه و آزار خواهند کشت. نسخه ای از تظلم خواهی و برخی از حرف های او موجود است.

حرف او درست بود. پس از یک هفته در تاریخ ۱۶ آبان ۱٣۹۱ خبر جان باختن او اعلام شد و ما می دانیم که لحظه به لحظه ی مراسم تحویل و تدفین جنازه زیر شدیدترین مراقبت های پلیسی و امنیتی خواهد بود.
ما وظیفه انسانی و تاریخی خود می دانیم که در این حصار و بند فرصت را برای بازنگری حقیقت از دست ندهیم، با هر هزینه ای که ممکن است برایمان داشته باشد. خاموش ماندن ما فقط صحه گذاشتن بر رفتارهای ضد بشری علیه مردم آزادیخواه و به حرف آمده نیست، بلکه امضا کردن گواهی رفتارهای ضد انسانی باز هم بیشتر بر ما و فراموش کردن انسان بودن خودمان است.

امضاء: فریبرز رئیس دانا، عبدالفتاح سلطانی، سعید متین پور، فریدون صیدی راد، سعید جلالی فر، سروش ثابت، یاشار دارالشفاء، وحید علی قلی پور، داور حسینی، وجدان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، رضا انصاری راد، اسداله اسدی، غلامرضا خسروی، علی معززی، کامران ایازی، امید خوارزمیان.

برخورد توهین آمیز با محمد بنازاده امیرخیزی


نگاره: ‏برخورد توهین آمیز با محمد بنازاده امیرخیزی

 مسئولین زندان رجایی شهر کرج هنگام اعزام محمد بنازاده امیرخیزی وی را مجبور به پوشیدن لباس فرم زندان کرده و به وی پابند زدند.

 طی دو هفته گذشته در زندان رجایی شهر کرج، پوشیدن لباس فرم هنگام خروج از زندان اجباری شده است.

این لباس‌ها که غالبا آلوده بوده و موجب انتقال شپش و بیماریهای پوستی می‌گردد و همچنین تحقیرآمیز می‌باشد، اعتراض زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج را برانگیخته است.

روز گذشته سه‌شنبه ۲۳ آبان محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی ۶۳ ساله زندان رجایی شهر کرج پس از مدت‌ها انتظار به بیمارستانی خارج از زندان اعزام می‌شود.

مسئولین اعزام که ریاست ایشان را فردی بنام مهدی کمالی‌فر برعهده داشت باوجود کهولت سن، به این زندانی سیاسی پابند می‌زنند و حتی در داخل بیمارستان نیز حاضر به بازکردن پابند از پای ایشان نمی‌شوند.

در هنگام بازگشت به زندان نیز زندان بان‌ها این زندانی مسن را برهنه کرده و به شکل توهین آمیزی به بازرسی وی می‌پردازند.

محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی و بازاری سر‌شناس با وجودی که از ناراحتی شدید پروستات رنج می‌برد، تاروز گذشته با ممانعت مسئولین زندان برای اعزام به بیمارستان جهت انجام آزمایشات ضروری مواجه شده بود.

لازم به یاد آوری است که آقای محمد بنازاده امیرخیزی ۶۳ ساله در ۹ آذرماه سال ۸۸ با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.

هرانا‏
مسئولین زندان رجایی شهر کرج هنگام اعزام محمد بنازاده امیرخیزی وی را مجبور به پوشیدن لباس فرم زندان کرده و به وی پابند زدند.

طی دو هفته گذشته در زندان رجایی شهر کرج، پوشیدن لباس فرم هنگام خروج از
 زندان اجباری شده است.

این لباس‌ها که غالبا آلوده بوده و موجب انتقال شپش و بیماریهای پوستی می‌گردد و همچنین تحقیرآمیز می‌باشد، اعتراض زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج را برانگیخته است.

روز گذشته سه‌شنبه ۲۳ آبان محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی ۶۳ ساله زندان رجایی شهر کرج پس از مدت‌ها انتظار به بیمارستانی خارج از زندان اعزام می‌شود.

مسئولین اعزام که ریاست ایشان را فردی بنام مهدی کمالی‌فر برعهده داشت باوجود کهولت سن، به این زندانی سیاسی پابند می‌زنند و حتی در داخل بیمارستان نیز حاضر به بازکردن پابند از پای ایشان نمی‌شوند.

در هنگام بازگشت به زندان نیز زندان بان‌ها این زندانی مسن را برهنه کرده و به شکل توهین آمیزی به بازرسی وی می‌پردازند.

محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی و بازاری سر‌شناس با وجودی که از ناراحتی شدید پروستات رنج می‌برد، تاروز گذشته با ممانعت مسئولین زندان برای اعزام به بیمارستان جهت انجام آزمایشات ضروری مواجه شده بود.

لازم به یاد آوری است که آقای محمد بنازاده امیرخیزی ۶۳ ساله در ۹ آذرماه سال ۸۸ با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.


۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

اسد الله هادی از اعزام به بیمارستان بازماند


نگاره: ‏اسد الله هادی از اعزام به بیمارستان بازماند

اسدالله هادی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین که به بیماری حاد قلبی مبتلاست در آخرین لحظه بدلیل ممانعت از پوشیدن لباس فرم، از اعزام به بیمارستان بازماند.

 روز سه‌شنبه ۲۳ آبان ماه قرار بود اسدالله هادی به بیمارستان اعزام شود.

این زندانی سیاسی بند ۳۵۰ که از ناراحتی حاد قلبی رنج می‌برد حاضر به پوشیدن لباس فرم زندان نشد و به همین دلیل در آخرین لحظه از اعزام وی به بیمارستان ممانعت به عمل آمد.

گفتنی است، این زندانی سیاسی که در حوادث پس از انتخابات به اتهام رابطه با سازمان مجاهدین بازداشت شده، سابقه تحمل زندان در دهه ۶۰ را نیز دارد.

لازم به یادآوریست، بتازگی سازمان امور زندان‌ها، پوشیدن لباس مخصوص زندان و دستبند، را به هنگام اعزام به بیمارستان و یا دادگاه، برای طیف خاصی از زندانیان سیاسی، اجباری، اعلام کرده است.

هرانا‏
اسدالله هادی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین که به بیماری حاد قلبی مبتلاست در آخرین لحظه بدلیل ممانعت از پوشیدن لباس فرم، از اعزام به بیمارستان بازماند.

روز سه‌شنبه ۲۳ آبان ماه قرار بود اسدالله هادی به بیمارستان اعزام شود.



این زندانی سیاسی بند ۳۵۰ که از ناراحتی حاد قلبی رنج می‌برد حاضر به پوشیدن لباس فرم زندان نشد و به همین دلیل در آخرین لحظه از اعزام وی به بیمارستان ممانعت به عمل آمد.

گفتنی است، این زندانی سیاسی که در حوادث پس از انتخابات به اتهام رابطه با سازمان مجاهدین بازداشت شده، سابقه تحمل زندان در دهه ۶۰ را نیز دارد.

لازم به یادآوریست، بتازگی سازمان امور زندان‌ها، پوشیدن لباس مخصوص زندان و دستبند، را به هنگام اعزام به بیمارستان و یا دادگاه، برای طیف خاصی از زندانیان سیاسی، اجباری، اعلام کرده است.


۱۳۹۱ آبان ۲۲, دوشنبه

بی‌خبری مطلق از وضعیت محسن قشقایی‌زاده


نگاره: ‏بی‌خبری مطلق از وضعیت محسن قشقایی‌زاده

No information about the detained student, Mohsen Ghashghai Zadeh

 از وضعیت محسن قشقایی‌زاده دانشجوی بازداشت شده در آخرین جلسه سرای اهل قلم پس از گذشت ۱۲ روز هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست.

 با گذشت بیش از ۱۲ روز از بازداشت شرکت کنندگان در جلسه دوره‌ای انجمن سرای اهل قلم که منجر به بازداشت غیر قانونی تمام شرکت کنندگان در این مراسم شد، خانواده محسن قشقایی‌زاده همچنان کوچک‌ترین اطلاعی از محل نگهداری و یا اتهامات وارده به فرزندشان ندارند و تاکنون هیچ ارگان اطلاعاتی یا قضایی مسئولیت بازداشت وی را به عهده نگرفته است.

این در حالیست که تعداد زیادی از این بازداشت شدگان تاکنون به قید وثیقه و یا بدون هیچ قیدی آزاد شده‌اند اما محسن قشقایی‌زاده که پیش از این نیز دو بار در سالهای ۸۸ و ۹۰ بازداشت شده است همچنان بدون طی شدن مراحل قانونی در بازداشت به سر می‌برد.

هرانا‏
No information about the detained student, Mohsen Ghashghai Zadeh

از وضعیت محسن قشقایی‌زاده دانشجوی بازداشت شده در آخرین جلسه سرای اهل قلم پس از گذشت ۱۲ روز هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست.

با گذشت بیش از ۱۲ روز از بازداشت شرکت کنندگان در جلسه دوره‌ای انجمن سرای اهل قلم که منجر به بازداشت غیر قانونی تمام شرکت کنندگان در این مراسم شد، خانواده محسن قشقایی‌زاده همچنان کوچک‌ترین اطلاعی از محل نگهداری و یا اتهامات وارده به فرزندشان ندارند و تاکنون هیچ ارگان اطلاعاتی یا قضایی مسئولیت بازداشت وی را به عهده نگرفته است.

این در حالیست که تعداد زیادی از این بازداشت شدگان تاکنون به قید وثیقه و یا بدون هیچ قیدی آزاد شده‌اند اما محسن قشقایی‌زاده که پیش از این نیز دو بار در سالهای ۸۸ و ۹۰ بازداشت شده است همچنان بدون طی شدن مراحل قانونی در بازداشت به سر می‌برد.

۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

فاجعه ای دیگر: یک شهروند اهوازی تحت شکنجه کشته شد

نگاره: ‏فاجعه ای دیگر: یک شهروند اهوازی تحت شکنجه کشته شد



Jamil Soidei, (45 years old) ,Ahwazi citizen, has been killed by the Iranian regime due to torture in prison, 



جمیل سویدی(45 ساله) شهروند عرب اهوازی ساکن در منطقه لشکر آباد این شهر تحت شکنجه نیروهای امنیتی کشته شد.



به گزارش فعالان حقوق بشری از اهواز جمیل سویدی کارگر یک کارگاه جوشکاری است و حدود یک ماه گذشته به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. هنوز از چگونگی و دلایل بازداشت این شهروند عرب گزارشی در دست نیست. بنا به گزارش های رسیده، خانواده جمیل سویدی طی یک ماه گذشته مراجعات مکرر اما بی نتیجه به مراکز امنیتی وانتظامی در اهواز داشته اند.



گزارشگران حقوق بشری می گویند جنازه جمیل سویدی به شکل کاملا اتفاقی توسط یکی از آشنایان او در سردخانه پزشکی قانونی دیده شده و به خانواده او اطلاع داده می شود. جنازه جمیل سویدی هنوز به خانواده او تحویل داده نشده وپیگیری خانواده او برای کشف دلایل بازداشت ، شگنجه وچگونگی مرگ او تا به حال به نتیجه نرسیده است.



پیش از این نیز شش فعال سیاسی عرب اهوازی به نام های غیبان عبیداوی از حمیدیه،محمد چلداوی از اهواز، رضا مغامسی از دزفول، محمد کعبی از شوش و ناصر آلبوشوکه از اهواز و علیرضا غبیشاوی از اهالی خلفیه نیز زیر شکنجه کشته شده بودند. 



به گزارش رسانه های فارسی زبان طی روزهای گذشته نیز یک شهروند تهرانی به نام ستار بهشتی تحت شکنجه نیروهای ناجا کشته شده و در رباط کریم تهران دفن شده است.‏
Jamil Soidei, (45 years old) ,Ahwazi citizen, has been killed by the Iranian regime due to torture in prison,

جمیل سویدی(45 ساله) شهروند عرب اهوازی ساکن در منطقه لشکر آباد این شهر تحت شکنجه نیروهای امنیتی کشته شد.


  جمیل سویدی کارگر یک کارگاه جوشکاری است و حدود یک ماه گذشته به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. هنوز از چگونگی و دلایل بازداشت این شهروند عرب گزارشی در دست نیست. بنا به گزارش های رسیده، خانواده جمیل سویدی طی یک ماه گذشته مراجعات مکرر اما بی نتیجه به مراکز امنیتی وانتظامی در اهواز داشته اند.

  جنازه جمیل سویدی به شکل کاملا اتفاقی توسط یکی از آشنایان او در سردخانه پزشکی قانونی دیده شده و به خانواده او اطلاع داده می شود. جنازه جمیل سویدی هنوز به خانواده او تحویل داده نشده وپیگیری خانواده او برای کشف دلایل بازداشت ، شگنجه وچگونگی مرگ او تا به حال به نتیجه نرسیده است.

پیش از این نیز شش فعال سیاسی عرب اهوازی به نام های غیبان عبیداوی از حمیدیه،محمد چلداوی از اهواز، رضا مغامسی از دزفول، محمد کعبی از شوش و ناصر آلبوشوکه از اهواز و علیرضا غبیشاوی از اهالی خلفیه نیز زیر شکنجه کشته شده بودند.

  روزهای گذشته نیز یک شهروند تهرانی به نام ستار بهشتی تحت شکنجه نیروهای ناجا کشته شده و در رباط کریم تهران دفن شده است.

۱۳۹۱ آبان ۲۰, شنبه

تایید حکم ده سال زندان ضیا نبوی در دیوان عالی کشور

نگاره: ‏تایید حکم ده سال زندان ضیا نبوی در دیوان عالی کشور ***



جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی - دیوان عالی کشور حکم ده سال حبس در تبعید سید ضیا نبوی را تایید کرد.



ضیا نبوی در دادگاهی به ریاست پیرعباسی به ۱۵ سال زندان (۱۰ سال حبس در تبعید در شهرستان ایذه) و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود که اینک به تایید دیوان عالی کشور نیز رسید. این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس تعزیری کاهش یافت.



این دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شد، با این وجود از ادامه تحصیل وی در مقطع کارشناسی ارشد جلوگیری به عمل آمد.



ضیا نبوی از ابتدای بازداشت، بدون استفاده از حق مرخصی دوران محکومیت خود را در تبعید، زندان کارون اهواز، سپری می کند.



ضیا نبوی، فعال دانشجویی دربند، چندی پیش در یاداشتی با عنوان “تقاضای یک شهروند” از مسئولان حکومتی خواسته بود که برای دور کردن خطر جنگ از کشور سیاست های خود را تغییر دهند.



این زندانی سیاسی در این نامه خواستار توقف سیاست های جنگ افروزانه شده و نوشته بود: "بیایید فرض کنیم همه ی رسانه های دنیا دروغ میگویند و رسانه ی ملی ما به تنهایی منتشر کننده ی حقیقت است! بیایید فرض کنیم جامعه در ثبات وآرامش مطلق است وکشورهای دیگر غرق آشوب واغتشاش اند! اصلا بیایید فرض کنیم همه ی خوبی های دنیا ازآن ماست وبجز ما تمام جهان در شرارت وتیره روزی وبدبختی به سر می برد! آیا کسی هست که بیش از این هم ادعایی داشته باشد؟! آیا بیش از این هم حرفی هست؟ قبول! ما همه ی اینها را پذیرفتیم وفرض میگیریم که همه ی اینها درست است!".



ندای سبز آزادی‏جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی - دیوان عالی کشور حکم ده سال حبس در تبعید سید ضیا نبوی را تایید کرد.

ضیا نبوی در دادگاهی به ریاست پیرعباسی به ۱۵ سال زندان (۱۰ سال حبس در تبعید در شهرستان...
ایذه) و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود که اینک به تایید دیوان عالی کشور نیز رسید. این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس تعزیری کاهش یافت.

این دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شد، با این وجود از ادامه تحصیل وی در مقطع کارشناسی ارشد جلوگیری به عمل آمد.

ضیا نبوی از ابتدای بازداشت، بدون استفاده از حق مرخصی دوران محکومیت خود را در تبعید، زندان کارون اهواز، سپری می کند.

ضیا نبوی، فعال دانشجویی دربند، چندی پیش در یاداشتی با عنوان “تقاضای یک شهروند” از مسئولان حکومتی خواسته بود که برای دور کردن خطر جنگ از کشور سیاست های خود را تغییر دهند.

این زندانی سیاسی در این نامه خواستار توقف سیاست های جنگ افروزانه شده و نوشته بود: "بیایید فرض کنیم همه ی رسانه های دنیا دروغ میگویند و رسانه ی ملی ما به تنهایی منتشر کننده ی حقیقت است! بیایید فرض کنیم جامعه در ثبات وآرامش مطلق است وکشورهای دیگر غرق آشوب واغتشاش اند! اصلا بیایید فرض کنیم همه ی خوبی های دنیا ازآن ماست وبجز ما تمام جهان در شرارت وتیره روزی وبدبختی به سر می برد! آیا کسی هست که بیش از این هم ادعایی داشته باشد؟! آیا بیش از این هم حرفی هست؟ قبول! ما همه ی اینها را پذیرفتیم وفرض میگیریم که همه ی اینها درست است!".

۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

پدر زانیار مرادی از شکنجه مجدد فرزندش در زندان رجایی شهر خبر داد

نگاره: ‏پدر زانیار مرادی از شکنجه مجدد فرزندش در زندان رجایی شهر خبر داد



زانیار مرادی زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان رجایی شهر بار دیگر تحت شکنجه های شدید جسمانی مأموارن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفته و جانش در خطر است. زانیار و لقمان مرادی طی سه سال گذشته بارها مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفتند.



در همین ارتباط اقبال مرادی پدر زانیار در گفتگویی تلفنی با نوروز تی‌وی گفت فرزندش که اکنون ممنوع الملاقات است از طریق بستگان دیگر همبندیانش اعلام کرده که در زندان رجایی شهر تهران بار دیگر تحت شکنجه های سخت قرار گرفته و به همین دلیل از مشکلات جسمانی شدید رنج می برد تا حدی که قادر به نشستن نیست .



اقبال مرادی افزود با وجود آنکه پزشکان بر نیاز زانیار به رسیدگی پزشکی تأکید کرده اند اما مأموران اداره اطلاعات و دادستانی از درمان فرزندش جلوگیری می کنند.



زانیار و لقمان مرادی مهرماه سال 1388 در مریوان دستگیر شدند و پس از تحمل 9 ماه شکنجه به اتهام دشمنی با خدا به اعدام محکوم شدند.‏زانیار مرادی زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان رجایی شهر بار دیگر تحت شکنجه های شدید جسمانی مأموارن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفته و جانش در خطر است. زانیار و لقمان مرا
دی طی سه سال گذشته بارها مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفتند.

در همین ارتباط اقبال مرادی پدر زانیار در گفتگویی تلفنی با نوروز تی‌وی گفت فرزندش که اکنون ممنوع الملاقات است از طریق بستگان دیگر همبندیانش اعلام کرده که در زندان رجایی شهر تهران بار دیگر تحت شکنجه های سخت قرار گرفته و به همین دلیل از مشکلات جسمانی شدید رنج می برد تا حدی که قادر به نشستن نیست .

اقبال مرادی افزود با وجود آنکه پزشکان بر نیاز زانیار به رسیدگی پزشکی تأکید کرده اند اما مأموران اداره اطلاعات و دادستانی از درمان فرزندش جلوگیری می کنند.

زانیار و لقمان مرادی مهرماه سال 1388 در مریوان دستگیر شدند و پس از تحمل 9 ماه شکنجه به اتهام دشمنی با خدا به اعدام محکوم شدند.

۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

بازرسی منزل و محل کار اکبر امینی توسط نیرهای امنیتی


نگاره: ‏بازرسی منزل و محل کار اکبر امینی توسط نیرهای امنیتی

 ماموران امنیتی منزل پدری و محل کار اکبر امینی را مورد بازرسی قرار دادند و مقداری از لوازم شخصی وی را با خود بردند.

 اکبر امینی که روز سه‌شنبه ۹ آبان ماه در سرای اهل قلم بازداشت شد، هم اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر می‌برد.

همچنین علی رغم وعده‌های بازپرس شعبه ۶ دادسرای مقدس واقع در زندان اوین که قول آزادی وی را داده بود، دو روز پیش مامورین امنیتی با حضور اکبر امینی منزل پدری و محل کار وی را مورد بازرسی قرار داده و مقداری از اسناد و وسایل شخصی وی را با خود بردند.

گفتنی است، در پی برگزاری مراسمی در سرای اهل قلم ۷۰ تن از شرکت کنندگان در این مراسم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

لازم به یادآوریست، اکبر امینی در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ با در دست داشتن نمادهای اعتراضی از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته که پس از چند ساعت بازداشت و به یک سال حبس تعزیری محکوم و پس از تحمل یک سال حکم خود از زندان آزاد شده بود.

هرانا‏
ماموران امنیتی منزل پدری و محل کار اکبر امینی را مورد بازرسی قرار دادند و مقداری از لوازم شخصی وی را با خود بردند.

اکبر امینی که روز سه‌شنبه ۹ آبان ماه در سرای اهل قلم بازداشت شد، هم اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر می‌برد.


همچنین علی رغم وعده‌های بازپرس شعبه ۶ دادسرای مقدس واقع در زندان اوین که قول آزادی وی را داده بود، دو روز پیش مامورین امنیتی با حضور اکبر امینی منزل پدری و محل کار وی را مورد بازرسی قرار داده و مقداری از اسناد و وسایل شخصی وی را با خود بردند.

گفتنی است، در پی برگزاری مراسمی در سرای اهل قلم ۷۰ تن از شرکت کنندگان در این مراسم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

لازم به یادآوریست، اکبر امینی در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ با در دست داشتن نمادهای اعتراضی از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته که پس از چند ساعت بازداشت و به یک سال حبس تعزیری محکوم و پس از تحمل یک سال حکم خود از زندان آزاد شده بود.


بلاتکیلفی صباح حسین پناهی فعال مدنی کرد در زندان قروه


نگاره: ‏بلاتکیلفی صباح حسین پناهی فعال مدنی کرد در زندان قروه

در حالی که رسیدگی به پرونده‌ی صباح حسین پناهی ، ورزشکار جوان و از فعالان مدنی کرد، در مرداد ماه در دادگاه انقلاب شهر قروه انجام شده است، وی به زندان قروه که فاقد طبقه‌بندی و تفکیک جرائم است منتقل شده و در سلولی به همراه چند متهم به قتل نگهداری و مواد مخدر می‌شود.

به گزارش منابع کمپین این زندان از نظر تراکم زندانیان بسیار شلوغ و طبقه‌بندی تفکیک جرائم نیز در آن رعایت نمی‌شود. و وضعیت بهداشتی و کیفیت غذای این زندان نیز بسیار نامناسب است.

صباح حسین پناهی فعال مدنی و ورزشکار کرد که در روز ۲۷خردادماه توسط نیروهای امنیتی شهر قروه بازداشت شده بود و در دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج به 6 ماه زندان محکوم شده بود چندی پیش دوباره پرونده این زندانی سیاسی با شکایت اداره اطلاعات وارد مرحله جدیدی شد و نامبرده پس از تحمل چند ماه از حبس خود در زندان شهر قروه اکنون در بلاتکلیفی حکم بسر میبرد.

گفتنی‌ست، صباح حسین پناهی از بستگان انورحسین پناهی از فعالان سیاسی و مدنی کرد میباشد. که از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده بود و پس از اعتراض‌ سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به ۱۶سال زندان تقلیل پیدا کرد.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی‏در حالی که رسیدگی به پرونده‌ی صباح حسین پناهی ، ورزشکار جوان و از فعالان مدنی کرد، در مرداد ماه در دادگاه انقلاب شهر قروه انجام شده است، وی به زندان قروه که فاقد طبقه‌بندی و تفکیک جرائم
است منتقل شده و در سلولی به همراه چند متهم به قتل نگهداری و مواد مخدر می‌شود.

  این زندان از نظر تراکم زندانیان بسیار شلوغ و طبقه‌بندی تفکیک جرائم نیز در آن رعایت نمی‌شود. و وضعیت بهداشتی و کیفیت غذای این زندان نیز بسیار نامناسب است.

صباح حسین پناهی فعال مدنی و ورزشکار کرد که در روز ۲۷خردادماه توسط نیروهای امنیتی شهر قروه بازداشت شده بود و در دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج به 6 ماه زندان محکوم شده بود چندی پیش دوباره پرونده این زندانی سیاسی با شکایت اداره اطلاعات وارد مرحله جدیدی شد و نامبرده پس از تحمل چند ماه از حبس خود در زندان شهر قروه اکنون در بلاتکلیفی حکم بسر میبرد.

گفتنی‌ست، صباح حسین پناهی از بستگان انورحسین پناهی از فعالان سیاسی و مدنی کرد میباشد. که از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده بود و پس از اعتراض‌ سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به ۱۶سال زندان تقلیل پیدا کرد.

۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

آخرین نوشته شهید راه آزادی، ستار بهشتی در وبلاگش: تهدید می کنند اطلاع رسانی نکنید وگرنه دهانتان را می بندیم

نگاره: ‏آخرین نوشته شهید راه آزادی، ستار بهشتی در وبلاگش: تهدید می کنند اطلاع رسانی نکنید وگرنه دهانتان را می بندیم 

مدتی است نظام جمهوری اسلامی به هر طریقی شده فعالان وایرانیان مستقل را تحت فشار شدید قرارداده که حق اظهار نظر در مورد مسائل کشور را
 ندارید، از تحدید، بازداشت شکنجه گرفته ...تا اعدام راانجام می دهد برای ترساندن افراد! هرروز یک مشکل را در جلو پای افراد قرار می دهد. ایمیل، مسیج و ضرب وشتم در خیابان کمترین کاری است که انجام می دهند! دیروز بنده را تحدید می کنند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمی بندی می گویم کاری انجام نمی دهم که لازم به بستن دهانم باشد می گویند وراجی زیاد می کنی، می گویم چیزی که می بینم ومیشنوم می نویسم، می گویند هرکاری بخواهیم می کنیم هررفتاری را انجام میدهیم شما باید خفه شوید و اطلاع رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان! بدون اینکه کسی بداند چه برسر شما آمده! می گویند مردم فلسطین وبحرین در عذاب هستند و کسی نیست یادی از آنها کند شما وطن فروش هستید! بنده وامثال من وطن فروش نیستیم عاشق ملت خود هستیم شما هستید که بیگانه پرست و وطن فروش هستید. روز وشب تلفنهای تحدید آمیز قطع نمی شود گویی قرار است با هر سُخنی دهانمان را ببندیم بنده به عنوان یک ایرانی می گویم من نمی توانم دربرابر این همه مصیبت سکوت کنم. بنده می گویم آقایان شما زیاد وراجی انجام می دهید و با این اراجیف کشور را به نابودی کشاندید. من سکوت نمی کنم حتی اگر قرار به رسیدن لحظه مرگ من باشد در هرکجای دنیا که باشم وتحدید از طرف هرکسی باشد برای بنده اهمیت ندارد.آقایان دهانتان را ببندید ظلم نکنید تا افشاگری نکنیم.
نظام جمهوری اسلامی، فریاد،وا مصیبتابرای فلسطین، بحرین وبسیاری از کشورها سر میدهدو از نبود آزادی بیان و اطلاع رسانی نشدن از آن کشورها ابراز نگرانی می کند. اما نمی گوید این همه فیلم وعکس که به صورت حرفه ایی گرفته می شوداز کجا می آید؟ نمی گوید چگونه اطلاع رسانی نمی شود، که گزارشگران، شبکه های تلوزیونی نظام به طور مستقیم از آن کشورها، گزارش زنده تهیه می کنند وبه خوردمردم میدهند. آن هم گزارشاتی یک طرفه و آنقدر این مطالب رابه زور به خورد مردم می دهند، که حالت تهوع وتنفراز دیدن شبکه های جمهوری اسلامی به انسان دست می دهد. اما درمورد وضعیت اسفبارنقض مداوم حقوق بشر در ایران سکوت می کند! ازهر روزبازداشت، شکنجه، زندان واعدام های دسته جمعی سخنی به میان نمی آورد، زندانیان سیاسی رادر بدترین شرایط و بدترین وضعیت قرار می دهدبرای شکسته شدن آنها اما خبری از وضعیت آن عزیزان نه تنهابه وکلا آنها نمی دهند وحتی اجازه داشتن وکیل را به آنها نمی دهند! بلکه حتی از اطلاع رسانی ازحال آن عزیزان به خانواده هایشان جلوگیری می کند!؟ خانواده های این عزیزان راتهدید می کند، که نه اجازه مصاحبه ونه اطلاع رسانی به هرگونه درباره عزیز خود ندارید؟! تهدید خود را به این مرحله ختم نمی کنند، و اظهار می دارند، اگراطلاع رسانی کنید خود وجان خانواده خود را به خطرمی اندازید؟! می گویند دختران واعضای خانواده رابازداشت می کنیم. شعار آنها این است. ما بازداشت می کنیم، شکنجه می دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع رسانی نکنید!
 "آقایان" این چه قانونی است؟ در کجا این قانون اجرای شده؟ واکنون شما این قانون را برای مردم ایران به ارمغان آوردید. این قانون جز درکشورهای دیکتاتوری جای دیگری اجرای شده؟ باور کنید در بدترین کشورهای دیکتاتوری دنیا هم این طور قانون من درآوردی اجرایی نشده! وحتی اگر اجرای هم شده باشد به اسم حکومت تمام شده، نه به اسم دین، خدا وبدنام کردن دین وخدای آن دین! چرا باید شما بازداشت کنید، شکنجه دهید، اعدام کنید....و خانواده سکوت کنند. چرا شما از حکومت به پایین نمی آیید ودر حکومت دیگری نمی روید که چنین بلایی برسر شما بیاورند، ومعنی ومزه آن را درک کنید؟ درجنگل هم این قانون نیست که درنظام شما هست! اگر از کار و هنر خودکه انجام می دهید مطمئن هستید، قابل قبول است، پس چرا از بازگو شدن آن هراس دارید؟ بگذارید اطلاع رسانی شود تا بقیه حکومت های دنیا یادبگیرند و بدانند، چه نظام مردم سالاری اداره می کنید! اگر خود می دانید کارشما چنان حقیر وزبون است که مورد خنده دردنیا میشویدچرا انجام میدهید؟ چگونه است که خبرنگاران شبکه های تلوزیونی شما، در سراتاسر دنیا هستندو از آنجا از هرچه بخواهند گزارش می دهند؟ اما شبکه های دیگر دنیا درایران یا نیستند ویا مطالبی که شما بخواهید باید انتشار بدهند؟ برای چند روز حکومت کردن بیشتر آیا ارزش این همه ظلم کردن را دارد؟ آیا قانون من درآوردی شما پیش وجدان خود اعتباردارد؟.
حال من نظر دیگری میدهم. شما اگر از اطلاع رسانی هراس دارید؟ یا ازحکومت کناره گیری کنید! و یا ظلم نکنید. شما بازداشت نکنید، شکنجه ندهید، سلاخی نکنید تا اطلاع رسانی هم نشود. در غیر این صورت نه تنها اطلاع رسانی می شودبلکه به زودی بساط ظلم شما برسرتان فرو خواهد ریخت. اطلاع رسانی از وضعیت هر انسان در حال ظلم وستم کشیدن وظیفه تک تک افراد یک جامعه است، وهرکس در این کار کوتاهی کند به خود وبه وجدان خود خیانت کرده است! هرکس در اطلاع رسانی دریغ کند چاهی برای خود کنده است! چون شما نوبت به نوبت هرکسی که صدای مخالفت بلند کند، قصد ساکت کردن آن را دارید، حتی اگر این ابراز مخالفت در گوشه ای خلوت خانواده گی افراد باشد. پس ما را از تهدیدات خود نه ترسانیدچون ترسی در دل ما نیست، دیگر جای ترسی نمانده، شلاق وشکنجه شدن، ما را از اطلاع رسانی کردن باز نمی دارد. اگر شعار شما این است که
 ما بازداشت می کنیم، شکنجه می دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع رسانی نکنید!
شعار ما هم این است. پابه میدان گذاشتیم در این مبارزه یا از قفس تن رهایی می یابیم یا قفس ظلم شما رادرهم می شکنیم.

 زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران.

 نویسنده ستار‏
مدتی است نظام جمهوری اسلامی به هر طریقی شده فعالان وایرانیان مستقل را تحت فشار شدید قرارداده که حق اظهار نظر در مورد مسائل کشور را

ندارید، از تحدید، بازداشت شکنجه گرفته ...تا اعدام راانجام می دهد برای ترساندن افراد! هرروز یک مشکل را در جلو پای افراد قرار می دهد. ایمیل، مسیج و ضرب وشتم در خیابان کمترین کاری است که انجام می دهند! دیروز بنده را تحدید می کنند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمی بندی می گویم کاری انجام نمی دهم که لازم به بستن دهانم باشد می گویند وراجی زیاد می کنی، می گویم چیزی که می بینم ومیشنوم می نویسم، می گویند هرکاری بخواهیم می کنیم هررفتاری را انجام میدهیم شما باید خفه شوید و اطلاع رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان! بدون اینکه کسی بداند چه برسر شما آمده! می گویند مردم فلسطین وبحرین در عذاب هستند و کسی نیست یادی از آنها کند شما وطن فروش هستید! بنده وامثال من وطن فروش نیستیم عاشق ملت خود هستیم شما هستید که بیگانه پرست و وطن فروش هستید. روز وشب تلفنهای تحدید آمیز قطع نمی شود گویی قرار است با هر سُخنی دهانمان را ببندیم بنده به عنوان یک ایرانی می گویم من نمی توانم دربرابر این همه مصیبت سکوت کنم. بنده می گویم آقایان شما زیاد وراجی انجام می دهید و با این اراجیف کشور را به نابودی کشاندید. من سکوت نمی کنم حتی اگر قرار به رسیدن لحظه مرگ من باشد در هرکجای دنیا که باشم وتحدید از طرف هرکسی باشد برای بنده اهمیت ندارد.آقایان دهانتان را ببندید ظلم نکنید تا افشاگری نکنیم.
نظام جمهوری اسلامی، فریاد،وا مصیبتابرای فلسطین، بحرین وبسیاری از کشورها سر میدهدو از نبود آزادی بیان و اطلاع رسانی نشدن از آن کشورها ابراز نگرانی می کند. اما نمی گوید این همه فیلم وعکس که به صورت حرفه ایی گرفته می شوداز کجا می آید؟ نمی گوید چگونه اطلاع رسانی نمی شود، که گزارشگران، شبکه های تلوزیونی نظام به طور مستقیم از آن کشورها، گزارش زنده تهیه می کنند وبه خوردمردم میدهند. آن هم گزارشاتی یک طرفه و آنقدر این مطالب رابه زور به خورد مردم می دهند، که حالت تهوع وتنفراز دیدن شبکه های جمهوری اسلامی به انسان دست می دهد. اما درمورد وضعیت اسفبارنقض مداوم حقوق بشر در ایران سکوت می کند! ازهر روزبازداشت، شکنجه، زندان واعدام های دسته جمعی سخنی به میان نمی آورد، زندانیان سیاسی رادر بدترین شرایط و بدترین وضعیت قرار می دهدبرای شکسته شدن آنها اما خبری از وضعیت آن عزیزان نه تنهابه وکلا آنها نمی دهند وحتی اجازه داشتن وکیل را به آنها نمی دهند! بلکه حتی از اطلاع رسانی ازحال آن عزیزان به خانواده هایشان جلوگیری می کند!؟ خانواده های این عزیزان راتهدید می کند، که نه اجازه مصاحبه ونه اطلاع رسانی به هرگونه درباره عزیز خود ندارید؟! تهدید خود را به این مرحله ختم نمی کنند، و اظهار می دارند، اگراطلاع رسانی کنید خود وجان خانواده خود را به خطرمی اندازید؟! می گویند دختران واعضای خانواده رابازداشت می کنیم. شعار آنها این است. ما بازداشت می کنیم، شکنجه می دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع رسانی نکنید!
"آقایان" این چه قانونی است؟ در کجا این قانون اجرای شده؟ واکنون شما این قانون را برای مردم ایران به ارمغان آوردید. این قانون جز درکشورهای دیکتاتوری جای دیگری اجرای شده؟ باور کنید در بدترین کشورهای دیکتاتوری دنیا هم این طور قانون من درآوردی اجرایی نشده! وحتی اگر اجرای هم شده باشد به اسم حکومت تمام شده، نه به اسم دین، خدا وبدنام کردن دین وخدای آن دین! چرا باید شما بازداشت کنید، شکنجه دهید، اعدام کنید....و خانواده سکوت کنند. چرا شما از حکومت به پایین نمی آیید ودر حکومت دیگری نمی روید که چنین بلایی برسر شما بیاورند، ومعنی ومزه آن را درک کنید؟ درجنگل هم این قانون نیست که درنظام شما هست! اگر از کار و هنر خودکه انجام می دهید مطمئن هستید، قابل قبول است، پس چرا از بازگو شدن آن هراس دارید؟ بگذارید اطلاع رسانی شود تا بقیه حکومت های دنیا یادبگیرند و بدانند، چه نظام مردم سالاری اداره می کنید! اگر خود می دانید کارشما چنان حقیر وزبون است که مورد خنده دردنیا میشویدچرا انجام میدهید؟ چگونه است که خبرنگاران شبکه های تلوزیونی شما، در سراتاسر دنیا هستندو از آنجا از هرچه بخواهند گزارش می دهند؟ اما شبکه های دیگر دنیا درایران یا نیستند ویا مطالبی که شما بخواهید باید انتشار بدهند؟ برای چند روز حکومت کردن بیشتر آیا ارزش این همه ظلم کردن را دارد؟ آیا قانون من درآوردی شما پیش وجدان خود اعتباردارد؟.
حال من نظر دیگری میدهم. شما اگر از اطلاع رسانی هراس دارید؟ یا ازحکومت کناره گیری کنید! و یا ظلم نکنید. شما بازداشت نکنید، شکنجه ندهید، سلاخی نکنید تا اطلاع رسانی هم نشود. در غیر این صورت نه تنها اطلاع رسانی می شودبلکه به زودی بساط ظلم شما برسرتان فرو خواهد ریخت. اطلاع رسانی از وضعیت هر انسان در حال ظلم وستم کشیدن وظیفه تک تک افراد یک جامعه است، وهرکس در این کار کوتاهی کند به خود وبه وجدان خود خیانت کرده است! هرکس در اطلاع رسانی دریغ کند چاهی برای خود کنده است! چون شما نوبت به نوبت هرکسی که صدای مخالفت بلند کند، قصد ساکت کردن آن را دارید، حتی اگر این ابراز مخالفت در گوشه ای خلوت خانواده گی افراد باشد. پس ما را از تهدیدات خود نه ترسانیدچون ترسی در دل ما نیست، دیگر جای ترسی نمانده، شلاق وشکنجه شدن، ما را از اطلاع رسانی کردن باز نمی دارد. اگر شعار شما این است که
ما بازداشت می کنیم، شکنجه می دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع رسانی نکنید!
شعار ما هم این است. پابه میدان گذاشتیم در این مبارزه یا از قفس تن رهایی می یابیم یا قفس ظلم شما رادرهم می شکنیم.

زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران.

نویسنده ستار

در خانه ستار بهشتی چه می گذرد؛ صدای خواهر ستار را بشنوید

۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

اعلام فوت ستار بهشتی، وبلاگ نویس در بازداشتگاه پلیس فتا

اعلام فوت ستار بهشتی، وبلاگ نویس در بازداشتگاه پلیس فتا

پلیس فتای تهران در پاسخ به پیگیری های صورت گرفته از سوی خانواده ستار بهشتی برای روشن شدن وضعیت وی، فوت وی در بازداشتگاه را به خانواده اعلام کرده است.

یکی از اقوام نزدیک به خانواده ستار بهشتی در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام داشت در پیگیری های که امروز شوهر خواهر (داماد) ستار بهشتی انجام داده است ماموران نیروی انتظامی به وی اعلام داشتند که فردا برای تحویل پیکر این وبلاگ نویس به سردخانه کهریزک مراجعه نمایند.

ستار بهشتی وبلاگ نویس و فعال در فضای مجازی ظهر سه شنبه نهم آبان ماه در پی مراجعه مامورین پلیس فتا به منزل پدری اش در رباط کریم بازداشت و با توقیف کامیپوتر به مکان نامعلومی منتقل شده بود.

عمده فعالیتهای ستار بهشتی در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک و وبلاگ نویسی بوده است.

این منبع مطلع در گفتگو با هرانا اعلام داشت: «پس از اعلام این موضوع به داماد خانواده مجددا با خانواده ایشان تماس گرفته شده است و ایشان را به پلیس امنیت تهران واقع در خیابان شریعتی احضار کردند و در پاسخ به سوال ما که چه اتفاقی افتاده است گفتند شما حق سوال کردن ندارید و خفه شوید.»

وی در پایان خاطر نشان کرد: «ستار بهشتی پیش از بازداشت هیچگونه بیماری نداشته و در زمان بازداشت نیز سالم بوده است.»پلیس فتای تهران در پاسخ به پیگیری های صورت گرفته از سوی خانواده ستار بهشتی برای روشن شدن وضعیت وی، فوت وی در بازداشتگاه را به خانواده اعلام کرده است.

یکی از اقوام نزدیک به خانواده ستار بهشتی در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام داشت در پیگیری های که امروز شوهر خواهر (داماد) ستار بهشتی انجام داده است ماموران نیروی انتظامی به وی اعلام داشتند که فر
دا برای تحویل پیکر این وبلاگ نویس به سردخانه کهریزک مراجعه نمایند.

ستار بهشتی وبلاگ نویس و فعال در فضای مجازی ظهر سه شنبه نهم آبان ماه در پی مراجعه مامورین پلیس فتا به منزل پدری اش در رباط کریم بازداشت و با توقیف کامیپوتر به مکان نامعلومی منتقل شده بود.

عمده فعالیتهای ستار بهشتی در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک و وبلاگ نویسی بوده است.

این منبع مطلع در گفتگو با هرانا اعلام داشت: «پس از اعلام این موضوع به داماد خانواده مجددا با خانواده ایشان تماس گرفته شده است و ایشان را به پلیس امنیت تهران واقع در خیابان شریعتی احضار کردند و در پاسخ به سوال ما که چه اتفاقی افتاده است گفتند شما حق سوال کردن ندارید و خفه شوید.»

وی در پایان خاطر نشان کرد: «ستار بهشتی پیش از بازداشت هیچگونه بیماری نداشته و در زمان بازداشت نیز سالم بوده است.»

۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

انتقال نسرین ستوده به سلول انفرادی

نگاره: ‏انتقال نسرین ستوده به سلول انفرادی

BREAKING NEWS | Nasrin Sotoudeh, Incarcerated Human Rights Lawyer on Hunger Strike, Transferred to Solitary Confinement,on the 18th day of her hunger strike

به دنبال حمله به بند زنان سیاسی که منجر به اعتصاب غذای گروهی از خانم ها شده است, در همان روز چهارشنبه گروهی نسرین را به طور غیر قانونی از زندان اوین گرفته و بنا به گفته ی مسول سالن ملاقات به سلول های فوق امنیتی بند 209 اطلاعات برده اند.
اینکه چرا شخصی را که در حال سپری کردن حکم حبس اش است بدون دلیل و روال قانونی از اختیار مسولین زندان خارج کرده اند سوالی است که نه تنها ما, بلکه مسولین سالن ملاقات
هم در حیرت مانده اند.
به او اجازه نداده اند وسیله و لباس و حتی عینک خودش را هم بردارد.
ما دیگر هیچگونه دسترسی به او نداریم و در واقع اصلا مطمئن نیستیم الن او کجاست و در چه حالی است. با وجود سپری شدن 19 روز از اعتصاب غذا.
دسترسی به او برای تشویق کردن اش به پایان دادن به اعتصاب غذا هم غیر ممکن شده است.
و تا هفته ها ممکن است بچه ها او را از پشت شیشه هم نتوانند ببینند.

Reza Khandan‏
BREAKING NEWS | Nasrin Sotoudeh, Incarcerated Human Rights Lawyer on Hunger Strike, Transferred to Solitary Confinement,on the 18th day of her hunger strike

به دنبال حمله به بند زنان سیاسی که منجر به اعت
صاب غذای گروهی از خانم ها شده است, در همان روز چهارشنبه گروهی نسرین را به طور غیر قانونی از زندان اوین گرفته و بنا به گفته ی مسول سالن ملاقات به سلول های فوق امنیتی بند 209 اطلاعات برده اند.
اینکه چرا شخصی را که در حال سپری کردن حکم حبس اش است بدون دلیل و روال قانونی از اختیار مسولین زندان خارج کرده اند سوالی است که نه تنها ما, بلکه مسولین سالن ملاقات
هم در حیرت مانده اند.
به او اجازه نداده اند وسیله و لباس و حتی عینک خودش را هم بردارد.
ما دیگر هیچگونه دسترسی به او نداریم و در واقع اصلا مطمئن نیستیم الن او کجاست و در چه حالی است. با وجود سپری شدن 19 روز از اعتصاب غذا.
دسترسی به او برای تشویق کردن اش به پایان دادن به اعتصاب غذا هم غیر ممکن شده است.
و تا هفته ها ممکن است بچه ها او را از پشت شیشه هم نتوانند ببینند.

Reza Khandan